آخرین اخبار

24. دى 1394 - 13:43   |   کد مطلب: 4514
پنج شنبه ای با شهدای کهگیلویه/این هفته شهید خدابخش فکری زاده
در راه هدف بجنگید و از کسی ترس و هراس نداشته باشید
وصیتم با مردم غیور شهیدپرور ایران این است که تا [ آخرین] قطرة خون خود در راه هدف بجنگند و از کسی ترس و هراس پیدا نکنند و بدانید که این درخت اسلام احتیاج به خون دارد تا برآید. من می خواهم اگر خداوند شهادت را نصیب من بکند با خون ناقابلم این درخت را آبیاری کنم.
پایگاه خبری کهگیلویه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه، شهید خدابخش فکری زاده فرزند علی بخش متولد 4 مرداد ماه 1344روستای سرخون بخش چاروسا از توابع شهرستان کهگیلویه است.نام مادر وی خانم جان و تحصیلات او تا پایان دوره راهنمایی بود.

 

وی در 28 اسفند ماه سال 1364در منطقه ام القمر-فاو به شهادت  رسید و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

شهید خدابخش فکری‌ زاده وصیت خود را با آیة 74 سورة نساء آغاز می کند و در ادامه از مردم غیور می‌ خواهد تا در راه هدف مقدس اسلام به میدان نبرد بیایند و با خون خود درخت اسلام را آبیاری‌ کنند.

 

در بخش بعدی‌ از وصیت خود شهید از پدر و مادر خود قدردانی‌ می‌ کند و از آنها می‌ خواهد در مصائب پیرو حضرت حسین( ع) و حضرت زینب( س) باشند.

 

 وصیت این شهید بزرگوار به برادر تحصیل علم و جهاد در راه خداست و وصیت او به خواهر حفظ حجاب است. قدردانی‌ از همسر و طلب حلالیت از اقوام آخرین بخش های‌ این وصیت است.

پایگاه خبری کهگیلویه

وصیت این شهید والا مقام را در زیر بخوانید:

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

« فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون  الحیوة الدنیا بالأخرة »

 

 با درود بر امام امت و مردم شهیدپرور ایران وصیتم را شروع می کنم:

 

 وصیتم با مردم غیور شهیدپرور ایران این است که تا [ آخرین] قطرة خون خود در راه هدف  بجنگند و از کسی ترس و هراس  پیدا نکنند و بدانید که این درخت اسلام احتیاج به خون دارد تا برآید. من می خواهم اگر خداوند شهادت را نصیب  من بکند با خون ناقابلم  این درخت را آبیاری کنم.

 

 و وصیتم با مادر رنج کشیده ام این است که ای مادر! من می دانم که تو حق زیادی به گردن من داری از تو می خواهم مرا حلال کنی و برایم گریه و زاری نکنید، زیرا دارید دشمنان اسلام را خشنود می سازید. و ای مادر! من می دانم که تو چندین سال [ مرا] کوله پشتی کرده ای تا من توانسته ام حرف حق و بد را تشخیص بدهم و از تو می خواهم روزهایی را که [...]برای من بکنید دعا به جان رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران بکن.

 

 و ای مادر! من از علی اکبر( ع) و علی اصغر( ع)، که دو طفل شیرخوار بودند، عزیزتر و بهتر نیستم. و من می خواهم با علی اکبر( ع) و علی اصغر( ع) در یکجا نشسته و صحبت بکنیم. ای مادر! به یاد روزی [ بیفت] که وقتی که حسین( ع) خواست به میدان رود زینب( س) چه گفت، تو هم زینب وار( س) باش و با حجاب خودت دشمن اسلام را درهم بکوب و هیچ وقت به فکر من مباش.

پایگاه خبری کهگیلویه

 و وصیتی با پدر رنج کشیده ام دارم که آن هم زحمت به پای من کشید، ولی من تا آن دمی  که به این رسیده بودم او  را خشنود از هیچ کاری نکرده ام و من هرچه خواسته ام برایم درست می کرد، ولی من قدر پدرم [ را] نمی دانستم. و بدان ای پدر! من به جبهه می روم برای رضای خدا، نه اینکه از روز قیامت می ترسم که مرا در آتش دوزخ می سوزانند و نه هم برای اسم و مقام است، فقط [ و] فقط برای رضا خدا[ ست]. و بدان پدر! انسان هرچه که بکند از دنیا خواهد رفت، چه حیف که در راه هدفش شهید شود، زیرا امام ما گفت:« از تمام خوبی ها بهترین راه راه شهید شدن در راه خدا است » و پدر! می خواهم مرا حلال کنید.

 

 و از برادرم می خواهم درس بخوان [ و وقتی‌] به سن بلوغ رسیدی سنگر مرا خالی نگذار و می‌خواهم هیچ وقت امام را فراموش نکند و از همینجا تو را چندی نبار بوسه می زنم.

 

 ای برادر! هیچ فکر نکن که خودت تنها برادری، زین العابدین نه پدر و نه برادری نداشت، وقتی که اسیر بود با آن همه کوچکی از یزید درخواست کرد که بالای منبر برود و صحبت بکند، ولی یزید راه نداد، مردم گفتند: « ای یزید این پسر که نمی تواند صحبت کند » گفت: من آنها می شناسم آنها در شکم مادرش درس وبا پستان مادرشان عقل و هوش می آموزند  . پس برادر! تا جان در بدن دارید بر علیه دشمن بجنگ.

 

 

 و ای خواهرم! هیچ گریه و زاری برای من مکن و لباس سیاه هم نپوش و همیشه زینب وار( س) باش و حجاب خودت را حفظ کن، زیرا حجاب کوبندة دشمن اسلام است.

پایگاه خبری کهگیلویه

 و وصیتی دارم با همسر عزیزم: ای همسر! تو بدان که من دست از این دنیا کشیده ام و اول تو را به امید خدا و دوم به امید خودت تنها می گذارم و هر طوری که [ می‌ خواهی‌] طبق دستور آیة قرآن رفتار بکن. ای همسر! من تو را از برادرم بهتر می خواستم و اگر ناراحتی از من دیده ای مرا حلال کن و مرا ببخش که تو را ناراحت کرده ام.

 

 و عمویانم را سلام می رسانم و ننه ام را سلام می رسانم و سرخون را از کوچک تا بزرگ را سلام گرم فراوان می رسانم. از « عباسعلی » و « محمد » و « شمسعلی » سلام می رسانم وقول به من به خالویانم سلام برسانید و بگویید مرا حلال کنید و تمام پرندگان روی زمین را سلام می رسانم.

 خداحافظ

 خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی( عج) خمینی را نگه دار

 وصیتنامة برادر رزمنده

 خدابخش فکریزاده

 والسلام

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک