آخرین اخبار

1. آبان 1394 - 12:55   |   کد مطلب: 3716
در گل آلود ساختن فضای انتخاباتی و سیاسی استان چه سود و منفعتی نهفته است که ارزش عبور از قانون و لگدمال کردن اخلاقیات و زیر پا گذاشتن وجدان و رسالت رسانه ای را دارد؟
پایگاه خبری کهگیلویه
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان پایگاه خبری کهگیلویه است است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست شما می توانید می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
 
 

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه/ بهزاد همتی

 

تا انتخابات مجلس دهم زمان چندانی باقی نمانده است ، و این زمان فرصتیطلایی جهت شناخت هر چه بهتر نمایندگان کنونی و عملکرد دوران سکانداری آنها، و نیز وظایف نهادهای مختلف در ارتباط با عرصه مهم و حیاتی انتخابات است.

 

در هر جامعه مردمسالار، صدا و سیما با جایگاهی ویژه و منحصربفرد، بعنوان حلقه ارتباطی میان مردم و نظام حاکم، و وسیله انتقال معانی و باورها و خواسته ها و مطالباتی است که نظام و مردم متقابلا از یکدگر انتظار دارند،که می تواند محرک و هدایتگر افکار عمومی بسوی خودباوری و اعتماد و اتحاد و پیشرفت و توسعه باشد.

 

تا این نهاد ویژه در مسیر مطلوب و قانونی خود گام بردارد و بعنوان زبان گویای مردمی، حس اعتماد و همدلی و خودباوری و رضایت آنان را فراهم نماید، جامعه را سرشار از نشاط و آرامش و همگرایی و تلاش خواهد ساخت، و اما اگر، در این راه دچار خطا یا کوتاهی و یا جانبداری خاص گردد، صداقت و حس اعتماد و همدلی از جامعه رخت خواهد بست و جای آنان را انحراف از رسالت خود، و تفرقه و تخریب و خواص پروری و نخبه سوزی خواهد گرفت. در استان محروم و مهجور کهگیلویه و بویراحمد، نیز صدا و سیما نقش انکار ناشدنی ای در عرصه های گوناگون اجتماعی داشته و بخصوص در فضای سیاسی و انتخاباتی استان نیز حضوری برجسته داشته است. و اما بعضآ ، با وجود رسانه های متعدد جمعی و دنبال کردن اخبار و رویدادهای مختلف از سوی افکار عمومی، گاها در فضای عمومی استان اتفاقات حیرت انگیزی و تاسف باری رخ می دهد، که جدای از خواسته ها و انتظارات مردمی، بداخلاقی رسانه ای را به یک موضوع عادی و غیرمسئولانه تبدیل ساخته، و موجی از تاسف و نگرانی را در میان افکار عمومی باعث شده است.

 

صدا و سیمای استان، که در قانون اساسی و در ذات خود، تعلقی جز به مردم و خواسته های آنان ندارد، و همواره از سوی رهبری نظام به عنوان خدمتگزار جانبدار مردم معرفی شده است، علی رغم آنکه باید هدایتگر افکارعمومی به سمت اتحاد، همگرایی و اعتماد و انتخاباتی حماسی و حق انتخاب نماینده ای اصلح باشد، این روزها از جایگاه و رسالت واقعی خود عبور کرده و راه را جهت بروز حاشیه و شایعه و تفرقه برای خود و تمامیت خواهان باز نموده است.

 

این شاهکار از آنجا آغاز شد که صداوسیمای استان و خبرگزاری آن، که این سالها در برنامه های خود، دچار تکرار مکررات ملال آور است، و در حالی که بودجه خود را تحت عنوان بیت المال و جهت فرهنگ سازی و ایجاد همگرایی و اعتماد عمومی در اختیار دارد، پیش از آنکه ثبت نام رسمی نامزدهای انتخابات مجلس آغاز گردد، و پیش از آنکه شورای نگهبان برنامه های خود در این انتخابات را بصورت رسمی اعلام نماید، به شکلی مستبدانه احساس وظیفه نموده و دست به ردصلاحیت خودخواهانه سردار عدل هاشمی، کاندیدای برجسته انتخاباتی، که به خواست مکرر مردم پای به عرصه انتخابات گذاشته، زده و حکم قطعی را نیز صادر نموده است، بدون آنکه به قانون و حیطه وظایف خود اعتنایی کرده، و حتی بدون اینکه بندی قانونی در توجیه این اقدام خود به افکار عمومی ارائه نماید.

 

حال این پرسش در ذهن افکار عمومی شکل گرفته، که صدا و سیمای استان،چگونه به این نتیجه رسیده است که با عدول از قانون اساسی، از عمومیت و مردمی بودن خود خارج گردد، و با ترور شخصیتی یک کاندیدای برجسته، به شکلی انحصاری، و آشکارا، در جایگاه مبلغ شخص دیگری قرار گیرد؟ و بی اعتنا به خواسته ها و داوری های مردمی، یک چهره ارزشمند و خدمتگزار استانی را، که در همه سالهای طولانی خدمت در پروژه های عمرانی عظیم ملی، کوچکترین انتقادی از صداوسیمای استان نداشته است، را اینچنین ناجوانمردانه مورد حمله قرار دهد؟

 

در گل آلود ساختن فضای انتخاباتی و سیاسی استان چه سود و منفعتی نهفته است که ارزش عبور از قانون و لگدمال کردن اخلاقیات و زیر پا گذاشتن وجدان و رسالت رسانه ای را دارد؟

 

آیا این اقدام صداوسیما را می توان نوعی جانبداری از نماینده کنونی دانست، که در سوابق هشت ساله مدیریتش، دورانی طولانی در حاشیه بودن، و در حالی که کمتر نشانی از کار عمرانی برجسته ی قابل دفاع در دوران سکانداری اش هست، و تهی از تلاش در جهت محرومیت زدایی و توسعه حوزه های چهارگونه بوده، و از سوی دیگر، در زدن ریشه و تخریب مدیران ملی هم استانی ید طولانی و بی تردیدی دارد، و همواره سعی در انحصاری کردن رسانه ها و ایجاد تفرقه و به تبع آن تمامیت خواهی دارد،؟

 

آیا صدا و سیمای استان از موج فزاینده ناامیدی و رویگردانی مردم ازنماینده فعلی کهگیلویه و بهمیی و چرام آگاه نیست؟ و آیا صدا و سیمای استان بخواست مردم دست به چنین داوری مخرب و جانبدارانه ای زده، و یا مدیریت سلیقه ای و برنامه های گزینشی و عدم نظارت بر مجموعه بانی این اختلاف افکنی و سم پاشی ها بوده است؟ آیا صدا و سیمای استان می تواند سوابق درخشان دو دهه خدمتگزاری بی ادعای سردار عدل هاشمی در محرومیت زدایی و توسعه گستری و ایجاد اشتغال وسیع، که نهایت آرزوی بسیاری از جوانان این استان بوده و هست، و مدیریت توانمند در پروژه های عمرانی عظیم ملی را در منظر عمومی کمرنگ سازد و منافع خود را در دفاع از بی تدبیری های آشکار سالیان اخیر تامین نماید؟ و آیا صدا و سیما تدبیر و از خودگذشتگی سردار هاشمی در ایجاد اشتغال گسترده در پروژه های عمرانی، برای جوانان تحصیلکرده، در استان و خارج از استان را، و در زمانی که نماینده پرادعا، از جا به جا کردن یک نیرو در ادارات نیز عاجز بوده است، را می تواند منکر شود؟ چرا چنین خدمت بزرگی به استان و جوانانش، که مانع از غرق شدن جوانان تحصیلکرده و اما بیکار و درمانده استان، در دام پوچی و سردرگمی و اعتیاد و بسیار ناهنجاری های اجتماعی دیگر شد، را باید چنین ناجوانمردانه به حاشیه برده، و با قدرناشناسی، به شایعاتی دامن زد که جزتفرقه و بی اعتمادی و نخبه سوزی حاصل دیگری نخواهد داشت؟ آیا مراجعات و دعوتهای روزافزون مردمی از سردار عدل هاشمی جهت حضور مقتدرانه در انتخابات مجلس، باعث زنگ خطر و ترس و آشفتگی خواص و عامل اصلی این شاهکارهای عجولانه نیست؟ اگر ترس و احساس خطر نیست، و اگر نماینده فعلی مغرورانه سردار را رقیب خود نمی بیند، پس چه توجیهی برای این تخریبهای سازمان یافته روزافزون خود دارند که اخلاقیات و صداقت و جوانمردی در رقابت را کنار نهاده و تخریب را ستون پیروزی به هر قیمتی قرار داده است؟ تکرار چنین برنامه هایی در صدا و سیمای استان، آیا آشکارا فاصله گرفتنش با مردم و حتی تقابل با افکار عمومی و مطالبات قانونی آنان را در اذهان مردم آگاه و هوشیار باعث نخواهد شد؟

 

آیا تکذیب این بداخلاقی رسانه ای از سوی مدیران صدا و سیمای استان، و عدم عذرخواهی از مردم و سردار هاشمی، باعث تشدید بی اعتمادی مردم و تفرقه و تخریب های مغرضانه و کینه ورزی و دفع حداکثری آنان نخواهد شد؟ با این اوصاف، قضاوت در مورد این سوالات را به افکار عمومی و وجدان های بیدار و منصف می سپارم، بدان امید که دیگر شاهد چنین تخریب های ناجوانمردانه ای نباشیم که روح خدمت و دستگیری از محرومان و درماندگان را خواهد سوزاند، و مدیران ملی ما، که همه افتخار این استان در مسئولیت های کلان کشوری می باشند، همواره مردم و رسانه های جمعی را پشتوانه معتمد و مطمئن خود جهت خدمتگزاری هر چه بیشتر، و همراه و در کنار خود داشته باشند. و حقیقت بی تردید آنکه هر کس را که خدا بالا برده است هرگز رهایش نمی کند و در همه عرصه های پرخطر خدمت به خلق الاه، حامی و نگهدار او خواهد بود.

 

بهزاد همتی

دیدگاه‌ها

اگر هاشمی رد صلاحیت شود اتفاقات خیلی بدی در کهگیلویه می افتد

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک