پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه،حجت الاسلام امرالله اندرزیان : در مکتب تربیتی اسلام، آزاده به فرد و افرادی اطلاق می شود که خود را از هر گونه تعلّق و تَعَیّن به دنیا و زخارفش نجات داده و وارسته باشند، سرور آزادگان عالم یعنی علی ( علیه السلام ) همگان را به راه و مسیرِ فلاح و رستگاری  ترغیب و تحریص نموده و فرمودند: ((ألا حُرٌّ یدَعُ هذِه اللَّمازَه)) آیا آزاده ای هست که این غذای لای دندان مانده ( کنایه ازدل بستگی به دنیا) را بیرون بیندازد؟

در همین زمینه با توجه به سبک زندگی، رخنه و نفوذ بردگی وبندگی دنیا در شیوه و رفتار بعضی از ما انسانها، نکاتی را به عنوان تذکر که (وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين‏ - ذاریات 55 ) به سمع و نظر خواننده ی محترم می رسانیم.

یکم: افرادی که در مکتب نورانی قرآن و عترت تربیت شده اند با ندای بلند، آواز رسا و با تأسی از پیشوایان معصوم ( علیهم السلام ) اعلان کردند که انسان وقتی آزاده است که صرفاَ بنده ی خدا شود و لا غیر، آنگونه که امام علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) توصیه نمود که (و لا تَکُن عبد غیرک قد جَعَلَک اللهُ حُرّا-برده دیگری مباش که خدا تورا آزاد آفرید ). آزادی و آزادگی یک از بهترین نعمت هایی است که خدای متعال به بندگانش ارزانی داشته که هیچ نیازی به اثبات ندارد، چرا که بطور بدیهی در اعمال و رفتار انسانها ( چه آنهاییکه از این آزادی حُسن استفاده می کنند و چه آنهایی که که سوء استفاده کرده و می کنند) قابل لمس و مشاهده است.

دوم: پیشوایان معصوم ( علیهم السلام) این آزادی و اختیار را بخدای سبحان واگذار نموده و اینگونه اعلام کردند که خدایا اختیار و آزادی ما در اختیار خودت، و بخاطر همین سکوت 25 ساله، نرمش قهرمانانه، حماسه ی جاوید عاشورا، تبیین معارف الهی در قالب قرآن صاعد،تأسیس حوزه ی علمیه،دانشگاه و ... دنبال نمودند  و زبان قال و حالشان این بود که: (( پسندد آنچه راجانان پسندد ))، به هیچ وجه دم از آزادی بیان، قلم، عقیده و فکر نزدند چرا که بیان، قلم، عقیده و فکر را در جهت تبیین معارف الهی و هدایت مردم به سوی خدای متعال بکار بردند.

سوم: بر اساس روایت مولا علی ( علیه السلام )در پاسخ به کمیل، که انسان دارای چهار مرتبه ی روحی و روانی است ( گیاهی، حیوانی، انسانی و ایمانی ) افرادی می توانند از مقام آزادگی برخوردار باشند که از دو روح فانی شدنی (یعنی گیاهی و حیوانی) به مقام و مرتبه ی دو روح انسانی و ایمانی صعود کرده باشند، عده ای کوچکترین شناختی از حقیقت خود و خودِ حقیقی شان ندارند لکن دم از آزادی و آزادگی می زنند، بیشتر معضلات و مشکلات پیش روی بشریت، ساخته و پرداخته ی ارواح گیاهی و حیوانیِ سیری ناپذیر عده ای است که فساد و تباهیِ آنها در سراسر عالم مشهود و دیدنی است.

چهارم: افرادی که خود را از اژدهای نفس، سگِ شیطان و مردار بدبوی دنیا نجات داده و همچون امام خمینی ( ره ) به مقام نفس مطمئنه بار یافته و در این اتوبان ادامه ی مسیر می دهند، می توانند ادعای حُرِّیَت و آزادگی نمایند نه هر مَفلوک ورشکسته ی دنیا طلب، که همه ی خطوط قرمز را زیر پا نهاده و مقدسات دین و مکتب را به تمسخر می گیرد.و همانند رهبرحکیم وجانبازوپیروان راستینش که متاع قلیل دنیا را رها ودرمقابل شیاطین زمان ایستاده وبر عهد خویش وفادار مانده اند آزاده ی حقیقی اند نه هربی خیالِ بی تفاوتِ سهل اندیشِ سطحی نگری که به تعبیر قرآن معرفتی سه سانتی دارند.

پنجم: آزاده رزمندگانی بودند که عبادت شاکرانه و محِبّانه را بر عبادت عَبِید و تُجّار مقدم داشته و عشق و محبت به خدا را سرلوحه ی برنامه هایشان قرار دادند تا به مقام ((عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏ - آل عمران 169 )) نائل شوند و از هر چه می توانست تعلّق ایجاد کند، همانند: پدران، پسران، برادران،زنان، خویشاوندان، اموالی که جمع شده، تجارتی که از کساد وبی رونقی آن می ترسید ، منازل عالی که به آن دل خوش داشته اند، دل بریده اند. ((قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في‏ سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ - توبه 24 ))

ششم: آزاده کسی است که:
1- نه در بند نفس است که او را به هلاکت، خواری، بازی و سرگرمی، غفلت و فراموشی، گناه و معصیت و.... بکشاند (( مناجات الشاکین ))

2- نه در بند شیطان است تا او را به بیراهه کشانده، سینه اش را از وسوسه پر نماید و گرداگردش خیمه بزند (( مناجات الشاکین ))

3- نه در بند دنیاست که عمر، جوانی، فطرت الهی، عقلِ معصوم و ایمان را بدهد در عوض مردار، استخوانِ خوک در دست آدم جُزامی، آب دماغ بز،سمّ مار ، قی شده ی انسان و... که همان (( دنیا )) هست برسد (( نهج البلاغه ))

4- نه در بند آرزوهای خیالی است تا مانع از یاد خدا و آخرت شود.

5- نه در بند جمع مال و اموال حرام است تا پیشانی، پهلو و پشت او را  داغ کنند. ((يَوْمَ يُحْمى‏ عَلَيْها في‏ نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ - توبه 35 ))

6- نه در بند تکاثُر است تا زیادی ا موال و اولاد ( تیپ، طایفه و قوم)) را به رخ دیگران بکشد و از قبرستان و شماره کردن مرده ها نیز نگذرد. ((أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ *)

حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ – تکاثر 1 و 2 ))

7- نه در بند میز و مقام است تا او را در پنجاه موقف که هر موقفی هزار سال طول می کشد نگاه دارد و باز خواست نماید ((وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون‏ - صافات 24 )) که چرا برای رسیدن به طعمه، کرامت انسانی و آخرت دائمی را معامله نمودی، چرا برای میز و مقام اولین تیر را به سوی حسین بن علی ( علیهما السلام ) رها کردی، چرا میلیاردی خرج کردی و مردم را با پول،وعده و وعید به قیمت از دست دادن دین و ایمان به سوی خود کشاندی چرا اختلاس میلیاردی از بیت المال نمودی و....

8- نه در بند هوا و هوس است که تا اورا در ردیف بت پرستان یاد کنند و از اوج عزّت به حضیض ذلّت سقوط نماید (( أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ – فرقان 43  ))

9- نه در بند زینت و آرایشهای شیطانی است تا مقام رعیّت و بردگی و همراهی او را دریافت نماید و به جهنم سقوط نماید ((وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ – عنکبوت 38  ))

10- نه در بند تعصب جاهلی ( قومی و حزبی ) است تا جهل مرَکّب او را به مرز حماقت بکشاند و از خیل آزادگان فرهیخته و فرزانه خارج نماید.

ششم: آزاده و آزاد مرد آدم های کم بینی نیستند که در هر کوی و برزن مُبَلِّغ ومروّج استکبار وپیشرفتهای او(( که محصول تجاوز، تعدی و غارت منابع و اموال دیگر کشورهاست ))  بشوند، و چشم بر کار آمدی و پیشرفتهای نظام نوپای اسلامی می بندند. اینها خود باختگانی هستند که أسلافشان نیز می گفتند اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شویم.

هفتم: آزاده ی حقیقی کسی است که بخاطر معرفت و بصیرتی که دارد از امام و مولای خود جدا نمی شود، مطالبات او را عمل می نماید، مدیریت جهادی را ترویج؛تبلیغ و عملی می سازد، در حوادث ناگوار و فتنه های گمراه کننده، او را شاخص و الگوی خود قرار می دهد، مردم را به پیروی از وی دعوت می نماید و.... چرا که آزادگان عاشقانی بودند و هستند که همچون مالک اشتر، سلمان فارسی،عماریاسر و... مطیع محض رهبر و مولای خود هستند.

هشتم: آزاده کسی نیست که اندیشه و انگیزه را در اختیار شیطان بزرگ ( آمریکا ) و اذنابش قرار داده باشد، برای آنها جاسوسی و نفوذ کند و به کشور خیانت نماید، بلکه آزاده آن کسی است که از صفای باطنی، طهارت معنوی، زهد، حکمت و عدالت برخوردار است، تا اینکه شایسته ی این اوصاف که امام سجاد ( علیه السلام ) بیان می کند باشدکه:

 خدایا، ما را از کسانی قرار ده که برای قرب و نزدیکی خود برگزیده ای، برای مهر و دوستی خویش خالص کرده ای، مشتاق دیدار خود ساخته ای، راضی به قضای خود گردانیده ای، به معرفت خود اختصاصشان داده ای، برای پرستش خود سزاوارشان ساخته ای و دلهایشان را واله خود نموده ای (( مناجات المحبین ))

والعاقبه للمتقین