کدخبر: ۲۰۲۸
۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۲۷
چاپ

گذری بر زندگی امام خمینی (ره) در ماه رمضان

حضرت امام خمینی رضوان الله علیه توجه ویژه‏ ای نسبت ‏به ماه رمضان داشت. ملاقات‏ های خودشان در ماه مبارك رمضان را تعطیل می ‏كرد و به دعا و تلاوت قرآن و ... می ‏پرداخت. می‏ گفت: خود ماه مبارك رمضان، كاری است.

به گزارش پايگاه خبري تحليلي كهگيلويه، حضرت امام خمینی رضوان الله علیه روزها و ساعت‏ها و لحظه‏ های عمر خود را، با مراقبه و محاسبه سپری كرده و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت ‏بخشید.

 .توجه ویژه‏ای نسبت ‏به ماه رمضان داشت. ملاقات‏های خودشان در ماه مبارك رمضان را تعطیل می‏كرد و به دعا و تلاوت قرآن و ... می‏ پرداخت. می‏گفت: خود ماه مبارك رمضان، كاری است. (1)

. یكی از یاران امام، در این باره گفته است: در این ماه، ایشان شعر نمی‏ خواندند و نمی ‏سرودند و گوش به شعر هم نمی‏ دانند. دگرگونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد می‏كردند، به گونه ‏ای كه این ماه را سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می‏كردند.(2)

.ایشان، به هنگام سحر و افطار، بسیار كم می‏خوردند، به گونه‏ای كه خادم‏شان فكر می‏ كرد كه امام، چیزی نخورده است!(3)

عبادت و تهجد

 

 

.از جمله برنامه ‏های ویژه‏ حضرت امام (ره) در ماه مبارك رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می‏دانستند و به صراحت ‏بیان می‏كردند كه در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله‏ای برای رسیدن به بهشت نگاه كرد.(4)

.امام توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز نوافل را ترك نمی‏كردند. نقل شده است كه امام، در نجف اشرف با آن گرمای شدید، ماه مبارك رمضان را روزه می‏گرفت و با این كه در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏جا نمی‏آوردند، افطار نمی‏كردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا می‏خواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت می‏كردند و صبح زود، برای كارهایشان آماده می‏ شدند.(5)

.شب زنده داری و تهجد امام در ماه مبارك رمضان، وضعیت دیگری داشت. یكی از محافظان بیت می‏گوید در یكی از شب‏های ماه مبارك رمضان، نیمه شب، برای انجام كاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر كنم. حین عبور، متوجه شدم كه امام، زارزار گریه می‏كردند! هقهق گریه‏ امام كه در فضا پیچیده بود، واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد كه چگونه امام، در آن موقع از شب، با خدای خویش راز و نیاز می‏ كند.(6)

.آخرین ماه مبارك رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساكنان بیت، از ماه مبارك رمضان‏های دیگر متفاوت بود! به این صورت كه امام همیشه، برای خشك كردن اشك چشم‏شان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارك رمضان، حوله‏ای را نیز همراه برمی‏داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شب‏شان، از آن استفاده كنند!(7)
توجه ویژه به قرآن

.امام در هر فرصتی كه به ‏دست می‏آوردند، ولو اندك، قرآن می‏خواندند. بارها دیده شد كه امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره ـ كه معمولاً به بطالت می‏گذرد ـ قرآن تلاوت می‏كنند!(8)

. امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن می‏خواند.(9)

.یكی از همراهان امام در نجف، اظهار می‏كرد كه امام خمینی در ماه مبارك رمضان، هر روز ده جزء قرآن می‏خواندند؛ یعنی در هر سه روز، یك بار قرآن را ختم می‏ كردند.(10)

.علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان، دستور می‏دادند كه چند ختم قرآن برای افرادی كه مد نظر مباركشان بود، قرائت ‏شود.(11)

 

سفارش‏ های امام به مناسبت ماه مبارك رمضان

 

شما در این چند روزی كه به ماه رمضان مانده، به فكر باشید، خود را اصلاح كرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید.

از كردار و رفتار ناشایسته خود، استغفار كنید! اگر خدای نخواسته، گناهی مرتكب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان، توبه كنید! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید! مبادا در ماه مبارك رمضان، از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی، با نعم الهی و در مهمانسرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید! شما اقلاً، به آداب اولیه‏ روزه عمل نمایید و همان‏طوری كه شكم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اكنون بنا بگذارید كه زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، كینه، حسد و دیگر صفات زشت ‏شیطانی را از دل بیرون كنید!

.اگر با پایان یافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هیچگونه تغییری پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نكرد، معلوم می‏شود روزه‏ای كه از شما خواسته‏اند، محقق نشده است.(12)

پی ‏نوشت‏ها

1. پا به پای آفتاب، ج 1، ص 286.

2. برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی(ره)، ج 3 ، ص 90.

3. همان، ص 89.

4. امام در سنگر نماز، ص 83؛ هزار و یك نكته، نكته 129.

5. سیمای فرزانگان، ص 159؛ برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی(ره)، ج 3 ، ص 99.

6. هزار و یك نكته، نكته 104؛ جلوه‏ای از خورشید، ص 90.

7. برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی(ره)، ج 3 ، ص 126.

8. پابه پای آفتاب، ج 1، ص 270.

9. برداشت‏هایی از سیره‏ امام خمینی(ره)، ج 3 ، ص 198.

10. همان، ص 7.

11. پابه پای آفتاب، ج 1 ص 181.

12. سیمای فرزانگان،ص 159 و 161؛ برداشتهایی از سیره‏ امام خمینی(ره)، ج 3 ، ص 8.

ضیافت الله

 

 

.تمام‌ اين‌ جنگها و تمام‌ اين‌ نزاعها كه‌ در اين‌ عالم‌ واقع‌ مي‌شود، چه‌ در يك‌ عايله‌ واقع‌ شود يا در همه‌ عالم‌، كه‌ آن‌ هم‌ يك‌ عايله‌ است‌، تمام‌ اينها از همين‌ سركشي‌ نفس‌ است‌. و ضيافت‌الله‌ در آنجا، كه‌ ما به‌ آن‌ دعوت‌ شديم‌، اين‌ است‌ كه‌ وارد بشويم‌ در آنجا و ترك‌ كنيم‌ آن‌ شهوات‌ نفسانيه‌ را و اين‌ بسيار مشكل‌ است‌. ترك‌ شهوات‌ جسماني‌ آسانتر است‌ تا شهوات‌ بالاتر، تا برسيد به‌ شهوات‌ نفساني‌. تا آن‌ آخر انسان‌ مبتلاست‌ به‌ اين‌ شهوات‌ نفساني‌. و ضيافت‌الله‌ هم‌ در آن‌ عالم‌ اين‌ است‌ كه‌ ما دعوت‌ شديم‌ كه‌ ترك‌ كنيم‌ اينها را. اينجا ظل‌ آنجاست‌ و آنجا روح‌ اينجاست‌ و شهوات‌ عقلاني‌ هم‌ كه‌ در بسياري‌ از تمام‌ عالم‌ پرتو انداخته‌ است‌، اين‌ بالاتر از شهوات‌ روحاني‌ و نفساني‌ و جسماني‌ است‌، و ضيافت‌ الله‌ هم‌ در آنجاست‌ كه‌ آن‌ هم‌ ترك‌ بشود. ضيافت‌الله‌ به‌ ترك‌ اين‌ چيزهاست‌، براي‌ اينكه‌ ضيافت‌، رفتن‌ در حضور آن‌ كسي‌ است‌ كه‌ انسان‌ را دعوت‌ كرده‌ است‌. خدا دعوت‌ كرده‌ است‌، ما هم‌ در اثر اين‌، در دنبال‌ اين‌ دعوت‌ وارد مي‌شويم‌ در ضيافت‌. (1)

.من‌ فكر مي‌كردم‌ كه‌ اين‌ ضيافتي‌ كه‌ شما مؤمنين‌ به‌ آن‌ دعوت‌ شده‌ايد، كه‌ ضيافت‌ الله‌ است‌ چيست‌؟ دعوت‌ شديم‌ به‌ ضيافت‌الله‌. و ضيافت‌الله‌ در عالم‌ ماده‌، عبارت‌ از اين‌ است‌ كه‌ ما را پرهيز بدهد از تمام‌ شهوات‌ دنيوي‌. اين‌ مرتبة‌ مادي‌ ضيافت‌ الله‌ است‌ كه‌ همة‌ كساني‌ كه‌ دعوت‌ شدند به‌ اين‌ ضيافت‌، بدانند كه‌ ضيافت‌ خدا در اين‌ نشئه‌، چشم‌ پوشي‌ از شهوات‌ است‌ و ترك‌ آن‌ چيزي‌ كه‌ قلب‌ انسان‌، يعني‌، روح‌ طبيعي‌ انسان‌ به‌ آن‌ مايل‌ است‌، آنها را بايد ترك‌ كند. اين‌ ضيافت‌ خداست‌ و اين‌ ضيافت‌ ساية‌ ضيافتهايي‌ است‌ كه‌ در طول‌ عالم‌ وجود تحقق‌ دارد، منتها در عالم‌ ماده‌ به‌ اين‌ صورت‌ است‌ كه‌ ترك‌ شهوات‌ طبيعي‌ است‌، شهوات‌ جسماني‌ است‌ و در عالم‌ مثال‌، ترك‌ شهوات‌ خيالي‌ است‌ و در عالم‌ بعد از مثال‌، ترك‌ شهوات‌ عقلاني‌ است‌، روحاني‌ است‌. (2)

.همه‌ دعوت‌ شديد به ‌ ضيافت‌الله‌، همه‌ مهمان‌ خدا هستيد و مهماني‌ به‌ ترك‌ است‌. اگر ذره‌اي‌ هواي‌ نفس‌ در انسان‌ باشد، اين‌ به‌ مهماني‌ وارد نشده‌ است‌ يا اگر وارد شده‌ است‌ استفاده‌ نكرده‌ است‌. تمام‌ اين‌ جار و جنجالهايي‌ كه‌ در دنيا مي‌بينيد براي‌ اين‌ است‌ كه‌ استفاده‌ از اين‌ ضيافت‌ نكرده‌اند، در اين‌ مهماني‌ وارد نشده‌اند، دعوت‌ خدا را قبول‌ نكرده‌اند. كوشش‌ كنيد كه‌ اين‌ دعوت‌ را لبيك‌ بگوييد، راه‌ به‌ شما بدهند در اينجا و اگر چنانچه‌ راه‌ يافتيد مسائل‌ حل‌ است‌. اينكه‌ مسائل‌ ما حل‌ نمي‌شود، براي‌ اينكه‌ در ضيافت‌ خدا وارد نشده‌ايم‌. در ماه‌ رمضان‌ اصلا وارد نشده‌ايم‌. (3)

.شماها در فكر باشيد كه‌ اگر از اين‌ ضيافت‌ درست‌ بيرون‌ آمديد آن‌ وقت‌ عيد داريد. عيد مال‌ كسي‌ است‌ كه‌ در اين‌ ضيافت‌ راه‌ يافته‌ باشد، استفاده‌ كرده‌ باشد از اين‌ ضيافت‌. همان‌ طوري‌ كه‌ شهوات‌ ظاهري‌ را بايد ترك‌ بكند، از شهوات‌ باطني‌ كه‌ بالاترين‌ سد راه‌ است‌ براي‌ انسان‌، بايد از اينها جلوگيري‌ كند. تمام‌ اين‌ مفاسدي‌ كه‌ در عالم‌ حاصل‌ مي‌شود، براي‌ اين‌ است‌ كه‌ در اين‌ ضيافت‌ وارد نشده‌اند يا اگر وارد شده‌اند استفاده‌ نكرده‌اند. (4)

.در اين‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ دعا كنيد كه‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ شما را موفق‌ كند به‌ اينكه‌ در اين‌ خدمتي‌ كه‌ متكفل‌ او هستيد، مطابق‌ رضاي‌ او عمل‌ كنيد. از خدا بخواهيد كه‌ ما را از عنايت‌ خودش‌ محروم‌ نفرمايد. و اين‌ ضيافت‌ خدا را قدر بدانيد. اين‌ ضيافت‌ خيلي‌ لطافت‌ و ظرافت‌ دارد، اين‌ را ما بايد قدر بدانيم‌. اين‌ ادعيه‌اي‌ كه‌ وارد شده‌ است‌ در ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ و در ماه‌ شعبان‌ اينها راهبر ماست‌ به‌ مقصد.... ظرايفي‌ در اين‌ ادعيه‌ مباركه‌ هست‌ كه‌ سابقه‌ ندارد. به‌ اينها توجه‌ بكنيد، اين‌ ادعيه‌ مي‌تواند انسان‌ را حركت‌ بدهد. (5)

.در ماه‌ رمضان‌ خداي ‌ تبارك‌ و تعالي‌ شما را دعوت‌ كرده‌ به‌ مهماني‌ خودش‌. همان‌ طور كه‌ مي‌بينيد مهماني‌ خدا صوم‌ است‌، مثل‌ ميهماني‌ ماها نيست‌ كه‌ آنجور تشريفات‌ را داشته‌ باشد، پرهيز دادن‌ است‌ از آن‌ چيزهايي‌ كه‌ مربوط‌ به‌ شهوات‌ انسان‌ است‌. توجه‌ بكنيد كه‌ به‌ آداب‌ روحي‌ ماه‌ مبارك‌ عمل‌ بكنيد. فقط‌ دعا نباشد، دعا به‌ معناي‌ واقعي‌اش‌ باشد... ماه‌ مبارك‌ را به‌ تذكر خدا، به‌ ذكر خدا و به‌ رحمتهاي‌ خدا كه‌ به‌ شما عنايت‌ كرده‌ است‌ شكرگذاري‌ كنيد و ذكر خدا را بگوييد، ياد خدا كنيد كه‌ خدا شما را موفق‌ كند به‌ اينكه‌ دستهايي‌ كه‌ مي‌خواهند تشتت‌ در اين‌ ملت‌ ايجاد كنند، خدا آن‌ دستها را موفق‌ نكند. (6)

.از همه‌ بالاتر اين ‌ است‌ كه‌ انسان‌ خودش‌ را اصلاح‌ كند. در ماه‌ مبارك‌ رمضان‌، ما محتاج‌ به‌ اصلاح‌ هستيم‌، محتاج‌ به‌ تهذيب‌ نفس‌ هستيم‌، تا آن‌ دم‌ آخر ما محتاجيم‌ پيغمبرها هم‌ محتاجند. انبياي‌ بزرگ‌ هم‌ محتاجند، منتها آنها احتياج‌ خودشان‌ را فهميده‌اند و دنبالش‌ عمل‌ كرده‌اند، و ما از باب‌ اينكه‌ حجاب‌ داريم‌ نتوانستيم‌ بفهميم‌ و به‌ تكاليف‌ خودمان‌ عمل‌ نكرديم‌. اميدوارم‌ كه‌ انشاءالله‌ اين‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ به‌ همه‌ شما مبارك‌ باشد. و مبارك‌ بودن‌ به‌ اين‌ است‌ كه‌ بنابراين‌ بگذاريد كه‌ به‌ تكاليف‌ خدا عمل‌ كنيد. (7)

.ماه‌ مبارك‌ مي‌تواند انسان‌ را موفق‌ به‌ بسياري‌ از امور بكند. ماه مبارك‌ مي‌تواند انسان‌ را طوري‌ كند كه‌ تا ماه‌ مبارك‌ ديگر يا تا آخر ديگر كنترل‌ بشود و تخطي‌ از آنچه‌ رضاي‌ خداست‌ نكند. من‌ اميدوارم‌ كه‌ همه‌ ما موفق‌ بشويم‌ به‌ اينكه‌ اين‌ ماه‌ مبارك‌ را با ذكر خدا و توجه‌ به‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ به‌ پايان‌ برسانيم‌، كه‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ در عيد رمضان‌ به‌ ما عيدي‌ عنايت‌ كند و آن‌ استقلال‌ تام‌ ما، آزادي‌ تام‌ ما بيمه‌ شده‌ و جمهوري‌ اسلامي‌ بيمه‌ شده‌. خدايا! ما بندگان‌ ضعيف‌ هستيم‌، ما بندگاني‌ هستيم‌ كه‌ هيچ‌ نداريم‌، ما هيچيم‌ و هر چه‌ هست‌ تويي‌. ما اگر چنانچه‌ خلاف‌ مي‌كنيم‌ نادانيم‌، تو بر ما ببخش‌. تو ما را به‌ اين‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ وارد كن‌ به‌ طوري‌ كه‌ با رضاي‌ تو وارد آن‌ بشويم‌. خدايا! تو ما را لياقت‌ بده‌ كه‌ در اين‌ مهماني‌ كه‌ از ما كردي‌ به‌ طور شايسته‌ وارد بشويم‌. خدايا! اين‌ ايران‌ كه‌ از همه‌ طرف‌ به‌ او هجوم‌ شده‌ است‌، براي‌ اسلام‌، اين‌ ايران‌ را تو تقويت‌ كن‌. (8)

.اگر همين‌ ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ مسلمين‌ خودشان‌ را به‌ طور جمعي‌ به‌ ضيافت‌ خدا وارد كرده‌ بودند و تزكيه‌ كرده‌ بودند، تصفيه‌ كرده‌ بودند خودشان‌ را، ممكن‌ نبود زير بار ظلم‌ بروند. زير بار ظلم‌ رفتن‌ مثل‌ - ظالم‌ - ظلم‌ كردن‌، هر دو از ناحيه‌ عدم‌ تزكيه‌ است‌... اگر ما به‌ اين‌ رسيده‌ بوديم‌، نه‌ حال‌ انفعالي‌ پيدا مي‌كرديم‌ براي‌ پذيرش‌ ظلم‌ و نه‌ ظالم‌ بوديم‌. همه‌ از اين‌ است‌ كه‌ تزكيه‌ نشديم‌. دولتها تزكيه‌ نشدند و نخواهند شد - مگر خدا عنايت‌ كند ـ و ظالمند. ملتهايي‌ كه‌ تزكيه‌ نشده‌اند، بار ظلم‌ را به‌ دوش‌ مي‌گيرند. عذر ندارند ملتها در مقابل‌ پذيرش‌ ظلم‌، ايران‌ اين‌ عذر را از آنها منقطع‌ كرد. آن‌ قدرتي‌ را كه‌ ايران‌ شكست‌، در آنها نيست‌، در بين‌ حكومتهاي‌ ديگر نيست‌، لكن‌ مردم‌ اول‌ متحول‌ روحي‌ شدند و بعد هم‌ آن‌ كردند كه‌ دنيا ديد. (9)

.در اين ماه مبارك رمضان كه ماه تهذيب نفس است و همه را خدا به ضيافت خودش دعوت كرده است، ما با صاحب خانه كاري بكنيم كه عنايتش از مابرنگردد. (10)

.در اين‌ ماه‌ مبارك‌ خودتان‌ را تقويت‌ كنيد به‌ قوتهاي‌ روحاني‌... فرق ضيافتهاي‌ خدا با ضيافتهاي‌ مردم‌ اين‌ است‌ كه‌ وقتي‌ شما را يك‌ اشخاصي‌ دعوت‌ بكنند به‌ يك‌ مهماني‌، وقتي‌ برويد در آن‌ مهماني‌ به‌ حسب‌ فراخور حال‌، يك‌ چيزهايي‌ براي‌ خوردني‌ و يك‌ چيزهايي‌ براي‌ تفريح‌ و اين‌ چيزهاست‌. ضيافت‌ خدا در ماه‌ رمضان‌ يك‌ شعبه‌اش‌ روزه‌ است‌، آن‌ ضيافت‌ خداست‌ و يك‌ امر مهمش‌ كه‌ مائدة‌ غيبي‌ و آسماني‌ است‌ قرآن‌ است‌. شمادعوت‌ شده‌ايد به‌ مهماني‌ خدا و شما در ماه‌ رمضان‌ مهمان‌ خدا هستيد. مهماندار شما را وادار كرده‌ است‌ به‌ اينكه‌ روزه‌ بگيريد. اين‌ راههايي‌ كه‌ به‌ دنيا باز است‌ و شهوات‌ است‌، اينها را سدش‌ كنيد تا مهيا بشويد براي‌ ليلة‌القدر. (11)

.خودمان‌ را مهيا كنيم‌ براي‌ ورود در «ضيافت‌ الله‌» در مهماني‌ خدا كه‌ انشاءالله‌ با سلامت‌ نفس‌، با نور هدايت‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ وارد بشويم‌ در اين‌ ماه‌ عزيز معظم‌ و فرق بكنيم‌. در اين‌ ماه‌ فرق داشته‌ باشيم‌ با ساير ماهها و دنبال‌ اين‌ باشيم‌ كه‌ انشاءالله‌ «ليلة‌القدر» را دريابيم‌، بركات‌ «ليلة‌القدر» را كه‌ قرآن‌ در آن‌ نازل‌ شده‌ است‌، همة‌ سعادت‌ عالم‌ در آن‌ شب‌ نازل‌ شده‌ است‌ و از اين‌ جهت‌، از همة‌ شبهاي‌ عالم‌ بالاتر است‌، اين‌ را بتوانيم‌ ادراك‌ بكنيم‌، درك‌ بكنيم‌. خداوند انشاءالله‌، به‌ شماها توفيق‌ بدهد كه‌ با سلامت‌ و سعادت‌ وارد در «ضيافت‌الله‌» بشويد و از آن‌ مائده‌هاي‌ آسماني‌ كه‌ قرآن‌ و ادعيه‌ است‌ انشاءالله‌، همه‌مان‌ مستفيض‌ بشويم‌ و با يك‌ روح‌ سالمي‌ وارد بشويم‌ و «ليلة‌القدر» را هم‌ دريابيم‌. (12)

پي نوشتها :

1- صحيفه امام ـ جلد 20 ـ صفحه267

2- صحيفه امام ـ جلد 20 ـ صفحه 266

3-صحيفه امام ـ جلد 21 ـ صفحه 45

4- صحيفه امام ـ جلد 21 ـ صفحه 45

5- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 480

6- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 480

7- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 480

8- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 481

9- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 499

10- صحيفه امام ـ جلد 18 ـ صفحه 476

11- صحيفه امام ـ جلد 13 ـ صفحه 30

12- صحيفه امام ـ جلد 13 ـ صفحه 36

منبع: صحيفه امام خمینی (ره)

 

شهر امامان

اكنون در آستانه شهر الله و مقام ضیافت‌الله هستیم و من خود اقرار دارم كه لایق این ضیافت نیستم. شهر شعبان المعظم كه شهر امامان است در شرف گذشتن و ما خود را نتوانستیم مهیا كنیم برای شهر الله. دعاها را گاهی با لقلقه لسان خواندم و از آنها چیزی حاصل نشد در این آخر شهر عرض می‌كنم اَللهُمَ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فِیما مَضی مِنْ شَعبانَ فَاغْفِرلَنا فِیما بَقِی مِنه از رحمت حق تعالی مایوس نیستم و مباش در دنیا [مباد] روزی كه گناهان به آنجا رسد كه از رحمت حق مایوس شویم.

صحیفه امام، ج 20، ص253، اردیبهشت66
اصلاح باطن

این ماه مبارك با آن همه بركاتی كه دارد، ما نمی‌توانیم از عهده شكر یكی‌اش براییم ولی باید كوشش كنیم كه در این ماه مبارك رمضان كه بر ما گذشت، اگر حالی پیدا شد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالی پیدا نشد متأسف باشیم و كوشش كنیم كه پیدا كنیم. این هیاهوها همه رفتنی است، تمام شدنی است، آنچه كه هست آنی است كه پیش خود ماست، آن باقی است و با ماست و ما باید كوشش كنیم كه باطن خودمان را اصلاح كنیم.

صحیفه امام، ج 20، ص53، خرداد ماه 65

 

مائده‌های آسمانی

 

در این ماه فرق داشته باشیم با سایر ماههای و دنبال این باشیم كه ان‌شاءالله «لیلة القدر» را دریابیم، بركات «لیلة القدر» را كه قرآن در آن نازل شده است، همه سعادت عالم در آن شب نازل شده است و از این جهت، از همه شبهای عالم بالاتر است، این را بتوانیم ادراك بكنیم، درك بكنیم، خداوند ان‌شاءالله، شماها را توفیق بدهد كه با سلامت و سعادت وارد در «ضیافة‌الله» بشوید و از آن مائده‌های آسمانی كه قرآن و ادعیه است ان‌شاءالله همه‌‌مان مستفیض بشویم و با یك روح سالمی وارد بشویم و «لیلة القدر» [را] هم دریابیم، سَلامُ هِی حَتی مَطْلَعِ الفَجْرِ.

صحیفه امام، ج 13، ص 36، تیر 59

ارزش دعا

 

این دعاهایی كه در ماههای هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحی می‌كند ـ اگر كسی اهلش باشد، ماها كه نیستیم ـ همچو تقویت روحی می‌كند و همچو راه را برای انسان باز می‌كند و نور افكن است برای اینكه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نورد بكند كه معجزه آساست. به این دعاها عنایت بكنید.

صحیفه امام، ج 13، ص 21، تیر ماه 59

 

عمل كنید

 

و از همه بالاتر این است كه انسان خودش را اصلاح كند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستیم، محتاج به تهذیب نفس هستیم، تا آن دم آخر ما محتاجیم. پیغمبرها هم محتاجند. انبیای بزرگ هم محتاجند، منتها آنها احتیاج خودشان را فهمیده‌اند و دنبالش عمل كرده‌اند، و ما از باب اینكه حجاب داریم نتوانستیم بفهمیم و به تكالیف خوامان عمل نكردیم. امیدوارم كه ان‌شاءالله این ماه مبارك رمضان به همه شما مبارك باشد. و مبارك بودن به این است كه بنابراین بگذارید كه به تكالیف خدا عمل كنید.

صحیفه امام، ج 18، ص 480، خرداد63

 

میهمانخانه الهی

 

این ضیافت، همه‌اش ترك است؛ ترك شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری كه شهوات انسان اقتضا می‌كند. خداوند دعوت كرده است ما را به اینكه شما باید وارد بشوید در این میهانخانه و این ضیافت هم جز ترك، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب كنیم ببینیم كه ایا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلاً وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، استفاده كردیم و از این ضیافت الهی یا نه.

البته حساب امثال من با كرام الكاتبین است.

 

اما من به شما آقایان و به هر كس كه این كلمات می‌رسد و خصوصاً، طبقه جوان عرض می‌‌كنم كه ایا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده كردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینكه مثل من هستید؟

صحیفه امام، ج 13، ص 36، تیر59

 

دعوت

 

در این ماه مبارك خودتان را تعریف كنید به قوتهای روحانی. در یك حدیثی است كه پیغمبر اكرم فرمودند كه ماه رمضان آمد، اقبال كرد، آمد. در ضمنش می‌فرمایند كه دُعیتُم اِلی ضیافَةِ‌الله. ضیافتهای خدا با ضیافتهای مردم این است فرقش كه وقتی شما را یك اشخاصی دعوت بكنند به یك مهمانی، وقتی بروید در آن مهمانی به حسب فراخور حال، یك چیزهایی برای خوردنی و یك چیزهایی برای تفریح و این چیزهاست. ضیافت خدا در ماه رمضان یك شعبه‌اش روزه است، آن ضیافت خداست؛ یك شعبه‌‌اش روزه است و یك امر مهمش كه مائده غیبی و آسمانی است قرآن است. شما دعوت شده‌اید به مهمانی خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستید. مهماندار شما، شما را وادار كرده است به اینكه روزه بگیرید. این راههایی كه به دنیا باز است و شهوات است، اینها را سدش كنید تا مهیا بشوید برای لیلة القدر. ماه شعبان مقدمه است برای ماه مبارك رمضان كه مردم مهیا بشوند برای ورود در ماه مبارك رمضان و در «ضیافة‌الله».

صحیفه امام، ج 13‍ ص 30‍، تیر59

 

تزكیه و ذكر الله

 

 

اگر همین ماه مبارك رمضان مسلمین خودشان را طور جمعی به ضیافت خدا وارد كرده بودند و تزكیه كرده بودند، تصفیه كرده بودند خودشان را، ممكن نبود زیر بار ظلم بروند. زیر بار ظلم رفتن مثل ـ ظلم ـ ظلم كردن، هر دواش از ناحیه عدم تزكیه است؛ قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّی، در نماز عید، این سوره را مستحب است بخوانند. امر به تزکیه و ذكر الله، ذكر اسم الله: قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّی و ذَكَرَ اسْمُ رَبِهِ فَصَلّی. تزكیه، ذكر اسم الله و صلوه، اینها مراتبی است، اگر ما به این رسیده بودیم، نه حال انفعالی پیدا می‌كردیم برای پذیرش ظلم و نه ظالم بودیم. همه از این است كه تزكیه نشدیم.

صحیفه امام، ج 18، ص 449، تیر 63

خوف

 

من خوف این را دارم كه در این ماه مبارك رمضان كه ماه تهذیب نفس است و همه را خدا به ضیافت خودش دعوت كرده است، ما با صاحب خانه كاری بكنیم كه عنایتش از ما برگردد.

صحیفه امام، ج 18، ص 476، خرداد 63

 

امیدوارم

 

ماه مبارك به منزله یك ساعتی است كه كوكش بكنند و خودكار تا مدتی كه این كوك است باشد. این ماه مبارك باید این جور باشد كه مردم را تا ماه مبارك دیگر حفظ كند، بعد ماه مبارك دیگر بیاید از سر گرفته بشود و این برای این است كه باید ما در این ضیافت وارد شده باشیم و من امیدوارم كه وارد شده باشیم.

صحیفه امام، ج 21، ص 47، اردیبهشت 67

روزهای بلند را روزه بودند

 

امام چهارده سال نجف بودند. از تمام بچه‌ها دور بودند، هوای به آن گرمی نجف را تحمل می‌كردند و در آنجا روزهایی به آن بلندی را روزه می‌گرفتند. كارگر منزلشان صبح كه می‌آمد گلایه می‌كرد و می‌گفت: «خانم من سینی غذای آقا را كه می‌برم، اصلاً وقتی بر می‌گردانم احساس نمی‌كنم از این سینی غذایی خورده شده است؛ شاید یك كمی مثلاً یك نصفه كتلت خورده‌اند.» آقا با این شرایط روز به آن بلندی نجف را روزه می‌گرفتند.

صدیقه مصطفوی، مجله سروش، شماره 476

خواندن قرآن

 

در خود ماه رمضان امام مرتب قرآن می‌خواند حالا اكثر وقتها مثلاً ما می‌رفتیم روزنامه ببریم برای ایشان می‌دیدیم امام نشسته‌اند روی آن نیمكت خودشان و آن شمد هم انداخته‌اند روی پایشان و چهار زانو نشسته‌اند و دارند قرآن می‌خوانند، از قول مرحوم حاج احمد آقا، حاج احمد آقا می‌گفت امام بعضی روزها 5 جزء یا 4 جزء قرآن می‌خواند، نه یك جزء، ما می‌گوییم یك جزء بخوانیم، امام حاج احمد آقا می‌گفت امام روزی 4 تا 5 جزء قرآن می‌خواند، این قدر امام مقید بودند به قرآن خواندن یا مثلاً اعمال دیگر.

سید رحیم میریان

 

جدیت در عبادات

 

وقتی حضرت امام در ماه مبارك رمضان در فصل گرمای نجف اشرف برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم ایت‌الله بروجردی تشریف می‌آوردند، هر روز، اول هشت ركعت نوافل ظهر را می‌خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتاً طولانی می‌خواندند و بعد از تعقیبات نماز ظهر، هشت ركعت نوافل عصر را می‌خواندند و بعد نماز عصر را با اذان و اقامه، مانند نماز ظهر می‌خواندند و بعد از تعقیبات تشریف می‌بردند. این كار در آن سن و هوای گرم و آن حال روزه، كار آسانی نبود كه حتی جوانها موفق به آن بشوند، اما امام، با اقبال تمام اینگونه جدیت در عبادات داشتند.

ایت ا... قدیری، جمهوری اسلامی، خرداد 70

برنامه خاص

امام علاوه بر انجام تمام اعمال عبادی ماه رمضان یك برنامه خاص خودش را داشت، زمان بیشتری قرآن می‌خواندند فكر می‌كنم حتی تا این اواخر ماهی سه قرآن را كه حتماً ختم می‌كردند‍، فرمش هم به این شكل بود كه سه نقطه سه تا قرآن داشتند، آن قسمتی که صبح برای کار می‌رفتند آن قسمتی كه عصر بود و یا قسمت سر شب سه تا قرآن بود كه از هر سه می‌خواندند هر جا بودند یك جزء قرآن می‌خواندند در نتیجه ماه رمضان كه تمام می‌شد سه تا قرآن ختم كرده بودند، این اواخر حتی با این همه گرفتاریها و مشاغلی كه داشتند، تمام از كاری كه در مفاتیح هست آنها را انجام می‌دادند امام شبها دعای افتتاح می‌خواندند دعای سحر را معمولاً می‌خواندند و خیلی هم توصیه می‌كردند و بیشتر ابوحمزه را هم می‌خواندند گاهی وقتها به ما می‌گفتند اگر ابوحمزه زیاد هست می‌توانید دو تا سه قسمت كنید و در دو یا سه شب تمام بشود اگر یك شب نتوانستید تمام كنید عیبی ندارد ولی این دعا را بخوانید.

خانم فاطمه طباطبایی

روزه‌های قضا شده

ایشان مقید بودند و حكم ایشان هم این بود كه روزه‌های قضا شده حتماً باید با ماه رمضان بعدی گرفته بشود و نباید هیچ كدام آن بماند به همین جهت هر چند تا را كه به واسطه مسافرت تابستان خورده شده بود حتماً در زمستان خودشان مدیریت می‌كردند و به شكلی اداره می‌كردند كه بچه‌ها روزه‌هایی را كه در تابستان نگرفته‌اند، در زمستان بگیرند.

خانم فرشته اعرابی

ما جوانها تاب نافله نداشتیم

من در ماه مبارك رمضان همانند سایر ماهها نماز ظهر و عصر را با امام در مسجد شیخ واقع در بازار نجف بجا می‌آوردم، ولی نماز مغرب و عشا را با ایت‌الله آقای سید

 

عبدالعلی سبزواری می‌خواندم. زیرا امام با آن كهولت سن و ضعف حتی در ایامی كه ماه مبارك مصادف با گرمای سوزان در روزهای بلند تابستان بود، مقید به انجام نافله مغرب و عشا بودند. در حالی كه ما با اینكه جوان بودیم و تاب مقاومت بیشتری داشتیم، مایل بودیم هر چه زودتر نماز مغرب و عشا را بدون نافله به اتمام برسانیم و به افطار برسیم.

حجة الاسلام و المسلمین سید مجتبی رودباری ـ برداشتهایی از سیره امام، ج3، صص 98 و 99

این مسجد را باید احیا كرد

امام در یكی از سفرهایشان به محلات كه مصادف بود با ماه رمضان در مسجدی دور افتاده، متروك و بسیار كوچك كه بیش از یك اتاق گلی نداشت به اقامه جماعت می‌پرداختند. این در حال بود كه عده‌ای از علما به ایشان پیشنهاد كردند كه در مسجد جامع شهر اقامه جماعت بفرمایند. اما آن بزرگوار قبول نكرده و فرمودند: «در مسجد جامع كسی هست كه اقامه جماعت كند ولی در این مسجد كسی نیست كه اقامه جماعت كند، لذا این مسجد را باید احیا كرد.»

حجة الاسلام و المسلمین توسلی، مجله حوزه، شماره 45، ص 52

خود ماه رمضان، كاری است

سرّ این معنا كه امام ملاقاتهای خودشان را در ماه مبارك رمضان تعطیل می‌‌كردند این بود كه بیشتر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند. امام می‌فرمودند: «خودماه رمضان كاری است».

حجة الاسلام و المسلمین توسلی، مجله حوزه، شماره 45

متناسب با ماه مبارك

حضرت امام به نقل از نزدیكانشان برای ماههای ویژه‌ای چون ماه مبارك برنامه‌ای خاص داشتند. به طوری كه در این ماه عزیز شعر نمی‌خواندند، نمی‌سرودند و به آن گوش هم نمی‌كردند. اساساً دگرگونی خاصی را متناسب با این ماه مبارك در زندگی خود ایجاد می‌كردند، به گونه‌ای كه این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید و انجام مستحبات مربوط به ماه مبارك رمضان سپری می‌كردند.

آقای علی اكبر آشتیانی، پاسدار اسلام، شماره 93

چند ختم قرآن بخوانید

امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان دستور می‌دادند كه چند ختم قرآن برای افرادی كه مدّنظر مباركشان بود قرائت شود.

حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان، برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج3

حرمت رمضان

دكترها به خاطر بیماری امام به ایشان اجازه نمی‌دادند كه روزه بگیرد، از همان سال 60 كه امام آمدند به جماران و در بیمارستان قلب بودند و سكته كرده بودند، دیگر روزه را دكتر برای امام ممنوع كرده بودند، و امام هم خیلی مقید به این بودند كه دستور دكتر را اجرا كنند امام با اینكه حاج عیسی برای ایشان غذا درست می‌كرد، روزها برای امام كه مثلاً بنا بود مرغی درست كنند چون ضعیف شده بودند، امام اول ماه رمضان كه می‌شد ممنوع می‌كرد و می‌گفت دیگر آش درست نكنید، اصلاً دیگر درست نكنید، یعنی اما با اینكه روزه نبود اگر شما 2 روز هم پهلوی امام بودید، 5 روز هم پهلوی امام بودید نمی‌فهمیدید كه امام روزه نیست این قدر مخفیانه افطار می‌كردند، و عمل می‌كردند كه شما نمی‌فهمیدید كه امام روزه هستند یا نیستند لذا امام اول ماه رمضان كه می‌شد دستور می‌دادند كه دیگر غذا درست نكنید، لذا هر چه در خانه بود، همان را به صورت مخفیانه می‌خوردند و هیچ مشخص نمی‌شد كه امام روزه نیستند.

سید رحیم میریان

اهمیت روزه

تابستان حدود چهل سال پیش در قم ساكن بودیم. در آن موقع آب كه بود و پنكه یا كولری هم نداشتیم و همه جا خیلی گرم بود. در چله تابستان ماه مبارك رمضان شروع شد و خواهر بزرگم كه خیلی ضعیف و لاغر

 

بود، نه ساله شد و باید روزه می‌گرفت. او پس از افطار كردن اولین روزه‌اش به آقا گفت: من فردا روزه نمی‌گیرم. آقا می‌بینند كه علناً نمی‌توانند او را به روزه گرفتن مجبور نماید زیرا ممكن است روزه‌ش را بخورد و قبح روزه خوردن برایش از بین برود. از این رو بلافاصله دنبال یكی از دوستانشان فرستادند و گفتند: فلانی می‌خواهم همین امشب اینها را به تهران برسانی، و ما دیروقت به تهران رسیدیم. بعد آقا گفته بودند: من دیدم این بچه نمی‌تواند روزه بگیرد و می‌خورد و اهمیت روزه برایش از بین می‌رود، گفتم از قم برود كه اگر یك روز به او گفتم روزه بگیر، بداند كه باید روزه بگیرد نه اینكه بگوید می‌گیرم و بعد هم برود بخورد.

خانم زهرا مصطفوی

شبهای قدر

در شبهای قدر امام خودش تنهایی، می‌گویم برای امام شبهای قدر و غیر قدر آن قدر فرقی نداشت یعنی اما هر شب برایش شب قدر بود، امام آن شبهای قدر چون برنامه آن زیادتر است، لذا امام از همان سر شب خوابش خیلی كم می‌شد، مثلاً امام هر شب ساعت20/10 دقیقه می‌خوابیدند، آن شب هم سر ساعت20/10 دقیقه می‌خوابیدند اما از آن طرف یك ساعت تا دو ساعت كه می‌خوابیدند بلند می‌شدند و مشغول عبادت و مشغول مناجات می‌شدند و دعاهای شبهای قدر را می‌خواندند و قرآن سر می‌گرفتند و مناجات می‌كردند و گریه و زاری می‌كردند تا صبح می‌شد و قرآن قبل از نماز و نماز صبح را می‌خواندند و بعد می‌خوابیدند.

سید رحیم میریان

فطریه

امام در این اواخر به خاطر كسالت قلبی كه داشتند و به آن مبتلا شده بودند به دستور طبیب بود و مقید هم بودند كه به دستور طبیب عمل بكنند و لذا اگر ایامی روزه نگرفتند به خاطر كسالت بود ولی مقید بودند قبل از اینكه سال برسد بلافاصله كفاره‌های روزه را پرداخت می‌كردند و من یادم هست در هر شب عید فطری كه می‌شد امام دستور می‌دادند و من را احضار می‌كردند و بلافاصله اول غروب آفتاب در شب عید فطر كه می‌شد به من پولی پرداخت می‌كردند و می‌فرمودند این پول فطریه من و كسانی كه نان خور من هستند و می‌فرمودند كه این تا فردا به فقرا داده بشود، لذا من تا قبل از ظهر عید فطر به دستور امام، فطریه حضرت امام را به فقرای همین جماران پرداخت می‌كردم، مقید بودند كه اول غروب روز آخر ماه كه می‌شد كنار می‌گذاشتند حتی فطریه خودشان را.

سید رحیم میریان

 

پیام

زمان: 16 مرداد1358/13 رمضان1399

مكان: قم

موضوع: انتخاب آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان «روز قدس»

مخاطب: مسلمین ایران و جهان[1]

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، كه اكنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و كاشانه ایشان را بمباران می‌كند.

من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می‌خواهم كه برای كوتاه كردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌كنم آخرین جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ایام قدر است، و می‌تواند تعیین كننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم و السلام علیكم و رحمة‌الله و بركاته.

روح‌الله الموسوی الخمینی

روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است كه اسلام باید احیا كرد و احیا بكنیم، و قوانین اسلام در ممالك اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است كه باید به همه ابرقدرتها هشدار بدهیم كه اسلام دیگر تحت سیطره شما، به واسطه عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. [2]

 

گذری بر زندگی امام خمینی (ره) در ماه رمضان

 

عالمان ربانی چلچراغ های پر فروغی هستند که در هر عصری در آسمان علم و عمل می‏درخشند و با کسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت‏ بر زمینیان تجلی می‏کنند و آنان را به سوی منابع نور و برکت دودمان وحی رهنمون می‏سازند و بر بال عرفان ناب محمدی نشانده به مشکات ملکوت عروج می‏دهند .

در میان آن دین باوران کفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین، سیاستمدار خداجو، فیلسوف، عارف، مفسر ژرف اندیش، حضرت امام خمینی از موقعیتی ویژه برخوردار است . او با عمری که روزها و ساعت‏ها و لحظه‏هایش با مراقبه و محاسبه سپری می‏شد صدها آیه قرآن را تجسم و عینیت‏بخشید، او مظهر ارزشها قرآن و اهل بیت‏بود . ماه رمضان برای امام ارزش خاصی داشت، بدین جهت در ماه رمضان ملاقات‏های خود را تعطیل می‏کردند تا بهره بیشتری از برکات این ماه ببرند . ایشان می‏فرمودند: «خود ماه رمضان، کاری است‏» (2) لذا کارهای دیگر را کم می‏کردند و بیشتر به دعا و قرآن می‏ پرداختند .

در این ماه شعر نمی‏خواندند و نمی‏سرودند و گوش به شعر هم نمی‏دادند و دگرگونی خاصی متناسب با این ماه در زندگی خود ایجاد می‏کردند; به گونه‏ای که این ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجید، دعا و انجام مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می‏کردند . (3) غذا بسیار کم می‏خوردند حتی در روزهای بلند و طولانی روزه می‏گرفتند اما وقت افطار و سحر آن قدر کم می‏خوردند که خادمشان فکر می‏کردند آقا چیزی از غذا نخورده . (4)

 

عبادت و تهجد

 

از جمله برنامه‏ های ویژه حضرت امام در رمضان عبادت و تهجد بود . امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می‏دانستند . و به صراحت‏بیان می‏کردند که در وادی عشق نباید به عبادت به چشم وسیله‏ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد . (5)

اکثر آشنایان امام نقل می‏ کنند که از سن جوانی نماز شب و تهجد جزو برنامه‏ هایشان بود .

بعضی از اهل بیت ایشان می‏فرمودند: وقتی در ظلمات و تاریکی نیمه شب آهسته وارد اتاق امام می‏شدم معاشقه امام را با خدا احساس می‏کردم و می‏دیدم که با خضوع و خشوعی خاص نماز می‏خواندند و قیام و رکوع و سجود را به‏جا می‏آوردند که حقا وصف ناپذیر بود . با خودم فکر می‏کردم که شب امام حقیقتا لیلة‏القدر است این حالات امام نه یک شب و دو شب بلکه یک عمر برقرار بود، گفته‏اند که پنجاه سال نماز شب امام ترک نشد . یکی از اعضای دفتر ایشان در این باره می‏گوید: پنجاه سال است که نماز شب امام ترک نشده، امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند . (6)

و اگر شبی موفق به نماز شب نمی‏شدند فردایش بسیار ناراحت و محزون بودند از مرحوم آیة الله مصطفی خمینی (ره) نقل شده که می‏فرمودند: دیدم آقا (امام) در اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است از مادرم پرسیدم چه شده که آقا گریه می‏کنند مادرم فرمودند ایشان در شبی که موفق به نماز شب و راز و نیاز با خدا نشود چنین حالی را دارد . (7)

امام توجه خاصی به نوافل داشته و هرگز نوافل‏اش را ترک نمی‏فرمود . نقل شده که امام در نجف اشرف با آن گرمای شدید هوا ماه رمضان را روزه می‏گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل بجای نمی‏آوردند . افطار نمی‏کردند و شبها تا صبح نماز و دعا می‏خواندند و بعد از نماز صبح مقداری استراحت می‏کردند . (8) و صبح زود برای کارهایشان آماده می‏شدند . (9)

خانم زهرا مصطفوی می‏گوید: راز و نیاز امام و گریه ‏ها و ناله‏ های نیمه شب ایشان چنان شدید بود که انسان را بی اختیار به گریه می‏انداخت . (10)

یکی از برادران پاسدار که محافظ امام بود می‏گفت: امام شبها معمولا دو ساعت‏به اذان صبح بیدار بودند یک شب متوجه شدم که امام با صدای بلند گریه می‏کنند من هم متاثر شدم که امام با صدای بلند گریه می‏کنند من هم متاثر شدم و شروع کردم به گریه کردن . (11)

یکی از اساتید قم نقل می‏کرد شبی مهمان حاج آقا مصطفی بودم، ایشان خانه جداگانه‏ای نداشتند و در منزل امام زندگی می‏کردند، نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله‏ای شنیدم نگران شدم که در خانه چه اتفاقی افتاده است‏حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم ببین در خانه چه خبر است . ایشان نشست و گوش داد و گفت: صدای امام خمینی است که مشغول تهجد و عبادت است . (12)

و در ماه رمضان این شب زنده داری و تهجد وضعیت دیگری داشت‏یکی از محافظین بیت می‏گوید: در یکی از شبهای ماه رمضان نیمه شب برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم حین عبور متوجه شدم که امام زار زار گریه می‏کردند، هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می‏کند . (13)

آخرین رمضان دوران حیات امام به گفته ساکنان بیت از رمضانهای دیگر متفاوت بود، به این صورت که امام همیشه برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه رمضان حوله‏ای را نیز همراه بر می‏داشتند . تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان از آن استفاده کنند . (14)

یکی از محافظین بیت می‏گوید: در رمضان سال قبل از رحلتشان بعضی وقتها که به نزد ایشان می‏رفتم می‏دیدم که قیافه شان کاملا بر افروخته است و چنان اشک ریخته‏اند که علاوه بر دستمال اشکشان را با حوله پاک می‏ کردند.

 

توجه ویژه به قرآن

 

 

امام خمینی توجه خاصی به قرآن داشت‏ به طوری که روزی هفت‏ بار قرآن را می‏خواندند . (15)

 

هر فرصتی که به دست می‏آوردند - ولو اندک - قرآن می‏خواندند بارها دیده شد که امام حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره که معمولا به بطالت می‏گذرد قرآن تلاوت می‏نمود . (16)

امام بعد از نماز شب‏اش تا وقت نماز صبح قرآن می‏خواند . (17) یکی از اطرافیان امام می‏گوید:

امام در نجف چشمشان درد می‏کرد به دکتر مراجعه کردند، دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت‏بدهید!

امام خندید و فرمود: دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می‏خواهم چه فایده‏ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم شما یک کاری کنید من بتوانم قرآن بخوانم . (18)

یکی از همراهان امام در نجف اظهار می‏کرد که امام خمینی (ره) در ماه رمضان هر روز ده جزء قرآن می‏خواندند; یعنی در هر سه روز یک دوره قرآن می‏خواندند . برادران خوشحال بودند که توانسته‏اند دو دوره قرآن را در ماه رمضان بخوانند ولی بعد فهمیدند که امام ده دوره قرآن را ختم کرده‏اند . (19)

علاوه بر آن هر سال چند روز قبل از ماه رمضان دستور می‏دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود رائت‏شود . (20)

 

گزیده‏ هایی از توصیه‏ های امام به مناسبت ماه رمضان

شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده به فکر باشید خود را اصلاح کرده توجه به حق تعالی پیدا نمائید، از کردار و رفتار ناشایسته خود استغفار کنید، اگر خدای نخواسته گناهی مرتکب شده‏اید قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه کنید، زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید، مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند در محضر ربوبی با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی آلوده به معاصی باشید . شما اقلا به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همانطور که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید . از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت‏شیطانی را از دل بیرون کنید .

اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان در اعمال و کردار شما هیچگونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد معلوم می‏شود، روزه‏ای که از شما خواسته‏اند محقق نشده است . اگر دیدید کسی می‏خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید: ما متعهد شده‏ایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان از امور محرمه خود داری ورزیم و اگر نمی‏توانید او را از غیبت‏باز دارید از آن مجلس خارج شوید، ننشینید و گوش کنید، باز تکرار می‏کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضا و جوارح خود باشید . (21) توجه بکنید که ماه مبارک را به آدابی عمل بکنید . . . فقط دعا نباشد دعا به معنای واقعی‏اش باشد . (22)

پی‏ نوشت‏ها:

1) امام خمینی، دیوان اشعار (تاریخ سرودن شعر 29 شعبان 1407)

2) پا به پای آفتاب ج‏1، ص‏286 .

3) برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج‏3، ص‏90 .

4) همان، ص‏89 .

5) رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص‏220 .

6) روزنامه جمهوری اسلامی، 2 بهمن 64، ص‏3، ویژه‏نامه .

7) امام در سنگر نماز، ص‏83، و هزار و یک نکته حسین دیلمی، نکته‏129 .

8) حسین دیلمی، هزار و یک نکته به نقل از کتاب حبیب و محبوب، ص‏53 و سیمای فرزانگان، ص‏180 .

9) رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص 159 و برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، ج 3، ص 99 .

10) برداشتهایی از سیره امام، ج 3، ص 132 .

11) همان، ص 286 .

12) هزار و یک نکته، نکته 104 . جلوه‏ای از خورشید، ص‏90 .

13) برداشتهایی از سیره امام، ج 3، ص 126 .

14) برداشتهای از سیره امام، ج 3، ص 126 .

15) برداشتهایی از سیره امام، ج 3، ص 8 .

16) همان .

17) همان، ص 7 .

18) پابه‏پای آفتاب، ج 1، ص 181 .

19) سیمای فرزانگان، ص 159و 161 و برداشتهایی از سیره امام، ج 3، ص 8 .

20) محمد حسن رحیمیان، در سایه آفتاب، ص 115 .

21) جهاد اکبر، ص 44 و محمد رضا اوحدی، روح عرفانی روح الله، ص 95 .

22) پاسدار اسلام، شماره 100 مورخ 1/69 سال 9، ص 26 .

 

گريه هاي نيمه شب

 

مرحوم حاج احمد آقا نقل كرده اند كه: در نجف در ماه رمضان شبي روي پشت بام خوابيده بودم از صداي گريه و مناجات امام بيدار شدم. ديدم امام در تاريكي شب در حال نماز خواندن دست ها را به طرف آسمان بلند كرده و گريه مي كند. در ماه رمضان سال هاي آخر عمر شريفشان نيز پرستاران و مراقبان امام از صداي گريه نيمه شب امام از خواب بيدار مي شدند.(1) يكي از محافظان امام مي گويد در يكي از نيمه شب هاي ماه رمضان نيمه شب براي انجام كاري مجبور شدم از كنار اتاق امام عبور كنم. هنگام عبور صداي مناجات و گريه امام را شنيدم كه درفضاي اتاق پيچيده بود مرا شديداً تحت تاثير قرار داد.(2)

1- همان، ج 3، ص 151 (خاطرات آقاي ناصري) و ص 139 (خاطرات آقاي ميريان).

2- برداشتهايي از سيره امام خميني، ج 3، ص 127

 

پـــيـــام امـــام خـمـيـنـى بـه مـلت مسلمان عراق به مناسبت آغاز آغاز عمليات پيروزمندانه رمضان

بسم الله الرحمن الرحيم

ملت مظلوم در بند عراق ! عزيزان زجرديده و شكنجه كشيده محترم بين النهرين ! اكنون كه بـرادران مـجـاهـد شما در دفاع از ميهن خود و دفع حملات دشمن اسلام مجبور شدند به خاك عـراق بـيـايـنـد تـا بـه خـواسـت خـداوند متعال ملت ستمديده عراق را از شر حزبى كه در طـول سـلطـه غـيـر مشروعش بر كشور اسلامى ، آنچنان ضربه ها به اين ملت شريف وارد كـرده كـه قـابـل شـمـارش نـيـسـت نـجـات دهـنـد چـه عـلمـاى بـزرگـى مـثـل مرجع عظيم الشان آيت الله حكيم قدس سره از جور و ستم و فشارهاى غير انسانى اين حـزب كـافـر در مـنـزل خـود مـنـزوى و بـا دل خـون بـه جـوار رحـمـت حـق رخـت بـربـستند و مـثـل شـهـيـد مـظـلوم ، عـالم آگـاه آيـت الله صـدر و خواهر بزرگوارش كه در تحت شكنجه دژخيمان صدام عفلقى جان خودشان را فدا كردند و چه جوانان عزيز و برومند عراق كه در حبس و شكنجه بسر برده و بالاخره به دست اين حزب به لقاءالله شتافتند و اكنون كه قـريب دو سال است كه به جمهورى اسلامى به جرم اسلامى بودنش ‍ حمله كرده اند و روى مـغـول را سـفـيـد كـرده انـد، هـزاران جـوان عـراقى و ايرانى را كه سرمايه هاى ملت خويش بودند فداى هواهاى نفسانى خودشان نمودند كه شما بهتر جنايات اين حزب و صدام ، اين ابرجنايتكار را مى دانيد بپاخيزيد و با برادران صميمى خود دست اخوت اسلامى دهيد و اين حـكـومـت سـتـمـگـر را از صـحـنـه خارج كنيد و خود با تضمين خود، حكومت اسلامى دلخواه را تشكيل دهيد. ملت عزيز عراق ! اكنون كه برادران شما با فداكارى جان بر كف براى حفظ ميهن خود و نجات برادران عزيز در بند خود به سوى شما آمده اند، قيام كنيد و با الهام از اسـلام بـزرگ بـر دشـمـنـان اسلام بتازيد كه برادران عزيز شما و ملت شريف ايران از پـشـت جـبـهـه هـا بـه جـبـهـه مى آيند و با كمك شما عزيزان و برادران ايمانى اين غده هاى سـرطانى را از قلب يك كشور اسلامى بيرون ريخته و ملت شريف عراق را بر سرنوشت خـود حـاكـم مـى گـردانـنـد. اى اهـالى غـيـور بـصـره ! بـه اسـتـقـبـال برادران مومن خود بيائيد و دست ستمكار عفلقى هاى كافر را از بلاد خود كوتاه كـنـيـد. اى اهـالى مـحترم اعتاب مقدسه ! اى جوانان غيور كه در هر فرصت بر اين ناپاكان تاخته ايد! فرصتى را كه خداوند به شما عنايت نموده ، غنيمت شمريد و مردانه قيام كنيد و سـرنـوشـت خـويـش را بـه دسـت گـيريد. اى ارتشيان گرفتار حزب كافرى كه براى هـواهـاى نـفسانى خويش جوانان شما را به قربانگاه فرستادند! برادران ما براى نجات شـمـا آمـده انـد و بـا فـداكارى و توكل به خداى تعالى اين رژيم كافر و ستمگر را به جهنم مى فرستند. شما
عـزيـزان در بند بپا خيزيد و خود و ميهن خود را با كمك برادران ايرانى خود نجات دهيد و نـگـذاريـد مـقـدرات كـشـورتـان در امـريـكـا طرح ريزى شود. و شما اى برادران و جوانان ايـرانـى ! بـه كـمـك بـرادران رزمـنـده خود بشتابيد كه اين لحظه از، حساسترين لحظات سرنوشت ساز است ، يا پيروزى اسلام بر كفر عفلقيان و يا خداى نخواسته اگر غفلتى و يا اهمالى شود شكست اسلام و ننگ ملت براى هميشه ، و هيهات كه شما جوانان غيور زير بـار ذلت بـرويـد. پـس تـكـليـف اسـلامـى و مـيـهنى شما اقتضا دارد كه به سوى جبهه ها جـوانـمردانه هجوم آوريد و بكوشيد تا جامه ذلت نپوشيد و بدانيد كه روحيه ارتش عراق بكلى از دست رفته است و اسلام امروز احتياج به شما جوانان برومند دارد. به سوى نبرد بـا كـفـر بـشـتـابـيـد و بـرادران عـراقـى خـود را نجات دهيد و برادران جان بر كف رزمنده جـمـهـورى اسـلامـى را كـمـك كـنـيـد كـه فـردا ديـر اسـت . از خـداونـد متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم .

روح اللّه الموسوى الخمينى

تاريخ : 25/4/61

صحیفه نور جلد 12

 

تاريخ : 16/5/58

پـــيـــام امـــام خـمـيـنـى به مسلمانان جهان به مناسبت انتخاب آخرين جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس

 

بسم الله الرحمن الرحيم

مـن در طى ساليان دراز، خطر اسرائيل غاصب را گوشزد مسلمين نمودم كه اكنون اين روزها به حملات وحشيانه خود به برادران و خواهران فلسطينى شدت بخشيده است و بويژه در جـنـوب لبـنـان بـه قـصـد نـابـودى مبارزان فلسطينى پياپى خانه و كاشانه ايشان را بـمـبـاران مى كند. من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كـردن دسـت ايـن غاصب و پشتيبانان آن به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و مى تواند تعيين كننده سرنوشت مـردم فلسطين نيز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بين المللى مـسـلمـانـان را در حـمـايـت از حـقـوق قـانـونـى مـردم مـسـلمـان اعـلام نـمـايـنـد. از خـداونـد متعال پيروزى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

روح الله الموسوى الخمينى

صحیفه نور جلد 12

 

تكاليف و مسووليت هاى مسلمين در پاسدارى از قوانين الهى

بسم الله الرحمن الرحيم

به مناسبت فرا رسيدن ماه مبارك رمضان ، ماه رحمت و آمرزش و خير و بركت ، از خداى بزرگ خواستارم كه تمام مسلمانان را توفيق اقدام به تكاليف و مسؤ ولتيهائى كه به عهده آنان گذارده است بدهد: مسؤ وليت پاسدارى قوانين الهى و عمل به قرآن كريم ، تنها راه بازيابى عظمت و عزت و شكوه پيشين اسلام و مسلمين ، مسئووليت پاسدارى وحدت و برادرى دينى ، تنها ضامن استقلال سرزمين هاى اسلامى و زداينده هر گونه نفوذ استعمارى ، مسؤ وليت فداكارى و جانبازى در راه جبران آنچه كه مسلمانان به دليل اختلاف و تفرقه از دست داده اند و متاسفانه هنوز هم از دست مى دهند، مسؤ وليت سنگين دولت هاى اسلامى در عمل به قوانين اسلام و بيرون رفتن آنها از اسارت استعمار و تلاش منحصر در خدمت امت اسلامى ، مسؤ وليت اين روزگار كه به مراتب سنگينتر و بيشتر از روزگاران گذشته است ، روزگارى كه پنجه هاى استعمار تا اعماق كشورهاى اسلامى فرو رفته است ، روزگارى كه استعمار، تمام نيروها و امكانات خود را در راه ايجاد تفرقه ميان مسلمانان و سران كشورهاى اسلامى بسيج كرده است و مى كوشد تا به هر وسيله اى كه در اختيار دارد از پايبندى و عمل به تعاليم اسلام جلوگيرى كند تا بدين وسيله استعمارگران با خيال راحت به هدف هاى غير انسانى خود (استعمار طبقه محروم ) نائل آيند.

صحیفه نور – جلد 1

 

بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از اعـضـاى جامعه زنان انقلاب اسلامى منطقه شميران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

 

كودتا در يك كشورى واقع مى شود كه حكومت آن جداى از مردم باشد

بسم الله الرحمن الرحيم

از خانم ها و آقايان تشكر مى كنم كه در اين موقع كه نزديك ماه مبارك رمضان است در اينجا اجـتـمـاع كـردنـد و مـا بـا چـنـد كـلمـه اى از آنـهـا هـم قـدردانـى مـى كـنـيـم و هـم بـعـضـى مـسـائل را در ميان مى گذاريم و هم راجع به ماه مبارك رمضان چند كلمه عرض مى كنيم . اين اشتباه است كه مخالفين جمهورى اسلامى درصدد برآمده اند براى اين كارهاى بچه گانه و شـرارت مـآبـانه . اينها مقايسه كرده اند جمهورى اسلامى ايران را به حكومت هاى ديگر كـه گـاهى حكومتى مى آيد و يك حزبى يا يك فرد ارتشى اى با يك عده قيام مى كند و آن حـكـومـت را از بـيـن مـى برد و يك حكومتى به جاى او مى نشاند يا يك رژيمى را از بين مى بـرد يـك رژيم ديگرى مى آورد. اينها مقايسه حكومت اسلام را و نهضت اسلامى را با ساير نظام ها و با ساير حكومت ها عوضى گرفتند و لهذا هم گروه هائى كه توجه ندارند به عـمـق ايـن انـقـلاب و هـم بـعـضـى از افـراد سـيـاسـى و ارتـشـى و ايـنـهـائى كـه بـه خـيـال خـودشـان مـى خـواسـتـنـد كـه در ايـن سـفـره هـم مـثـل سـفـره قـبـل يـك حـظ وافـرى داشته باشند و دستشان در دزدى و در كارهاى خلاف باز بـاشد و حالا اميدشان كم كم دارد قطع مى شود دست به يك همچو كارهائى مى زنند بدون تـوجـه بـه عـمـق مـسـائل . كـودتا در يك كشورى كه واقع مى شود آن كشورى است كه يك حـكـومـتـى دارد و جـداى از مردم و مردم هيچ كارى به آن حكومت ندارند يا ناراضى هستند كه غـالبـا هم ناراضى هستند. اينجا يك تضاد و تعارضى بين سران كشور و حزب ها مثلا يا صاحب منصب هاى لشكرى يا اشخاص سياسى كشور واقع مى شود و ملت حضور ندارند در آنـجـا، اينها حضور ملت را نمى فهمند يعنى چه ، يا مى فهمند و از بس كه حب جاه دارند و حـب مـال دارنـد دسـت و پـا مـى زنـنـد كـه شـايـد، شـايـد در يـكـصـد احتمال يكى بتوانيم . اينها نمى دانند كه فرق است ما بين قيام هاى سياسى ، قيام هاى ملى ، قـيـام هـائى كه براى آمال دنيايى است با اين نهضت اسلامى . نهضت اسلامى ايران ابدا نـه مـليـت و مـليـت گـرائى خـصوصا به آن معناى فاسدش در آن دخالت داشت و دارد و نه احـزاب سـيـاسـى و طـبـقه روشنفكر و اين مسائلى كه در ساير جاها هست ، اين نهضت از نفس توده مردم ، از نفس توده زن و مرد مردم بلند شد و به همانطور كه مردها وارد ميدان بودند بانوان محترم هم وارد بودند بلكه حظ اينها و زحمات اينها بيشتر از مردها بايد گفت بود براى اينكه وقتى كه بانوان مى آيند در ميدان ، قوه مردها دو چندان مى شود يا ده چندان
مـى شـود، مـردهـا نـمـى تـوانـند ببينند كه خانم ها در ميدان آمده اند و آنها كنار بروند. يك تـوده مسلم ، يك سى و پنج ميليون جمعيت !!! به استثناى چند صد تا آدم هاى منحرف !!! مؤ مـن بـه خـدا، مـؤ مـن بـه اسـلام ، مـؤ من به قرآن كريم ، يك سى و پنج ميليون همصدا، با ايـمـان بـه خـدا و قـرآن كـريم برخاستند از جا. در هر خانه اى برويد مى بينيد كه همان مسائل نهضت هست تمام حرف هائى كه بيشتر بين خانم ها هم با هم در مجالس بوده است به طـورى كـه مـن اطـلاع پـيـدا كـرده ام يـا مـردهـا در مـجـالسـشـان بـوده تـمـام آن مسائل برگشت يكدفعه به مسائل سياسى . تمام طبقات كشور، زن و مرد و بزرگ و كوچك يـكـوقـت مسائلشان برگشت به مسائل سياسى ، حتى گاهى بعضى بچه هاى كوچكى كه در منزل ما هم مى آيند گاهى اينها هم وقتى كه بازى مى كنند بازى سياسى مى كنند يكى شان نقش رئيس جمهور را، يكى شان نقش مثلا يكى ديگر را همين طورى . يك همچو واقعه اى كـه در ايران واقع شد اين عمقش را بايد اين اشخاص كه نظر دارند بفهمند قضيه چيست ؟ در چـه مـوقـع بـود در طول اين پنجاه سالى كه خوب ، بسيارى يادشان هست يا ده ، بيست سـالى كـه همه تان يا اكثرتان يادتان هست چه وقت بود كه همانطورى كه مردها وارد در مـيـدان نـبـرد بـودنـد، زن هـا هـم وارد بـودنـد، زن هـا هـم جـلو مى افتادند، زن هم بچه هاى كـوچـكـشان را به آغوش مى كشيدند و اگر دو تا بود يكى اش هم دستش را مى گرفتند و وارد مـى شـدنـد در تـظـاهـرات و در مـقـابـل ايـن تـوپ و تـانـك و امثال اينها. چه وقت در ايران شماها و ما يادمان هست كه اينطور انسجام باشد بين گروه هاى مـخـتلف ملت و اينطور در امور كشورى و سياسى همه حضور داشته باشند. اگر يك وقتى يـك قـصـه اى هـم در كـشـور واقـع مى شد حتى مردها هم ، يك محله تهران اصلا مطلع از اين چـيـزهـا نـمـى شدند خانم ها هم بى تفاوت بودند، مردم هم بى تفاوت بودند، آنها هم كه مـطـلع مـى شـدنـد بـى تـفـاوت بـودنـد. اين حضورى كه الان تمام قشرهاى ملت دارند اين حـضـور هـيـچ وقـت نـبـوده اسـت . هـمـه افـراد مـلت الان در مـسـائل سـيـاسـى و مـسـائل اجتماعى حاضرند و خودشان را موظف مى دانند، اگر يك مطلبى واقـع بـشـود كـه بـرخـلاف مـوازين باشد اينطور نيست كه بى تفاوت باشند، مردم كار نداشته باشند، خانم ها هم مشغول كار ديگرى باشند خير، اينجور نيست . حالا شما خانم ها كـه خـداونـد تـايـيـدتـان كـنـد و شـمـا پـاسدارها كه خداوند همه تان را تاييد كند با هم حاضريد در صحنه . اين اشخاصى كه خيال كردند كه يك كودتائى بكنيم و يك چند نفر را بكشيم و يك مثلا جاهائى را بكوبيم اينها خيال مى كنند كه يك جاست مركز، يك محله است مـركـز يـا چـنـد مـحـله اسـت مـركـز يـا چـنـد مـحـله اسـت مـركـز. اگـر فـرض كـنـيـد آن مـحـل ، آن مـحل كوبيده بشود همانطورى كه در كودتاهاى ديگر وقتى آن راءس را كوبيدند ديـگـر، ديـگـران كـم كـار داشـتـند يا كار نداشتند حالا هم اينطورى است ، حالا همه خانه ها مركز است ، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند. مساله ، مساءله عقيدتى است نه مساءله مادى . خـانـم هـا بـراى ايـنـكـه يـك چيزى مثلا دستشان بيايد يا يك فرض كنيد كه صاحب منصب بشوند نمى آيند بيرون خودشان و بچه هايشان را به كشتن بدهند، اين اسلام و قرآن است كـه خـانـم هـا را آورده اسـت بـيـرون و هـمـدوش مـردهـا بـل جـلوتـر از مـردهـا وارد در صحنه سياست كرده . همه خانه هاى اين ملت خانه اميد ماست . اينها گمان مى كنند با كوبيدن يك خانه يك نفر را يا صد نفر را يا يك دويست ، پانصد نفر را كشته كارها تمام است . مرد و زن اين كشور همه پاسدار اسلام هستند، مساله ،
مـسـاءله عـقـيـده اسـت نـه مـسـاله ، مساءله ماديت و به دست آوردن يك چيزى تا اينكه بيائيد بـگـوئيـد كـه خوب ، وقتى نمى شود ديگر برويم كنار، خير مساءله عقيده است ، دفاع از اسلام ، تا آن آخر فردى كه زنده است بايد دفاع بكند يا سى و پنج ميليون جمعيت بايد از بـيـن بـرونـد، كـشـورى ديگر نيست تا اينكه كودتائى باشد و هرگز نخواهد اينطور شـد، ايـنـهـا اشتباه دارند، نمى فهمند. هى روشنفكرهايشان دعواى فهم و سياست مى كنند و عـرض مـى كـنـم كـه جـبـهـه هـاى ايـن طـرف ، آن طـرفـشـان هـى ادعـاى ايـن مـسـائل را مـى كـنـنـد و ارتـشـى هـا هـم كـه يـك طـبـقـه شـان بـاز تـوجـه بـه مسائل ندارند اينها و همه كور فهمى شان از اين است كه اين عمق مساءله را نفهميده اند، باز نـفـهـميده قدرت اسلام را، اينها باز توجه به اين معنا ندارند. اين پاسدارها را كى رفته دعوتشان كرده كه بيائيد پاسدارى كنيد؟ اين كميته هاى از سرتاسر كشور را كى رفته دعـوتـشان كند كه بيائيد كميته درست كنيد؟ اين دانشجو و دانشمند و نمى دانم اجزاء ديگر اين كشور را كى رفته بسيج شان كرده ؟ اين بانوان را كى بسيج كرده كه در همه شوون كشور دخالت مى كنند و دخالت بجائى هم مى كنند؟ اينها را كسى ، اينها را خدا دعوت كرده اسـت ، ايـنـهـا لبـيـك بـراى خـدا دارنـد مـى گـويـنـد. يـك مـمـلكـت ايـنـطـورى را خـيـال نـمـى شود كرد كه كسى بتواند يك همچو مملكتى را با كشتن يك عده اى ، فرضا هم شـمـا بـكـشـيـد فـرضـا هـم فـانـتـوم هـائى بـيـايـد و ايـن مـحـل و آن محل ، آن محل را بكوبد. مگر اينجا الان قيامش به مثلا فلان آدم است ؟ خير، مساءله اينها نيست ، همه اشتباه اينها اين است كه اسلام را نمى شناسند از باب اينكه نبودند توى اسـلام تا بفهمند چه خبر است ، شايد تاريخ اسلام هم اينها اصلش بنا دارند نخوانند، از بـس بـا اسـلام مخالفند شايد تاريخ اسلام را دلشان نخواهد بخوانند، اينها نفهميده اند كه در اسلام چه گذشته است . در تاريخ اسلام چه وقايعى اتفاق افتاده ، اسلام چه جور پـيـش رفـتـه اسـت ، هـمـه چـيـز را بـه هـمـيـن جـهـات مـادى و بـه هـمـيـن جـهـات بـه قـول خـودشـان سـيـاسى دست چندم كه دست اينها هست مقايسه مى كنند از اين جهت يك وقت يك هـمـچـو كـارهائى مى كنند يا دعوت يك همچو كارهائى . اسلام اين كار را انجام داد. مگر غير اسـلام مـى تـوانـسـت يك مملكتى را از اول تا آخر، از بچه تا بزرگ بسيج كند براى يك مـطـلب ؟ ايـنـهـا هـر كـدام يـك مـقـاصـد عـليـحـده داشـتـنـد قـبـل از ايـن نـهـضـت ، هـر كـس يـك كـار عـليـحـده داشـت كـارى بـه ايـن مـسائل نداشتند، آن كه همه اينها را به هم پيوند داد و بسيج عمومى كرد آن اسلام بود كه كـرد. اسـلام را بـرونـد بشناسند ببينند چى هست تا ديگر اينطور خطاكارى ها را نكنند. ما فـرض ‍ مـى كـنـيـم كه آمدند و اين چند نفر از سران موثر اين كشور را از بين بردند مگر مـلت ايـران بـراى نـخـست وزير و براى فلان آدم و فلان آدم قيام كرده است ؟ مگر قيام در دسـت كـسـى هست ؟ مگر كسى مهار قيام اين كشور در دستش هست ؟ همه ، همه هستند، اشخاصى كـه خـودشـان در ايـن مـسـائل وارد هـسـتـنـد، هـمـه مـلت وارد در ايـن مـسـائل هستند. اين اشتباه بايد رفع بشود تا به اين خطاها نيفتد و بعد هم به اين محاكمه كشيده نشوند، اين اشتباه را رفع بكنند همه گروه ها، همه گروه هاى سياسى و همه گروه هـاى روشـنـفـكـر و هـمـه گروه هاى مختلفى كه در اين كشور هست اين اشتباه را رفع بكنند، توجه به اين معنا داشته باشند كه مساءله كودتا در كجا
مـى شـود نـتـيـجـه پـيدا كند، در كجا نمى شود، بفهمند كه قضيه بسيج عمومى يك ملت از مـركـز گـرفـتـه تـا سرحدات هر جا بروى يك كلمه هست ، هر جا مى رفتى صحبت بود از ايـنـكـه جـمـهـورى اسلامى مى خواهيم مگر بشر مى تواند يك همچو بسيجى را بكند الا به تـمسك به كتاب و سنت . آن مغزهاى با ايمان است كه قيام كردند، آن مغزهائى است كه الان هم وقتى جوان هايشان ، چه جوان هاى از بانوان و چه جوان هاى از مردها وقتى با من ملاقات مـى كـنـنـد كـرارا، نه يك دفعه و نه ده دفعه ، از نجف كه بودم تا اينجا حالا هم همين طور اسـت هـى از مـن مـى خـواهـنـد كـه شـمـا دعا كنيد ما شهيد بشويم من هم دعا مى كنم كه پيروز بـشـويـد. يـك هـمچو، يك همچو مغز با ايمانى و يك همچو قلب نورانى را مگر ممكن است با كودتا از بين برد؟ اين اشتباه را اينها از خودشان رفع كنند و توجه كنند به ماهيت نهضت اسـلامـى و بـه مـاهـيـت اسـلام و بـه مـاهـيـت كـتـاب كريم و به ايمان ، اگر توجه به اين مـسـائل بكنند ديگر نه آن كسى كه بخواهد با شلوغ كردن ، دانشگاه را به هم زدن ، دست بـه ايـن كـارها مى زند و نه آن كسى كه فرض كنيد كه مى خواهد يك تظاهرى بكند و يك كـارى بـكند. اينها اگر ماهيت مساءله را بفهمند و بفهمند كه پيشرو اين قضيه اسلام است ، امام اين قضيه ، امام زمان است ، اگر اين را بفهمند كه اين مغزهاى سى و پنچ ميليون جمعيت ايران نورانى است و به نور اسلام زنده است در فكر اين نمى افتند كه ما برويم يك عده اى را بـكـشـيـم و بعد زمام را دستمان بگيريم مگر مى شود يك همچو چيزى ، بله ، آنجائى كـه زمـام هـمـيـن بـود كـه يك رده بالايى بود و حكومت مى كرد به مردم ، مردم هم هيچ كارى نـداشـتـنـد آن رده بـالا، يـك رده ديگرى مى آمدند آنها را كنار مى زدند، آنها مى شدند آنها، هـمـان امـا قـضـيـه ايـن نـيـسـت كـه مـا يـك رده اى داشته باشيم و يك بالا و پائينى ، همه ، هـمـدوشـنـد، بـرادر و خـواهـرنـد هـمـه و هـمـه خـودشـان را سـهـيـم مـى دانـنـد در ايـن مـسـائل ، براى اينكه اسلام هست اسلام اختصاص به يك شخص !!! دانه شخصى !!! ندارد، ايـمان است ، ايمان مربوط به يك كسى !!! دانه كسى !!! ندارد، خانه به خانه بايد اين اشـخـاص كـه خيال كردند، خانه به خانه بايد بروند و جنگ كنند آن هم در همه كشور نه در تـهـران ، تـهـران را اگـر چـنـانـچـه فـرض بـكـنـيـد، فـرض مـحـال كـه شـمـا تهران را تسخير كنيد ساير مملكت قيام كردند برخلافتان ، آنها مى آيند تهران را از دست شما مى گيرند. بايد يك ابزارى بياورد آمريكا و يك اشخاصى بياورد آمـريـكا يا ساير كسانى كه مى خواهند، خيال مى كنند در اينجا بايد يك كارى انجام بدهند كـه سـى وپـنـج مـيليون جمعيت را از صحنه بيرون كند. آن چه ابزارى است كه مى تواند سـى و پنج ميليون جمعيت زن و مرد كه همه مجهز و همه حاضر در قضايا هستند اين بخواهد از صـحـنـه بـيـرون كـنـد؟ اين امر محالى است . كسى را كه خدا به ميدان آورده نمى تواند بـخـتـيـار از مـيـدان خارج كند يا كارتر از ميدان خارج كند. كسى كه اعتياد دارد نمى تواند كـودتـا بكند حرف است ، اينها حرف است كه مى زنند كه بنا بود كه بيايد، كى بيايد؟ آن اگر دو ساعت از وقتش بگذرد آنطور كه مى گويند خوب ، كى بايد؟ عمده همين است كه اسـلام را نـمـى شـنـاسـنـد، خـيـال مـى كـنـنـد اسـلام يـك رژيـمـى اسـت مثل رژيم آمريكا، مثل رژيم شوروى . شوروى و امريكا همان رده بالا هستند، مردم ديگر، مردم كـشـور خـودش ‍ بـرخلافش هستند. آن رده بالا يك حكومتى مى كنند و يك زورى مى گويند و يك چرايى مى كنند در مملكت . مردم ديگر حاضر قضايا نيستند اينطور نيست كه مردم ديگر مثل
ايـران حـاضـر بـاشـنـد در مسائل سياسى ، بانوانشان همه حاضر باشند. اسلام را اگر بـشـناسند و بفهمند اين اسلام چى هست و يك قدرى تاريخ اسلام و قضايائى كه در صدر اسـلام واقـع شـد، شـمـا بـبـيـنيد در يك جنگى كه واقع شده است و قتى كه يك قلعه اى را بسته بودند و كفار در آن نشسته بودند و خوب ، آن وقت هم كه وسايلى نبود كه بروند بـالا و بـمـبـاران كـنـنـد بـايد اين قلعه فتح بشود، خوب ، ديوارهاى بلند و كذا. يكى از سردارهاى اسلام گفت كه : نيزه ها را زير سپر بگذاريد من مى نشينم روى سپر، من را بالا كـنـيـد تـا بـروم بـه ديـوار بـرسـم مـى روم آنـجـا بـا آنـهـا در داخـل جنگ مى كنم ، در را باز مى كنم . يك نفر براى يك جمعيتى كه يك قلعه را داشتند همين كـار را كـردنـد، اين نيزه ها را زير سپر گذاشتند او نشست روى سپر با اين نيزه ها بلند كردند تا به برج رسيد، به ديوار رسيد آن شخص رفت در آنجا و جنگ كرد و در را باز كـرد. ايـن اسـلام اسـت كـه ايـن كـار را مـى كـنـد، ايـن ايمان است كه اين كار را مى كند. اين قـشـرهاى مختلفى كه انحراف دارند خوب است يك قدرى مطالعه كنند در اسلام ، خوب است يك قدرى مطالعه كنند در تاريخ اسلام ، خوب است يك قدرى بفهمند كه معنى ايمان چيست .

 

در ماه مبارك رمضان خودتان را تقويت كنيد به قواى روحانى

 

ماه مبارك رمضان نزديك شد و در اين ماه مبارك خودتان را تقويت كنيد به قوت هاى روحانى . در يـك حـديـث اسـت كـه پـيـغـمـبـر اكـرم فـرمـودنـد كـه مـاه رمـضـان آمـد، اقبال كرد آمد، در ضمنش مى فرمايند كه (دعيتم الى ضيافه الله ) ضيافت هاى خدا با ضـيـافـت هـاى مـردم ايـن اسـت فـرقـش كه وقتى شما را يك اشخاصى دعوت بكنند به يك مـهـمـانـى وقـتـى بـرويـد در آن مـهـمـانـى بـه حـسـب فـراخـور حال يك چيزهائى براى خوردنى و يك چيزهائى براى تفريح و اين چيزهاست . ضيافت خدا در ماه رمضان يك شعبه اش روزه است ، آن ضيافت خداست ، يك شعبه اش روزه است و يك كار مـهـمش كه مائده غيبى و آسمانى است قرآن است . شما دعوت شده ايد به مهمانى خدا و شما در مـاه رمـضـان مـهـمـان خـدا هـسـتـيـد. مـهـماندار شما، شما را وادار كرده است به اينكه روزه بـگـيـريد. اين راه هائى كه به دنيا باز است و شهوات هست و اينها را، اينها را سدش كنيد تا مهيا بشويد براى (ليله القدر) ماه شعبان مقدمه است براى ماه مبارك رمضان كه مردم مـهـيا بشوند براى ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در (ضيافه الله ). شما وقتى كه مـى خـواهـيد به مهمانى برويد خوب ، يك وضع ديگرى غالبا البته ، يك وضع ديگرى خودتان را درست مى كنيد. لباس تغيير مى دهيد و يك طور ديگرى وارد مى شويد آنطورى كـه در خـانـه هستيد يك تغييرى مى دهيد، ماه شعبان براى اين است كه همان مهيا بودنى كه مـى خـواهـيد مهمانى برويد، خودتان را مهيا مى كنيد و سرو ظاهرتان را، سر و صورتتان را يـك قـدرى فـرق مـى گـذاريد با آنوقتى كه در خانه هستيد، در ضيافت خدا، ماه شعبان بـراى مهيا كردن اين افراد است ، مهيا كردن مسلمين است براى ضيافت خدا. عددش آن مناجات شـعـبـانـيه است . من نديده ام در ادعيه ، دعائى را كه گفته شده باشد همه امام ها اين را دعا مـى خواندند. در دعاى شعبانيه اين هست كه من يادم نيست كه در يك دعاى ديگرى ديده باشم كه همه ائمه اين را مى خواندند. اين مناجات شعبانيه براى اين است كه شما را، همه را مهيا كند براى (ضيافة الله)

صحیفه نو جلد 12

 

جديت در پياده كردن محتواى اسلام و تضفيه عناصر ناصالح

 

از مـهـمـات مـسـاءله ايـن اسـت كـه اولا اسـلامـى بشود همه چيز و ظواهر اسلام بايد در آنجا حكمفرما باشد. اينكه بعضى ها عقيده دارند كه حالا ظواهر را كار نداشته باشيم و برويم سـراغ مـكـتب ، اينها بر خلاف اسلام است . آن چيزى كه هست اين است كه بايد ظواهر در اين پـادگـان هاى ارتشى و در آن مراكزى كه شما هستيد و پاسدارها هستند ظواهر بايد محفوظ بـاشـد، يـعـنى امروز كه ماه مبارك رمضان است همه اينها روزه دار باشند، آنهائى كه واجب اسـت بـرايـشـان روزه بـگـيرند، روزه دار باشند، نماز بخوانند در آنجا و كارهاى منكر در آنـجـا بـه هـيچ وجه نباشد ضوابط اسلام بايد محفوظ باشد جمهورى اسلامى معنايش اين است والا اگر يك جمهورى باشد، اسمش ‍ جمهورى اسلامى باشد لكن وقتى كه برويم در ژاندارمرى ببينيم از اسلام خبرى نباشد، در سپاه پاسداران بيائيم مثلا از آن خبرى نباشد، ارتش برويم خبرى ، ادارات خبرى نباشد، اين جمهورى اسلامى نيست ، اين يك لفظ غلطى است كه گذاشتند روى ، روى جمعيتى كه و روى مملكتى كه دارد همان به طور طاغوت اداره مـى شـود. مـا بايد اين محتواها را با جديت اصلاح بكنيم . افراد ناصالح را اگر چنانچه واقعا برخلاف مكتب هستند، از اول بايد كنارشان زد و اگر چنانچه يك وقت خداى نخواسته خـيـانـتـى هم كردند، بايد به دادگاه سپردشان و افرادى كه مكتبى هستند يعنى فكرشان فكر اسلام است لكن عملشان برخلاف است ، اينها را بايد هدايت كرد اگر هدايت شدند كه شدند، اگر هدايت نشدند، بعد از چندى كه ديديد فايده ندارد كنارشان بگذاريد، تصفيه ان بكنيد.

صحیفه نور جلد 12

 

نـقـشـه هـاى اجـانـب ، عامل اختلاف و راه تحكيم سلطه گران و سدى در برابر پيشرفت اسلام

يـك سـنـخ ديـگـر ايـن اسـت كـه قـبـل از مـاه مـبـارك و قبل از ماه محرم كه دو ماهى است كه !!! اجـتـماعات مسلمين هست ، در ماه عرض مى كنم كه ماه رمضان ، ماه اجتماعات است ، مساجد كه اين مـردم توجه دارند به اين اجتماعات ، ماه محرم هم در ايران وقت اجتماعات است ، اين را ديگر دولت هـاى خودمان آنها هم كمك مى كنند همه با هم . دولت هاى خودمان در اين دو موسم (شما حـالا بـعـدهـا امـتحان كنيد در اين دو موسم ) قبل از اينكه اين دو موسم بيايد يك چيزى توى كـار مى آورند. ما ديديم كه دو سال ، سه سال ، حالا هم تتمه اش هست و چه بساطى درست كـردنـد بـراى كـتـاب شـهـيـد جـاويـد، بـا هـم اخـتـلافـات ، اهـل مـنـبر و اهل محراب ، اهل بازار و اهل كذا، يكى از آن طرف كشيد و يكى از آن طرف كشيد و يـك مـاه مـبـارك و يك ماه محرم و ساير ايام خودشان را صرف كردند و قوا را هدر بردند و اعـليـحضرت با كمال آرامش ‍ اموال اين ملت را خورد و سلطه خودش را تحكيم كرد بر آنها. آقـايـان هـم هـمه متوجه هستند كه كجاى كتاب شهيد جاويد چى چى نوشته ، كجايش چى چى نـوشـتـه ، مـقـصودش اين است ، مقصودش آن است ، دعوا كردند سر اين مطلب و اختلافات و مـنـبرهايى كه بايد صرف اين بشود كه اين سدى كه سر براى اسلام ، براى پيشرفت اسـلام ، بـراى پـيـشـرفـت مـملكت است بشكنند، اين سد محمدرضا شاهى را بشكنند همه قوا صـرف كـتاب شهيد جاويد شد و اختلافات سر كتاب شهيد جاويد هدر دادند قواى خودشان را چـنـد سـال ، الان هـم دنـبـالش هستند، بعد از آن دوباره يك چيز ديگرى را آوردند، مرحوم شـمـس آبادى خدا رحمتش كند، رفتند مثلا يا كشتند او را يا كشته شد، يك بساطى هم آنطور بـود يـكسال هم مردم را معطل اين كردند كه آن آقاى شمس آبادى را كى كشتش ، كى كشتش ، دعـوا سـر يـك هـمـچـنـيـن مـسـاءله اى كـردنـد و ايـن بـى نـقـشـه نـيـسـت ، شـمـا خـيـال نـكنيد كه همين طورى واقع شده يك كسى را كشته شد و يك كس را هم چيز كرده ، خير اين يك نقشه اى است كه روى اين نقشه حساب شده است . آنوقتى كه شما مى خواهيد اجتماع بـا هـم پيدا كنيد وآنها مى ترسند كه مبادا در اين اجتماعات چه بشود، يك همچنين مطلبى را پـيـش مـى آورنـد، يـك قدرى كهنه مى شود يك چيز ديگر پيش مى آورند، (على شريعتى ). چقدر قواى ما را، قواى اسلامى را تحليل بردند و همه را به هم متوجه كردند و همه قدرت هـا را كـوبـيـدنـد بـراى اخـتـلاف بـيـن ايـن اهـل مـنـبـر، داد و قال و اهل محراب چه و دانشگاهى چه و دانشكده چه .

الان هـم ايـن اخـتـلافـات هـسـت ، هـمـيـن اخـتـلافـات اسـبـاب ايـن شـده اسـت كـه دشـمـن هـاى اصيل شما با دل راحت بخوابند و بگويند الحمدالله خودشان به جان خودشان افتاده اند و دارند توى سر خودشان مى زنند.

صحیفه نور جلد 14

 

در ماه مبارك رمضان اسلام را بيمه كنيد

 

و مـن امـيدوارم كه همه آقايان در اين ماه مبارك همت شان را صرف كنند به اينكه مردم را مهيا نـگـه دارنـد و مردم را مجهز نگه دارند و اسلام را با دست مردم نگه داريد و خودتان هم در مـسـاجـد، در مـنـابـر مـردم را دعـوت بـه صـلاح بـكـنـيـد و دعـوت بـه ايـنـكـه دنـبـال مسائل باشند و بگوييد به آنها كه (فاستقم كما امرت و من تاب معك) آنى كه پـيـغـمبر را نگران كرده است . الان بدانيد كه اولياء خدا توجه دارند و نگرانند از اينكه خـداى نخواسته اين ملت ما از اين راهى كه رفته است يك وقت خداى نخواسته سستى كند. و بحمدالله تاكنون همه باهم بوديد و منسجم بوديد و همه روحانيون با هم ، با ديگران ، مـردم بـا هـم ، بـا روحانيون منسجم بودند و اميدوارم كه از اين به بعد هم منسجم باشند و منسجم تر.

و يـك كلمه اى كه اين نصيحتى است به اينهائى كه در روضه خوانى ها، در !!! عرض مى كـنـم !!!

مـجـالسـى كـه دارنـد، در تـكيه ها، در اينطور چيزهايى كه دارند، كه توجه به ضـعـفـاى مـردم بـكـنـنـد. در بـيـن مـردم مـريـض هـسـت ، در بين مردم ضعيف هست ، در بين مردم اشخاصى هستند پيرمرد، اشخاصى هستند پيرزن و ضعيف ، صداها زياد نباشد كه مردم را منزجر كند. بلندگوها را بيرون نگذاريد كه فريادش ‍ همه مردم را منزجر كند. بلندگوها را در داخـل مـسجد بگذاريد و اينطور نباشد كه !!!

بخواهيد معصيت !!! بخواهيد اطاعت خدا را بـكـنـيـد خداى نخواسته معصيت بشود و از آداب ماه رمضان همين است كه مردم را آرامش بدهيد. ايـنـهـا روزه مـى خـواهـنـد بـگـيـرنـد خـوب بـعـضـى شـان هـسـت مـى خـواهـنـد اول شـب بـخـوابـنـد و روزه بگيرند فردا، بعضى ها هستند كه كسالت دارند، مريض اند، مريضخانه ها پر است از اشخاص.

مـعـلوليـن در آنـجـا هـسـتـنـد مـمكن است اينها ناراحت كند آنها را. در اين امور يك قدرى ملاحظه بـرادران ايـمـانـى خودتان را بكنيد. و من اميدوارم كه طبقات مختلف روحانيت در هر جا هستند هـمـه شـان بـا هـم باشند همچو نباشد امام جمعه اش عليحده يك بساطى داشته باشد و امام جماعتش هم عليحده و روحانيت ديگرش هم عليحده .

اجـتـماع داشته باشيد با هم ، برادريد شما. حافظ اسلام هستيد شما و حفظ اسلام تا همراه هـم نـبـاشـيد نمى شود. شما همه با هم باشيد، مجالس داشته باشيد، ماه رمضان است حالا، شـب هـا مـجـالس داشـتـه بـاشـيـد. مردم را دعوت كنيد به اينكه مجالس انس داشته باشند، مـجـالس احـكـام داشـتـه بـاشـنـد، مـجـالس دعـا داشـتـه بـاشـنـد. شـهـر دعـاسـت ، شـهـر تـوسـل به خداست . و انشاءالله همه موفق باشيد كه در اين ماه رمضان اين اسلام را بيمه كـنيد با دعاهاى خودتان و با گريه و زارى خودتان و از آن مسائلى كه هميشه داشتيد كه براى اسلام ، براى روضه هائى كه خوانده مى شد جانفشانى مى كرديد، آن روضه هاى سـنـتـى را سـرجـاى خـودش نـگـه داريـد و آن مـصـيـبت ها را نگه داريد زنده كه !!! آنها !!! بركاتى كه به ما مى رسد از آنهاست و از كربلا اين بركات به ما مى رسد. كربلا را زنـده نـگـه داريد و نام مبارك حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن او اسـلام زنـده نـگـه داشـتـه مـى شـود. و همه طوايفى كه در ايران هستند با هم اخوت داشته باشند، توجه كنند به اينكه الان كسانى كه مخالف با اسلام هستند و دارند پخش مى كنند مـطـالبـى را، مـى خـواهند بين برادرهاى شيعه و سنى اختلاف ايجاد كنند اينها نه خيرخواه شـيـعـه هستند، نه خيرخواه سنى و اينها با اسلام مخالفند. بيدار باشند همه برادرها، با هـم بـاشـنـد. دشمن مشترك ما داريم ، به اين دشمن مشترك بايد ما با هم حمله كنيم و آنها را نـگـذاريـم كـه خـداى نخواسته در صفوف ما يك رخوتى ايجاد بشود و يك اختلافى ايجاد بشود.

انـشـاءالله خـداوند همه شما را توفيق بدهد و براى خدمت به اسلام مهياتر بكند و براى خدمت به جبهه مهياتر بكند.

والسلام عليكم و رحمة الله

تاريخ : 28/3/62

صحیفه نور جلد 18

 

تـوجـه كـنـيـد كـه مـاه مـبـارك رمـضـان را بـه آداب روحـى اش عمل بكنيد

 

مـاه مـبارك رمضان پيش است و يكى از نعمت هايى كه خدا به شما وكلا داده است اين است كه در مـاه مبارك شعبان اين مجلس افتتاح پيدا كرد و در آغاز ماه رمضان شروع به كار دارد مى كند. و اين يكى از نعمت هاى بزرگ خداست كه به ما عنايت فرموده است . ماه رمضان شما را دعـوت كـرده خـداى تـبارك و تعالى به مهمانى خودش . همانطور كه مى بينيد مهمانى خدا صوم است مثل ميهمانى ماها نيست كه آنجور تشريفات را داشته باشد، پرهيزدادن است از آن چيزهائى كه مربوط به شهوات انسان است .

تـوجـه بـكنيد كه ماه مبارك را به آدابش عمل بكنيد يعنى آداب روحى اش . فقط دعا نباشد، دعـا به معناى واقعى اش باشد. خواندن خدا و تذكر خدا به معناى واقعى ، آن تذكرى كه نـفـوس را مـطـمئن مى كند، آن ذكرى كه بذكر الله تطمئن القلوب . ياد خدا واقعا و حاضر ديدن خدا را در همه جا. ماه مبارك را به تذكر خدا، به ذكر خدا و به رحمت هاى خدا كه به شما عنايت كرده است شكرگزارى كنيد و ذكر خدا را بگوئيد، ياد خدا را بكنيد كه خدا شما را مؤ فق كند به اينكه دست هايى كه مى خواهند تشتت در اين ملت ايجاد كنند، خدا آن دست ها را مؤ فق نكند.

و از هـمـه بـالاتـر ايـن اسـت كـه انـسـان خـودش را اصلاح كند در ماه رمضان ، ما محتاج به اصلاح هستيم ، محتاج به تهذيب نفس هستيم ، تا آن دم آخر ما محتاجيم . پيغمبرها هم محتاجند. انـبـيـاء بـزرگ هـم مـحـتـاجـنـد مـنـتـهـا آنـهـا احـتـيـاج خـودشـان را فـهـمـيـده انـد و دنـبـالش عـمـل كـرده انـد و مـا از بـاب ايـنـكـه حـجـاب داريم نتوانستيم بفهميم و به تكاليف خودمان عمل نكرديم . اميدوارم كه انشاء الله اين ماه مبارك رمضان به همه شما مبارك باشد. و مبارك بـودن بـه ايـن اسـت كـه بـنـابـرايـن بـگـذاريـد كـه بـه تـكـاليـف خـدا عمل كنيد. در اين ماه مبارك دعا كنيد كه خداى تبارك و تعالى شما را مؤ فق كند به اينكه در اين

خـدمتى كه متكفل او هستيد، مطابق رضاى او عمل كنيد. از خدا بخواهيد كه ما را از عنايت خودش مـحـروم نـفرمايد. و اين ضيافت خدا را قدر بدانيد. اين ضيافت خيلى لطافت و ظرافت دارد، ايـن را بـايـد قـدر بـدانـيـم مـا. اين ادعيه اى كه وارد شده است در ماه مبارك رمضان و در ماه شعبان اينها راهبر ماست به مقصد، به تعبير شيخ ما رحمه الله قرآن صاعد است . ادعيه را ايـشـان تـعـبـيـر مـى كـرد بـه اينكه ، قرآن نازل است و اين ، قرآن صاعد. در هر صورت ظـرايـفى در اين ادعيه مباركه هست كه سابقه ندارد. اينها را توجه به آن بكنيد، انسان را ايـن ادعـيـه مـى تـوانـد حركت بدهد. ماه مبارك مى تواند كه انسان را مؤ فق به بسيارى از امور بكند. ماه مبارك مى تواند انسان را طورى بكند كه تا ماه مبارك ديگر يا تا آخر ديگر كنترل بشود و تخطى از آنكه رضاى خداست نكند. من اميدوارم كه همه ما مؤ فق بشويم به اينكه اين ماه مبارك را با ذكر خدا و توجه به خداى تبارك و تعالى به پايان برسانيم كـه خـداى تـبـارك و تـعـالى در عـيـد رمـضـان بـه مـا عـيـدى عـنـايـت كـنـد و آن استقلال تام ما، آزادى تام ما بيمه شده و جمهورى اسلامى بيمه شده .

خـدايا! ما بندگان ضعيف هستيم ، ما بندگانى هستيم كه هيچ نداريم ، ما هيچيم و هر چه هست تـوئى . مـا اگـر چـنـانـچه خلاف مى كنيم نادانيم . تو بر ما ببخش . تو ما را به اين ماه مـبـارك رمـضـان وارد كـن بـه طـورى كه با رضاى تو وارد بشويم در او. خدايا! تو ما را ليـاقـت بـده كـه در اين مهمانى كه از ما كردى به طور شايسته وارد بشويم . خدايا! اين ايران كه از همه اطراف به او هجوم شده است ، براى اسلام ، اين ايران را تو تقويت كن .

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

تاريخ : 12/3/63

صحیفه نور جلد 19

 

 

زيربار ظلم رفتن ، مثل ظلم كردن ، از ناحيه عدم تزكيه است

بسم الله الرحمن الرحيم

اميدوارم خداى تبارك و تعالى اين عيد سعيد را به همه مسلمين و به كشور ما و ملت ما مبارك كند و اميدوارم كه با عنايت خودش با ما رفتار كند. ما مهمان هاى خوبى نبوديم براى خداى تـبـارك و تـعالى . ما را دعوت كرد به ضيافت ، او ميزبان بزرگ و ما ميهمانان هيچ . چه بـگـويـيم در مقابل اين نعمت بزرگ الهى كه ملت ها را دعوت كرده است به ضيافت الله ، ضيافت الله با همه ى اسماء و ما چگونه شكر اين نعمت را بجا بياوريم ، ما كه خودمان را مـى شـنـاسـيـم كـه هـيـچ نـيـسـتـيـم و هـر چـه هـسـت ، اوست ، لكن او عنايات خاصه خودش را مـبـذول مـى كند و ما را ميهمان و خودش را ميزبان ما قرار مى دهد. يا ما را بالا برده است تا آن حـدى كـه ايـن ليـاقـت را داشـتـه بـاشـيـم بـا عـنـايـات او، يـا عـنـايـت خـودش را مـتـنـزل كـرده است ، همان طورى كه قرآن را متنزل كرده است در ماه رمضان . قرآن نازله اى اسـت كه پس از عبور از حجاب هاى نور، وارد شده است در ماه مبارك رمضان ، آن هم بر قلب مـبـارك رسول خدا و از آن جا باز متنزل شده است تا رسيده است به آن جايى كه با زبان گفته مى شود، حالا كيفيت نزول قرآن خود يك مساءله مهم است و كيفيت گرفتن قرآن از وحى الهـى و از ملكى كه ماءمور اين كار است ، آن هم يك بحث مهم است كه ما دستمان از آن كوتاه اسـت . لكـن آنـى كه ما از خودمان اطلاع داريم ، ما مهمان هاى خوبى نيستيم براى خدا. اگر مـيـهـمان هاى خدا از قبيل رسول خدا و ائمه هدى هستند، ما چه بگوييم . و آن ميزبانى اى كه از آنها مى كند، دست ما از آن كوتاه است . لكن ما متكى هستيم به لطف او و ما متكى هستيم به عنايات او و ما در ماه رمضان هر چه قصور كرده باشيم ، تقصير كرده باشيم ، در اين روز مبارك از او عيدى مى خواهيم ، او به فضل خودش با ما رفتار كند، نه به عدلش .

اميدوارم كه خداوند اين ملت كه مهيا شده است براى اين كه خدمت كند به مسلمين و اسلام ، اين را تـؤ فـيـق بـدهـد كـه بتواند از عهده اين خدمت بزرگ برآيد، خدمت به اسلام و خدمت به بـندگان خدا. بندگان خدا امروز گرفتارند در دست آنهايى كه بر آنها سرپرستى مى كـنـنـد غـاصـبـانـه . ملت ها همه گرفتار چنگال اين قدرت هاهستند كه خودشان را مصلح مى دانـنـد، صـلاح جـو مـى دانند، با اصلاح حرف مى زنند. چه بكنيم ما با اين وضعى كه در دنيا امروز هست ؟ وضعى كه قدرت هاى بزرگ دارند با بشر و بدتر از او، وضع انفعالى كه حكومت ها دارند.

مـصـيبت براى مسلمين اين است كه گرفتار يك همچو حكومت هايى هستند كه همه اش انفعالى ، وضع انفعالى دارند و براى عالم مصيبت اين است كه كسانى با ادعاى صلح دوستى و به ادعاى طرفدارى از توده ها به همه مردم ظلم مى كنند. آنها كه خودشان را طرفدار حضرت مسيح جا زدند و ادعا مى كنند كه حضرت مسيح فرموده است كه : اگر چنانچه كسى به شما سـيلى زد آن طرف صورتتان را بگيريد تا سيلى بزند، گرچه اين دروغ است ، حضرت مـسـيـح ، پـيـغـمـبـر بـزرگ خـدا يـك هـمـچـو حـرف غيرصحيح را نخواهد زد. اگر به مسيح مـجـال داده بـودنـد، هـمـان طـورى كـه مـوسـى بـا قـوم خـودش بـا فـراعـنـه عـمـل كـرده بـود، آن هـم عـمل مى كرد. لكن مجال نداشت . مع الاسف اينهايى كه مى گويند ما طـرفـدار مـسـيح هستيم از آنهايى كه كمونيست هستند و اصلا به خدايش اعتقاد ندارند، اينها بدتر مى كنند. كه يعنى ديگر نمى شود گفت اين از او بدتر، او از او بدتر، همه از هم بـدتـر. آنـهـا بـه مـسـيـح ايـن نـسـبـت را دادند آن هم دروغ ، لكن خودشان كه مى گويند ما طـرفـدار هـمـچو ايده اى هستيم ، ببينيد چه سيلى ها به مردم مى زنند. مردم چطور گرفتار ايـنها هستند. آنها از آن طرف ، از اين طرف هم مسلمان ها كه ملت هايشان تحت سلطه و دولت مـنـفـعـل از ايـن قدرت هاى بزرگ . اگر همين ماه مبارك رمضان را مسلمين خودشان را به طور جـمـعـى بـه ضـيـافـت خـدا وارد كـرده بـودند و تزكيه كرده بودند، تصفيه كرده بودند خـودشـان را، مـمـكـن نـبـود زيـر بـار ظـلم بـرونـد. زيـر بـار ظـلم رفـتـن مـثـل ظـالم ظلم كردن ، هر دوش از ناحيه عدم تزكيه است ، قدافلح من تزكى ، در نماز عيد، ايـن سـوره را مـستحب است بخوانند. امر به تزكيه و ذكرالله ، ذكر اسم الله : قدافلح من تـزكـى و ذكـر اسـم ربه فصلى . تزكيه ، ذكر اسم الله و صلوه ، اينها مراتبى است ، اگـر مـا به اين رسيده بوديم ، نه حال انفعالى پيدا مى كرديم براى پذيرش ظلم و نه ظـالم بـوديـم . هـمـه از اين است كه تزكيه نشديم . دولت هاتزكيه نشدند و نخواهند شد مـگـر خـدا عـنـايـت كند و ظالمند. ملت هايى هم كه تزكيه نشده اند، بار ظلم را به دوش مى گـيرند. عذر ندارند ملت ها در مقابل پذيرش ظلم ، ايران اين عذر را از آنها منقطع كرد. آن قـدرتـى را كـه ايـران شـكـسـت ، در آنـهـا نـيـست ، در بين حكومت هاى ديگر نيست ، لكن مردم اول متحول روحى شدند و بعد هم آن كردند كه دنيا ديد. و اين كشورى كه الان در دست شما آقـايان است ، كشورى است كه با تحول روحى يك همچو مساءله را پيش آورد، لكن حفظ اين تـحـول اهـمـيـتـش بـيـشـتـر از اصـل تـحـول اسـت . بـايـد هـمـه كـوشـش كـنـنـد در حـفـظ اين تـحـول . ايـن جـوان شـما كه آنها مى خواستند بكشندشان به مراكز فساد و آنها را از خود بـيـخـود كـنـنـد تـا حـكـومـت كنند، اين جوان ها را خداى تبارك و تعالى تؤ فيق داد از آن جا درآمـدنـد بـه سـنـگـرهـا رفـتند، از آن مفاسد خودشان را خلاص كردند و به معابد رفتند، يعنى ، همان سنگرهايى كه معابد الهى است .
آنـهـايى كه به ما اشكال مى كنند كه شما چرا سازش نمى كنيد با اين قدرت هاى فاسد، آنـهـا از بـاب ايـن كـه هـمـه چـيـز را بـا چـشـم مـادى مـلاحـظـه مـى كـنـنـد، بـا چـشـم طبيعى حـل و فـصـل اشـياء را مى كنند. آنها نمى دانند كه انبياى خدا چه رويه اى داشتند، با ظالم چطور برخورد مى كردند، يا مى دانند و خودشان را بـه كـورى و كرى زدند. سازش با ظالم ، ظلم بر مظلومين است ، سازش با ابرقدرت ها، ظـلم بـر بـشـر اسـت . آنـهـايـى كـه بـه مـا مـى گـويـنـد سـازش كـنـيـد، آنـهـا يـا جـاهل هستند يا مزدور. سازش با ظالم ، يعنى ، اين كه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند. اين خـلاف راءى تـمام انبياست . انبياى عظام ، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را از اين بشر ظالم بزدايند، به موعظه ، به نصيحت ، به امر به معروف ، به نهى از منكر، بـه انـزلنـا الحـديـد و فـيـه بـاس شـديـد، آخر الدواء الكى . بعد از آنكه موعظه نشد، نصيحت نشد، آخر دوا اين است كه داغش كنند. شمشير، آخر دواست .

صحیفه نور جلد 19

 

ديـــدار بـــا خـــانـــواده هـاى شـهـدا، مـفـقـوديـن و اسـرا، بـازمـاندگان شهداى لبنان ، سـرپـرسـتبـنـيـاد شـهـيـد، وزيـر و مسؤولين وزارت كشور به مناسبت نيمه شعبان

 

ماه رمضان ماه نبوت است و ماه شعبان ماه امامت

بسم الله الرحمن الرحيم

عيد سعيد بر همه مسلمين جهان و مستضعفان مبارك باد. ما در ماه شعبان هستيم و چند روز ديگر در ماه رمضان واقع مى شويم . ماه رمضان ، ماه نبوت است و ماه شعبان ، ماه امامت . ماه رمضان ، ليـله القـدر دارد و مـاه شـعـبـان ، شـب نـيـمـه شعبان دارد كه تالى ليله القدر است . ماه رمضان مبارك است براى اين كه ليله القدر دارد و ماه شعبان مبارك است براى اين كه نيمه شـعـبـان دارد. مـاه رمـضـان مـبـارك اسـت بـراى ايـن كـه نـزول وحـى بـر او شـده اسـت يـا بـه عـبـارت ديـگـر مـعـنـويـت رسـول خـدا وحـى را نـازل كـرده اسـت و مـاه شـعـبـان مـعـظم است براى اين كه ماه ادامه همان معنويات ماه رمضان است . اين ماه مبارك رمضان جلوه ليله القدر است كه تمام حقايق و معانى در او جـمـع اسـت و مـاه شـعـبان ، ماه امامان است كه ادامه همان است . در ماه مبارك رمضان ، مقام رسـول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به ولايت كلى الهى بالاصاله تمام بركات را در اين جهان بسط داده است و ماه شعبان كه ماه امامان است ، به بركت ولايت مطلقه به تبع رسول الله همان معانى را ادامه مى دهد. پس ماه رمضان ماهى است كه تمام پرده ها را دريده اسـت و وارد شـده اسـت جبرئيل امين بر رسول خدا و به عبارت ديگر وارد كرده است پيغمبر اكـرم جـبرئيل امين را در دنيا، و ماه شعبان ، ماه ولايت است و همه اين معانى را ادامه مى دهد. ماه رمـضـان مـبـارك اسـت كـه قـرآن بـر او وارد شده است و ماه شعبان مبارك است كه ادعيه ائمه عـليـهـم السـلام در او وارد شـده اسـت . مـاه مبارك رمضان كه قرآن را وارد كرده است ، قرآن مـشـتـمـل بر تمام معارف است و تمام مايحتاج بشر است و ماه شعبان كه ماه امامان است ، ادامه همان حقيقت است و همان معانى در تمام دوره ها.
آن چـيزى كه در قرآن به طور اسرار هست ، در ادعيه ائمه ما به طور اسرار هست . در دعاى شعبانيه مى خوانيم كه مى فرمايد، عرض ‍ مى كند به خدا: (واجعلنى ممن ناديه فاجابك و لا حـظـتـه فـصـعق لجلا لسك فناجيته سرا و عمل لك جهرا). مساءله صعق را مى آورد در مـيـان ، هـمان معنايى كه در قرآن كريم راجع به حضرت موسى مى گويد: (فلما تجلى ربـه للجـبـل ) و مـوسـى در صعق واقع شد. اين ماه صعق است و اين هم ماهى است كه همان صعق را مى خواهد. اين ماه تجلى الهى است بر پيغمبر اكرم و ايـن ماه تجلى الهى به تبع پيغمبر اكرم بر امامان است . حضرت مهدى سلام الله عليه ابـعـاد مـخـتلفه دارد كه آنچه كه براى بشر واقع شده است ، بعض ابعاد اوست ، چنانچه آنـچـه از قـرآن و پيغمبر اكرم براى بشر معلوم شده است ، بعض ابعاد آن معنويات است . معنوياتى در قرآن هست كه براى هيچ كس جز پيغمبر اكرم و كسانى كه شاگرد او هستند و از او اسـتـفـاده كـردنـد، كـشـف نـشده است و بر ادعيه ما مسائلى هست كه همان طور است . همان طورى كه رسول اكرم به حسب واقع حاكم بر جميع موجودات است ، حضرت مهدى همان طور حـاكـم بـر جـمـيع موجودات است . آن خاتم رسل است و اين خاتم ولايت ، آن خاتم ولايت كلى بـالاصـاله اسـت و ايـن خاتم ولايت كلى به تبعيت است . پس اين دو ماه ، ماه هايى هستند كه بايد ما راجع به آنها احترام قائل بشويم و ادعيه اى كه بر اين ماه مبارك ، ماه معظم شعبان وارد شـده است و پس از آن در ماه مبارك رمضان وارد شده است بخوانيم و درش تدبر كنيم . مفسرانى كه اهل اين معانى هستند، ادعيه ائمه را تفسير كنند، مناجات شعبانيه از مناجات هايى اسـت كـه كـم نـظـيـر است ، مثل دعاى ابوحمزه كه از حضرت سجاد وارد شده است ، آن هم كم نـظـيـر اسـت و اين هم كم نظير است . دعاى كميل در شعبان وارد شده است و يكى از چيزهايى اسـت كـه ادعـيـه هـايـى اسـت كـه در پـانـزده شـعـبان ، شب پانزده شعبان خوانده مى شود، مـشـتـمـل بر اسرارى است كه دست ما از آن كوتاه است . از ائمه هدى ادعيه اى وارد شده است كـه مـضـامـيـن آنـهـا را بـايـد تـاءمـل كـرد و آنـهـايـى كـه اهـل نـظـر هستند، اهل معرفت هستند در آنها شرح كنند، آنها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هيچ كس نمى تواند آن چيزى كه به حسب واقع هست شرح كند.

صحیفه نور جلد 20

 

تاريخ : 3/5/58

 

 

پيام امام خمينى به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحيم

بـاحـلول مـاه مـبـارك رمـضـان ، ماه عبادت و سازندگى ، ماه تجديد قواى معنوى ، شهرالله الاعـظـم كـه در آن عـمـوم مـسـلمـانـان در صـف واحـد مـتـوجـه بـه مـوضـع قـدرت لايزال و تجهيز در مقابل قواى طاغوتى هستند، لازم است با توحيد قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوت هاى زمان و چپاولگران بين المللى بپا خيزند و از ممالك اسلامى دفاع كنند، دسـت خـائنـان را كـوتـاه و امـيـد آنـان را قـطـع نـمـايند. اكنون عموم مسلمانان و مستضعفان و خـصـوصـا ايـران عـزيـز و لبـنـان و فـلسـطـيـن مـغـصـوب ، مـراحـل حـسـاسـى را در پـيـش دارنـد. ايران با اخلالگران وابسته به رژيم و منحرفين و صـهـيـونـيـسـم جـهانى و لبنان و فلسطين با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين و مفسد آدمخوار روبروست . اكنون برادران مسلمان ما در فلسطين و لبنان گرفتار تجاوزات غير انسانى اسـرائيـل اند و اگر خداى نكرده اسرائيل در آن ميدان پيروز شود، دامنه تجاوزاتش را به ساير كشورها نيز خواهد كشيد. مقتضى است در اجتماعات ماه مبارك به برادران فلسطينى و لبنانى دستجمعى دعا شود.
لازم است در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان مطالبى را تذكر دهم :
1!!! در اين موقع حساس كه بيش از هر وقت ديگر احتياج به اجتماعات اسلامى داريم ، لازم اسـت مـلت مـسـلمـان مـا در تمام بلاد به مساجد روى آورند و نهضت را از راه مساجد كه دژهاى محكم اسلامند، زنده نگه دارند و با شعارهاى اسلامى نهضت را پيش ‍ برند.

2!!! خطباء محترم و اهل منبر، مردم را به وحدت كلمه و ادامه نهضت و تقوى و صبر انقلابى دعـوت كنند و از اختلاف و تفرقه كه اساس شكست و عقب ماندگى است بترسانند و با ياد آورى جـهـاد سـيـد مـظلومان و مصيبات وارده بر آن حضرت ، ملت را به مجاهدت تا پيروزى نـهـائى و رسـيـدن بـه حـكـومـت اسلامى در تمامى ابعادش فرا خوانند. ذكر فداكارى ها و مـجـاهـدات مـجـاهـديـن صدر اسلام ، نه تنها در امروز، بلكه تا ابد اسلام را زنده نگه مى دارد.

3!!! لازم است علماء جميع بلاد، از مركز تا دورترين استان ها و شهرستانها براى رسيدن بـه هـدف اسـلامـى تـشـريك مساعى نمايند و براى انتخاب مجلس خبرگان ، همه مجتمعا در انـتـخـاب كـانـديـدا مـشـتـرك بـاشـنـد و هـر يـك يـا هـر محل كانديداى جداگانه نداشته باشند، كه در اين تفرق ، خوف شكست و مخاطره عقب راندن اسلام و احكام مترقى آن است . امروز، چنانچه ملاحظه مى نمائيد بعضى از گـروه هائى كه با هم اتحاد نداشته اند، در اين امر متحد شده و كانديداى مشترك تعيين نـمودند. من بيم آن دارم كه شما از حق خود متفرق شويد و خداى نخواسته سستى در انقلاب پديد آيد. لازم است در اين امر حياتى ، براى مصالح اسلام از مقاصد ديگر دست برداشته و هـمـه عـلمـا و قـشـرهاى علاقه مند به اسلام ، خصوصا جوانان پرشور اسلامى در تعيين خبرگان ، متحد شوند. در اين صورت خداوند تعالى با شماست . اميدواريم كه در اين چند روز، كـانـديداهاى مشترك همه علماء بلاد و علاقه مندان به اسلام را در رسانه ها بشنوم و بخوانم . از خداوند تعالى قدرت اسلام و پيروان را خواهانم .

4!!! مـن بـا پـشـتـيبانى ملت عظيم مسلمان ، از موضع قدرت به بدخواهان نهضت اسلامى و بـه تـوطئه گران راست و چپ اخطار مى كنم كه دست از افساد و توطئه برداريد و براى مـصـالح كـشـور به ملت بپيونديد و از نفاق و خدمت به اجانب بپرهيزيد و گمان نكنيد با اين حركات جاهلانه مى توانيد ملت را از مسير خود باز داريد و نيز به مطبوعات و رسانه هـاى جـمـعـى هـمـيـن اخطار را اكيدا مى كنم ، آزادى غير از توطئه است . از توطئه هاى خلاف مـصـالح عـاليـه اسـلام و كشور و ملت جدا جلوگيرى مى شود و من در صورت احساس خطر جدى ، مسائل را با ملت عزيزم در ميان مى گذارم تا ملت دلير، خود تصميم لازم را بگيرد، كه تا به حال در مسائل مختلف ، تصميم قاطعانه گرفته است .
5!!! ايـنـجـانـب بـه بـرادران اسـلامى ، در همه كشورها خصوصا به برادران عرب و ملت عـظـيـم عـرب كـه پيشتازان اسلامند، خطر عظيم اجانب ، خصوصا صهيونيسم را كرارا اعلام كـرده ام . لازم اسـت در شـهـر رمـضـان كه ماه اجتماعات اسلامى است ، مومنين در مجامع عمومى پرده از توطئه هاى اين غول جهانخوار برداشته و خطرات دشمن انسانيت را بر ملا كنند.
6!!! لازم اسـت از مـتـفـكـريـن بـزرگ جـهـان اسـلام دعـوتـى بـه عـمـل آيـد تـا ابـعـاد مختلف انقلاب كبيراسلامى ايران تشريح گردد و ضرباتى كه اين انـقـلاب بـر پـيـكـر جـهـانـخواران بين المللى زده است ارزيابى گردد تا تبليغات سوء دشـمـنـان انـقـلاب اسـلامـى مـا نـقـش بـر آب گـردد. از خـداونـد متعال عظمت اسلام و كشورهاى اسلامى را خواستارم .

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوى الخمينى

صحیفه نور جلد 8

 

سيره‏ عملى امام خمينى (ره) در ماه مبارك رمضان

 

عالمان رباني، چلچراغ‏هاى پر فروغى هستند كه در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مى‏درخشند، و با كسب نور و گرما از خورشيد رسالت و امامت، بر زمينيان تجلى مى‏كنند و آنان را به سوى منابع نور و بركت دودمان وحى، رهنمون مى‏سازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله عليه وآله نشانده، بر مشكات ملكوت، عروج مى‏دهند.

در ميان دين باوران كفر ستيز، چهره محبوب قرن، فقيه تيزبين سياست مدار، فيلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنيان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمينى رضوان الله عليه، از موقعيتى والا و ويژه برخودار است، زيرا روزها و ساعت‏ها و لحظه‏هاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آيه قرآن را مجسم ساخت و عينيت ‏بخشيد. در اين مبحث به سيره عملی امام می پردازيم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد .

حضرت امام (ره) توجه ويژه‏اى نسبت ‏به ماه رمضان داشته و بدين جهت، ملاقات‏هاى خودشان را در ماه رمضان تعطيل مى‏كردند و به دعا و تلاوت قرآن و... مى‏پرداختند.

و خودشان مى‏گفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است‏» (1) .

يكى از ياران امام، در اين باره گفته است :

در اين ماه، ايشان شعر نمى‏خواندند و نمى‏سرودند و گوش به شعر هم نمى‏دانند . خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با اين ماه در زندگى خود ايجاد مى‏كردند، به گونه‏اى كه اين ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجيد و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى‏كردند. (2)

ايشان، به هنگام سحر وافطار، بسيار كم مى‏خوردند، به گونه‏اى كه خادم‏شان فكر مى‏كردند كه امام، چيزى نخورده است! (3)

حضرت امام رحمة الله عليه درباره رمضان چنين مى‏سرايند:

ماه رمضان شد، مى و ميخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افــــطار به مـــــى كرد برم پيـــر خرابات گفتم كه تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

با باده، وضو گير كه در مذهب رندان در حضرت حق اين عملت ‏بارور افتاد (4)

 

عبادت و تهجد

 

از جمله برنامه‏هاى ويژه‏ حضرت امام (ره) در ماه مبارك رمضان ، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسيدن به عشق الهى مى‏دانستند و به صراحت ‏بيان مى‏كردند كه در وادى عشق، نبايد به عبادت به چشم وسيله‏اى براى رسيدن به بهشت نگاه كرد (5) .

اكثر آشنايان امام نقل مى‏كنند كه ايشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏هايشان بود.

بعضى از نزديكان ايشان مى‏گفتند كه وقتى در ظلمت و تاريكى نيمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام مى‏شدم، معاشقه امام را با ايزد احساس مى‏كردم و مى‏ديدم كه با خضوع و خشوعى خاص، نماز مى‏خواندند و قيام و ركوع و سجود را بجا مى‏آوردند كه حقا وصف ناپذير بود. با خودم فكر مى‏كردم كه شب امام، حقيقتا، ليلة القدر است (6) .

يكى از اعضاى دفتر ايشان، دراين باره مى‏گويد:

پنجاه سال است كه نماز شب امام، ترك نشده است. امام در بيمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعيد، حتى بر روى تخت ‏بيمارستان قلب هم نماز شب خواندند (7) .

امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترك نمى‏كردند. نقل شده است كه امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شديد، ماه مبارك رمضان را روزه مى‏گرفت و با اين كه در سنين پيرى بودند و ضعف بسيار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏جاى نمى‏آوردند، افطار نمى‏كردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا مى‏خواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مى‏كردند و صبح زود، براى كارهايشان آماده مى‏شدند (8) .

خانم زهرا مصطفوى مى‏ گويد:

راز و نياز امام و گريه‏ها و ناله‏هاى نيمه شب ايشان، چنان شديد بود كه انسان را بى اختيار، به گريه مى‏انداخت (9) .

يكى از اساتيد قم نقل مى‏كرد: شبى ميهمان حاج آقا مصطفى بودم. ايشان، خانه‏ جداگانه‏اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى‏كردند. نصف شب از خواب بيدار شدم و صداى آه و ناله‏اى شنيدم، نگران شدم كه مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بيدار كردم و گفتم: «ببين چه خبر است!» . ايشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است كه مشغول تهجد و عبادت است‏» (10) .

در ماه مبارك رمضان، اين شب زنده دارى و تهجد، وضعيت ديگرى داشت. يكى از محافظان بيت مى‏گويد در يكى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان، نيمه شب، براى انجام كارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر كنم. حين عبور، متوجه شدم كه امام، زار زار گريه مى‏كردند! هق هق گريه‏ امام كه در فضا پيچيده بود، واقعا مرا تحت تاثير قرار داد كه چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خويش راز و نياز مى‏كند. (11)

آخرين ماه مبارك رمضان دوران حيات امام، به گفته‏ ساكنان بيت، از ماه مبارك رمضان‏هاى ديگر متفاوت بود! به اين صورت كه امام هميشه، براى خشك كردن اشك چشم‏شان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارك رمضان، حوله‏اى را نيز همراه برمى‏داشتند تا به هنگام نمازهاى نيمه شب‏شان، از آن استفاده كنند! (12)

توجه ويژه به قرآن

 

امام خمينى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به ‏طورى كه روزى، هفت ‏بار قرآن مى‏خواندند!

امام در هر فرصتى كه به ‏دست مى‏آوردند، ولو اندك، قرآن مى‏خواندند. بارها ديده شد كه امام، حتى در دقايقى قبل از آماده شدن سفره - كه معمولا به بطالت مى‏گذرد - قرآن تلاوت مى‏كنند ! (13) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى‏خواندند . (14)

يكى اطرافيان امام مى‏گويد:

امام در نجف، چشم‏شان درد گرفت و به دكتر مراجعه كردند. دكتر بعد از معاينه‏ چشم امام گفت: «شما بايد چند روزى قرآن نخوانيد و به چشم‏تان استراحت ‏بدهيد» . امام خنديدند و فرمودند: «دكتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مى‏خواهم! چه فايده‏اى دارد كه چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما يك كارى كنيد كه من بتوانم قرآن بخوانم. » (15)

و در ماه رمضان يكى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏كرد كه امام خمينى در ماه مبارك رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏خواندند ، يعنى در هر سه روز، يك بار قرآن را ختم مى‏كردند . (16)

علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان ، دستور مى‏دادند كه چند ختم قرآن براى افرادى كه مد نظر مباركشان بود، قرائت ‏شود . (17)

گزيدهايى از توصيه‏ ها و سفارش‏هاى امام به مناسبت ماه مبارك رمضان

 

شما در اين چند روزى كه به ماه رمضان مانده، به فكر باشيد، خود را اصلاح كرده، توجه به حق تعالى پيدا نماييد.

از كردار و رفتار ناشايسته خود ، استغفار كنيد! اگر خداى نخواسته، گناهى مرتكب شده‏ايد، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان ، توبه كنيد! زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهيد! مبادا در ماه مبارك رمضان، از شما غيبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشيد! شما اقلا، به آداب اوليه‏ روزه عمل نماييد و همان ‏طورى كه شكم خود را از خوردن و آشاميدن نگه مى‏داريد، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز داريد! از هم اكنون بنا بگذاريد كه زبان را از غيبت، تهمت، بدگويى و دروغ نگهداشته، كينه، حسد و ديگر صفات زشت ‏شيطانى را از دل بيرون كنيد!

اگر با پايان يافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هيچ گونه تغييرى پديد نيامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صيام فرقى نكرد، معلوم مى‏شود روزه‏اى كه از شما خواسته‏اند ، محقق نشده است.

اگر ديديد كسى مى‏خواهد غيبت كند، جلوگيرى كنيد و به او بگوييد! «ما، متعهد شده‏ايم كه در اين سى ‏روز ماه مبارك رمضان، از امور محرمه خود دارى ورزيم.» و اگر نمى‏توانيد او را از غيبت ‏باز داريد، از آن مجلس خارج شويد! ننشينيد و گوش كنيد! باز تكرار مى‏كنم تصميم بگيريد در اين سى روز ماه مبارك رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه‏ اعضاء و جوارح خود باشيد.

توجه بكنيد كه به آداب ماه مبارك رمضان عمل كنيد; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معناى واقعی اش باشد . (18)

پى ‏نوشت‏ها

1- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 286 .

2- برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى( ره) ، ج 3 ، ص 90 .

3- همان، ص 89 .

4- روزنامه‏ جمهورى اسلامى، مورخ 8/1/69 .

5- روزنامه جمهورى اسلامى، 20 / 11 / 64 .

6- امام در سنگر نماز، ص 83 / هزار و يك نكته، حسين ديلمى، نكته 129 .

7- هزار و يك نكته، حسين ديلمى، حبيب و محبوب، ص 53 / سيماى فرزانگان، ص 180 .

8- سيماى فرزانگان، ص 159 / برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى( ره) ، ج 3 ، ص 99 .

9- برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى (ره) ، ج 3 ، ص 132 .

10- همان، ص 286 .

11- هزار و يك نكته، حسين ديلمى، نكته 104 / جلوه‏اى از خورشيد ، ص 90 .

12- برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى ، ج 3 ، ص 126 .

13- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 270 .

14- برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى ، ج 3 ، ص 198 .

15- همان، ص 7.

16- همان .

17- پا به پاى آفتاب، ج 1 ص 181 .

18- سيماى فرزانگان، صص 159 و 161 برداشتهايى از سيره‏ امام خمينى، ج 3 ، ص 8 .

 

انتهای پیام/200