کدخبر: ۳۹۸
۲۴ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۳۵
چاپ

یاداشت:

روشنفکران غرب زده ای که ابتذال در پوشش را ترویج دادند

جریان روشنفکری مأثر از غرب،از عوامل مؤثر در ترویج فرهنگ مبتذل غربی در جامعه اسلامی ایران بودند و اگر پذیرش لباس غربی نتیجه سلطه ی فرهنگی غرب و خودباختگی مشرق نیست، چرا تاکنون دیده نشده است که حتی یک نمونه از خصوصیات لباس شرقی در مغرب زمین پذیرفته و رواج یابد؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه به نقل از صبح زاگرس، ستار هدایت خواه در یادداشت ارسالی خود به این پایگاه خبری نوشته است:جریان روشنفکری مأثر از غرب،از عوامل مؤثر در ترویج فرهنگ مبتذل غربی در جامعه اسلامی ایران بودند.برخی از آن ها در برابر پشرفت های مادی و صنعتی غرب آن چنان دچار خودباختگی و م بینی شدند که فتوای باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شود را صادر کردند. از این رو برای این که از قافله ی تمدن عقب نمانند سعی کردند در تمامی حرکات و رفتار و نیز پوشش و آرایش ظاهری خویش ادای غربیان را در آروند.

 

همانند آنان راه بروند،لباس بپوشند و آرایش کنند. همین امر زمینه سیاسی حضور غرب را دیکتاتورهایی نظیر رضا خان فراهم کرد و زمینه فرهنگی و اجتماعی پذیرش لباس غربی را غرب زده ها تأمین کردند.

 

آنان اسلام را نمی شناختند،به غرب خوش بینی مطلق داشتند. بیگانه با خویش و چشم بسته دل بسته بیگانه بودند. در واقع این قشر معدود همان قشری بودند که قبل از فرو رفتن در لباس غربی و قبل از به دست گرفتن پرچم فرهنگ غرب،آن فرهنگ را پذیرفته بودند و تغییر لباس آخرین و بیرونی ترین پوسته ای بود که در وجود آن ها تغییر می کرد.

 

این امر به ظاهر کم اهمیت تنها در جامعه ی ما اتفاق نیفتاد،در همه مشرق زمین بسیاری از مردم به دنبال تسلیم در برابر فرهنگ غرب، جامه ی غربی به تن کردند. در لباس مردان(البته خود غربی است) کراوات ظاهراً قطعه ی کوچک کم اهمیتی است اما قبول آن در مشرق زمین در حقیقت نشانه ی یک تحول عظیم فرهنگی است.

 

اگر پذیرش لباس غربی نتیجه ی سلطه ی فرهنگی غرب و خودباختگی مشرق نیست، چرا تاکنون دیده نشده است که حتی یک نمونه از خصوصیات لباس شرقی در مغرب زمین پذیرفته و رواج یابد؟ساده انگاشتن این مسائل ساده لوحی است. در جامعه ما در سال های قبل و بعد از 1314 آنان که تغییر لباس را پذیرفتند، همان کسانی بودند که فرهنگ غربی را پذیرفته بودند.

 

علاوه بر این گروه خودباخته و سرسپرده و گاه معاند با دین و مذهب،گروهی از روشنفکران که اتفاقاً لقب اسلامی را هم یدک می کشیدند و خود را اسلام شناس و انقلابی می دانستند،تحت تأثیر فرهنگ غرب و برای خوشایند کردن جوانان متمایل به غرب گاه اظهار نظرهایی می کردند که در ترویج فرهنگ غربی و بی حجابی بی تأثیر نبود.

 

 یکی از موجه ترین افراد جریان می گوید:چاد نیز این چنین است، امروز بندی بر دست و پای زن تلقی می شود، روح قرن ما آن را برای زن زشت و حقارت آمیز می بیند.

 

و در جای دیگر چادری را با نام کلاغ سیاه های خانگی تمسخر می کنند. فرد دیگری از این جریان مهندس بازرگان است،که بر پایه ی باورهای لیبرال منشانه خود به لزوم آزادی زنان غیر مسلمان در جمهوری اسلامی برای رعایت بی حجابی فتوا می دهد.

 

در روزنامه اطلاعات شماره 16216آمده است که شخصی از اقلیت زردشتی از وی می پرسد:آیا اقلیت ها هم با اینکه درمذهب آن ها مسأله ای به نام حجاب وجود ندارد، باید حجاب اسلامی را رعایت کنند؟و ایشان در پاسخ می گوید:حجاب در زردشتی ها و ارمنی ها و دیگر اقلیت ها نباید اجباری شود...  من می خواستم شما این مسأله  را در مجلس طرح کنید چون ما وقتی قلباً حجاب را قبول نداریم،ظاهراً هم نمی توانیم بپذیریم و ایشان در جواب گفت:چشم! اگر حرف اثر داشته باشد من می گویم.

 

از این قماش فتواهای روشنفکرانه،به وفور در نوشتارها و گفتارهای این آقایان می توان یافت.نمونه های دیگری از ترویج این پدیده زشت،اظهار نظر های روشنفکرانه پاراه ای از استادان غرب گرای دانشگاهی در کلاس های درس دانشگاه های جمهوری اسلامی بوده و هست.

 

منبع :سایت زنان استان کهگیلویه و بوراحمد(ایل بانو)

 

انتهای پیام/س/200/و/آ