آخرین اخبار

6. اسفند 1394 - 11:43   |   کد مطلب: 4882
پنج شنبه ای با شهدای کهگیلویه/این هفته شهید رمضان نعمتی
حسینی شهید شدن چه صفایی دارد/شهیدی که عاشق کشته شدن در راه اسلام بود + عکس
خدایا! بار خدایا! از تو کمک میخواهم که مرا یاری کنی و این دعا را مستجاب نمایی. ای کاش چند باره در راه اسلام کشته می شدم و دوباره زنده می شدم تا بتوانم خدمت بیشتری کرده باشم و به کسانی که از جبهه و جنگ خبر ندارند بگویم که حسینی‌( ع) شهید شدن چه صفا[ یی‌] دارد!
پایگاه خبری کهگیلویه

به گزارش پایگاه خبری شهرستان کهگیلویه، شهید رمضان نعمتی رمضان نعمتی فرزند فرج  الله متولد 6 آذرماه 1347 از شهر دهدشت است. نام مادر وی ماهتاب و تحصیلات او تا دوم متوسطه است.

 

وی در 21 دی ماه 1365 بر اثر اصابت گلوله به سینه در منطقه فاو عراق به شهادت رسید و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

 شهید رمضان نعمتی‌ وصیت خود را با عبارتی‌ از نهج البلاغه آغاز می کند و در ادامه با تذکر این نکته که این دنیا محل گذار است و سرای‌ باقی‌ جهان دیگر است، از مظلومیت و بی‌یاوری‌ امام حسین(ع) سخن به میان می‌آورد و تعهد خود را نسبت به پاسداری‌ امام خمینی‌ اعلام می‌دارد.

 

 در بخش دیگری‌ از وصیت خود شهید نعمتی‌ از آرزوی‌ شهادت سخن می‌گوید و مادر و خواهران خود را به بردباری‌ فرا می‌خواند.

 

پایگاه خبری کهگیلویه

وصیت نامه شهید رمضان نعمتی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«أیّها النّاس! إنّما الدنیا دار مجازٍ و الآخرة دار قرارٍ [...] انّ المرءَ إذا هَلَک قال النّاس: «ماترک؟» و قالت الملائکة:« ماقدّم »

 

 با سپاس بی کران بر خدا و ملائکه. سپاس خدایی که به من نیرو و قوت داد تا بتوانم با دشمنان اسلام جنگ کنم. و سلام و درود فراوان بر حضرت محمد( ص) و امامان ما و سلام گرم بر حضرت مهدی( عج) و درود بی کران بر نایب بر حقش، حضرت امام خمینی، که ما را از بند تاریکی و ظلمت رهایی داد تا بتوانیم دژی محکم در برابر دشمنان اسلام باشیم.

 

 حال که این وصیت نامه را می نویسم وقت چندانی ندارم که جمله ها و عبارت های شیوا از امام تعریف کنم: با توجه به آیة بالا، دنیا جای گذر است و هر کس چند روزی در این دنیا زندگی می کند و اما تا آخر عمر، در دنیای دیگر، که وعده گاه مؤمنین است به سر می برد.

پایگاه خبری کهگیلویه

 خدایا! بار خدایا! از تو کمک میخواهم که مرا یاری کنی و این دعا را مستجاب نمایی. ای کاش چند باره در راه اسلام کشته می شدم و دوباره زنده می شدم تا بتوانم خدمت بیشتری کرده باشم و به کسانی که از جبهه و جنگ خبر ندارند بگویم که حسینی‌( ع) شهید شدن چه صفا[ یی‌] دارد!

 

 ای امام حسین( ع)! اگر[ به جای‌] آن روز در کربلا، در کوچه ها و خیابان های شهر می گفتی: « هل من ناصر ینصرنی » : آیا کسی هست مرا یاری دهد؟ اگر آن وقت، من و امثال من، چون« تقی نژاد »، آنجا نبودیم، اما الآن فرزند تو، امام خمینی، را تا حد جان پاسداری می کنیم و برای [ همین] پاسداری افتخار می کنیم.

 

 ای فاطمة زهرا! اگر آن روز کسی نبود تو را از زمین بلند کند و جواب زورگویان را بدهد اما امروز فرزندان تو نمی گذارند که آن طور به زنان ما شود، بلکه در اوایل جنگ هم همین مسائل بود.

 

 پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضا دارم که اگر من شهید شدم برای [ من] زیاد ناراحت نباشید، لباس سیاه نپوشید و قبرم را نزد[ یک][ قبر] دوستم بگذارید.

 

 مادر! اگر خبر شهادت من را به تو دادند آن لحظه ای را به یاد بیاور که حضرت زینب( س) را به اسارت بردند آن لحظ های را به یاد آور که خبر شهادت« تقی نژاد» را آوردند. چون من، فرزند بزرگ خانه هستم خواستم برای برادرانم الگو باشم تا درس یاد بگیرند.

 

 برادران را نماز یاد بدهید. در موقع تشییع جنازه ام، عکس امام را در بالای تابوتم نصب کنید و عکسی از شهید« تقی نژاد »

 داخل قبرم بگذارید.

 

 و در پایان از تمام اقوام و همسایگان و دوستان می خواهم که مرا حلال کنند و نگذارند که سلاح من بر زمین بماند.

 

 به تمام خواهرانم می گویم: تو را به قبر حضرت زینب( س) [ سوگند می دهم دست به موهای خود نزنید.

 

              نعمتی

      در مورخ 5/10/65

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک