پایگاه خبری شهرستان کهگیلویه، سید جلال طبیب زاده سوق
بنام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد
برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و اعلام نتایج آن، شکستی دیگر در پرونده سلسله شکستهای جریان اصلاح طلبی کهگیلویه بزرگ ثبت و خنجری بر پیکر زخم خورده اصلاحات بود.
شکستی که بر این پیکره زخم خورده وارد شده از دید صاحب نظران و کارشناسان دارای تحلیلهای گوناگونی بوده به طوری که عده ای از کارشناسان، عدم همراهی سران دو طیف اصلاحات به جهت اختلافهای سلیقه ای و قومیتی، این شکست را از جنس شکستهای ادوار گذشته دانستهاند و به زعم دیگر صاحب نظران سناریو این شکست از طرف خود اصلاح طلبان به علت همسو نشدن با محورهای ائتلاف جریان اصلاح طلبی و اعتدالی از پیش طراحی و متفاوت از جنس شکستهای دورههای قبل بوده است.
بهر حال اصلاح طلبان آگاهانه یا ناآگاهانه در کهگیلویه بزرگ در این انتخابات متحمل شکست شدند و این شکست و عدم ائتلاف تاریخی هم باعث ترویج سوء ظنها، شبهات و شایعات گوناگونی در سطح منطقه و حتی کشور شده که این مهم موجب نگرانی قاطبه اصلاح طلبان و به خصوص سرخوردگی و ناامیدی نسل جوان اصلاح طلبان از آینده مبهم این جریان را به همراه داشته به طوری که قاطبه آنان متفقالقول و با همه تفاسیر موجود مسئولیت این شکست سنگین و عدم ائتلاف با نیروهای اعتدالگرایان و همسو با دولت را متوجه سران اصلاحات میدانند که یا فاقد پایگاه و وزن سیاسی قوی و سبد رأی بالا بودند یا به دلایلی از این پایگاه تعمدأ جهت پیروزی استفاده ننمودهاند و هنوز هم پس از گذشت یک ماه از این انتخابات هیچ یک تاکنون مسئولیت این شکست و عدم ائتلاف را نپذیرفته و حاضر به پاسخگویی هم به سوا لات و شبهات اصلاح طلبان نیستند و شواهد و قرائن چنین است که قصد و نیتی هم برای این کار ندارند و این در حالی است که برابر عرف عالم سیاست شخصیتهای تاثیر گذار جریان اصلاح طلبی منطقه میبایست با قبول مسئولیت این شکست و عدم ائتلاف نسبت به آسیب شناسی و تجزیه و تحلیل و روشنگری این انتخابات میپرداختند ولی همچنان به غیر از انجام چنین اقداماتی، ارتباطات خود با بدنه فعال جریان اصلاح طلبی را محدودتر و در مسیر خاصی مدیریت نموده و همچنان تفکر نگاه از موضع قدرت را پیش گرفتهاند، در صورتی که از منظر جامعه شناسان امروزه با وجود گسترش رسانههای جمعی و فضاهای مجازی برای حفظ جریان سیاسی مستحکم و پویا ارتباط باید از نوع دوطرفه و مستمر باشد، نه اینکه خود را در چهارسوی خانهها نهان و همزمان با شروع یک انتخاباتی مجددأ میدان دار عرصه اختلافات بشوند که دیگر این نوع تفکر محکوم و این انتخابات و این شکست و عدم ائتلاف عیار و ارزش مدعیان جریان اصلاحات را برای همه عموم عیان کرده و دیگر فرصت مجددی برای این افراد مهیا نیست چون این شکست درس بزرگی برای قاطبه مردم بوده که دوران تندرویها و طیف بندیهای اصلاحات در کهگیلویه بزرگ بسر آمده و سران اصلاحات بودن معنی و مفهوم خاصی ندارد و متوجه گردیدهاند با گذشت ساله ای متمادی عمرشان در سیاست ورزی منطقه بدون داشتن کوچکترین دستاورد مهم و تاثیر گذار برای اصلاح طلبان میبایست استعفای خود از جریانات اصلاح طلبی اعلام و بازنشستگی سیاسی پیشه کنند و جای خود را به جوانان خوش فکر و آینده دار بدهند تا جریان اصلاح طلبی را بدون هر گونه تندروی و افراطی گری همسو با جریان اصلاح طلبی و اعتدالی کشور همانند انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و آن اتئلاف تاریخی(ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان) تابوهای موجود در منطقه را در هم شکسته ؤعرصه میدان داری و یکه تازی افراد را از آنان سلب و عملأ خرد جمعی را میدان دار این کارزار نموده و به دور از هرگونه کینه ورزی شخصی و سلایق و تعصبات کورکورانه قومیتی این جریان را بیش از پیس پویا و زنده کرده و همسو و در کنار جریان اعتدال گرایی منطقه آیندهی در خشان برای این جریانات ترسیم و امید و نشاط را برای جوانان که پرچ مدار نهضت اصلاح طلبی و اعتدالی میباشند فراهم آورند…
همچون انار،خون دل از خویش میخوریم/ غم پروریم،حوصله شرح قصه نیست
روزگارتان خرم و سبز باد
۹۴/۰۱/۲۲
دیدگاه شما