آخرین اخبار

1. مرداد 1394 - 17:09   |   کد مطلب: 2626
این شهید بزرگوار به خانواده و خویشان خود داستان عاشورا را یاد آور می‌شود و از آنها می خواهد واقع جنگ را با واقعة عاشورا مقایسه کنند. وصایای‌ شهید به مادر خود و دعوت او به تأسی‌ به حضرت فاطمه( س) وحضرت زینب( س) بخش پایانی‌ وصیت اوست.
kohgiluyeh.ir

به گزارش پایگاه خبری کهگیلویه، شهید سید خدایار دالهن وصیتنامه خود را با 69 سورة عنکبوت آغاز می کند و در ادامه با استناد به آیات 88 و 111 سورة توبه از مجاهدان راه حق سخن به میان می‌آورد که در راه خدا جانفشانی‌ و با او معامله می‌کنند و سرانجام به فوز عظیم شهادت نائل می‌آیند.

 

شهید دالهن در بخش دیگری‌ از وصیت خود با بیان تأملاتش در باب هستی‌ جهان و انسان شهادت را بهترین انتخاب در دنیای‌ فریبنده می‌داند.

 

این شهید بزرگوار به خانواده و خویشان خود داستان عاشورا را یاد آور می‌شود و از آنها می خواهد واقع جنگ را با واقعة عاشورا مقایسه کنند. وصایای‌ شهید به مادر خود و دعوت او به تأسی‌ به حضرت فاطمه( س) وحضرت زینب( س) بخش پایانی‌ وصیت اوست.

kohgiluyeh.ir

وصیت نامه شهید

وصایای‌ شهید به مادر خود و دعوت او به تأسی‌ به حضرت فاطمه( س) وحضرت زینب( س)

 
بسم الله الرحمن الرحیم

 آنان که در راه خدا جنگیدند : « وَالَّذینَ جاهَدُوا فِینَا لَنَهدینَّهُم سُبُلَنا وَ إنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنینَ 1 » راه خود را برای آنان نشان م یدهیم [ و همیشه خدا یارنکوکاران است] .

 

و خدای سبحان فرموده: لَکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ امَنُوا مَعَه جَاهَدُوا بِأموالِهِم  وَ أنفُسِهِم وَ » : لیکن رسول و آنا نکه ایمان آوردند با او [ با] « اولئِکَ 3 لَهُم الخَیراتُ وَ اولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ م ا لها و جا نهایشان در راه خدا جنگیدند و برای این[ ها] ست خوب یها و ایشان رستگارانند.همانا خدا جا نها و ما لهای مؤمنان را در مقابل بهشت خریده که آنان کارزار کنند در راه خدا، پس دشمنان خدا را م یکشند یا اینکه خودشان کشته م یشوند، وعد های است بر آنان حق و درست در تورات و انجیل و قرآن، کیست[ ند آنان] که از جانب خدا به پیمانشان وفا کنند، پس مژده باد شما که خرید و فروش کردید و این بزر گترین بهر هایست برای شما

 ( قرآن کریم) و خدای تعالی می فرماید:

 مپندارید کسانی « وَلاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أمواتَاً بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ »که در راه خدا کشته م یشوند مرد هاند، بلکه آ نها زند هاند و نزد خدای خویش روزی م یگیرند.

 معبودا! چگونه ترا شکر کنم که نعم تهای ب یکرانت را به ما ارزانی داشتی و ما را به انجام وظیفة مذهبی خود موفق فرمودی: از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدرآید خداوندا! ما نافرمانی ترا نمودیم ولی تو محبت خود را از ما دریغ نکردی و در پرتو عنایات خود ما را از پی شآمدهای ناگوار حفظ فرمودی. معبودا! درود ب یپایان خود را به روان پاک خاتم پیغمبران حضرت محمد( ص) بن عبدالله و خاندان معصومش فرو فرست و ما را از راهنمای یهای سعاد تبخش آن حضرت بهر همند گردان. خداوندا! در راه تو گا مهای استوارم  را برم یدارم که هدفم اسلام و جنگم در راه اسلام[ است]، زیرا که خدایی که به من این زبان داد تا از[ طریق] [ آن] سخن حق گویم و چشم به من داد تا عم لهای حقیقی‌  [ را] ببینم و  گوش به من داد تا از [ طریق] [ آن] سخن حق بشنوم و پا به من داد تا از [ طریق] [ آن] برای خودش راه بروم و دست به من داد تا کارهای اسلام[ ی‌] را انجام بدهم و بینی به من داد  که از [ طریق] [ آن] 5 چیزهای بوییدنی را حس کنم. بنابراین تمام عضلات  بدنم از آن خدا است، باید و بالاجبار در راه خدا باید کشته شوم و خداوند در قرآن م یفرماید: «لا إکراهَ فِی  الدِّینِ »: در دین هیچ اجباری نیست، در دین خدا هیچ جبر و اجباری وجود ندارد و من به  خاطر ریا و اسم و رسم... نم یروم فقط به خاطر خدا [ م ی‌روم] چون خدا به مردم آموخت که حق و باطل چیست و حالا من که حق و باطل را ازهم تشخیص دا د هام چرا سکوت را اختیار کنم؟ این دنیای کنونی هیچ ارزشی ندارد، همچون فص لهای یک سال است که هر زمان روز به روز از همدیگر جدا م یشود و هر کاری تمام جهان بکند نم یتواند یک روز یا یک ساعت را از سال به جای خویش باز دارد، انسان حداکثر عمرش به 90 یا 100 سال

 بیشتر نیست و حداقل 9 از پنجاه به بالا م یرسد( کذا). بنابراین این دنیا هیچ ارزشی ندارد برای هر کس که بخواهد در فکر زندگی برود. همة ای نها را که ذکر نمود هام خیلی[ درموردشان] فکر کرد هام و هیچ [ چیز] 10 از زندگی برایم فاید های نداشت.

 شما وابستگان و خویشاوندان و عمویم! اگر تاریخ ایران را نقل کنند به یاد زمان امام

حسین( ع) بیفت[ ی] د و آن موقع میدان رفتن قاسم پسر برادر حسین( ع) که می گفت:« قاسم جان! شما امانتی هستی در دست من اذن میدان نمی توانم به شما بدهم»و او می گفت:« بدمن شما نمی توانم زندگی کنم.»

 و من به این علت به جبهه آمدم که امام خمینی و دکتر بهشتی  را نزد امام رضا( ع) درخواب دیدم و از همان حال فهمیدم که این انقلاب بر حق است و ادامه دهندة راه اولیاء خدا می باشد.

 سخنی با مادرم:

 ای مادرم! در زندگی مثل حضرت فاطمه( ع) و حضرت زینب( ع) باش 1 و امیدوارم که انشاءالله اگر من شهید شدم هم چون کوهی استوار در برابر مشکلات زندگی مقاومت کنی تا بتوانی بر مشکلات پیروز شوی. ای مادرم! بر خود ببال که یگانه فرزندت را در میدان جنگحق علیه باطل فرستادی و در راه خدا دادی و امیدوارم که گریه و زاری و شیون نکنی تا مردم از تو درس عبرت بگیرند. در ضمن ای مادرم! کاری نکنی که از امام یا انقلاب یا ارگا نها یا مسئولین ناراحت شوی و یا از آ نها خواست ههای غیراسلامی یا شرعی داشته باشی.

kohgiluyeh.ir

kohgiluyeh.ir

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک