کشور جمهوری اسلامی ایران دارای موقعیت جغرافیایی منحصربه فرد در قلب تقاطع ارتباطی خاورمیانه، آسیا و اروپا ، همچنین محل مناسبی برای محیط کسب و کار جذاب و داشتن ظرفیت های بالقوه و مزایایی نظیر موقعیت جغرافیایی استراتژیک، تنوع اقلیمی، مزایای اقتصادی، امنیت انرژی و بازارهای داخلی و منطقه ای است ، اما عدم دسترسی به این داشته های استراتژیک باعث شده تا به بهانه های مختلف کشور های اروپایی ، آمریکا و .... ایران را در لیست تحریم های خاصی قرار دهند بلکه بتوانند با محدود سازی و اعمال فشار میانبری برای دستابی ایجاد کنند.

عمدهٔ تحریم‌ها علیه ایران پس از وقوع انقلاب ۵۷ شکل گرفت و از نظر تحریم‌کنندگان این تحریم ها را می‌توان به ۴ دسته کلی تقسیم‌بندی کرد: تحریم‌های چندجانبه، تحریم‌های اتحادیه اروپا، تحریم‌های تک‌جانبه از سوی کشورهای مختلف مانند ایالات متحده و تحریم‌های کنگره آمریکا  ارزیابی کرد.

اگر بخواهیم ابعاد اثر گذاری تحریم ها را بر علیه جمهوری اسلامی ایران در یک پاراگراف بدون تعصبات ملی از زبان مقامات آمریکایی ارزیابی کنیم، تحریم‌های اعمال شده علیه ایران  سخت‌ترین و فلج‌کننده‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ تمدن انسان  اگر چه ایرانی ها تهدید ها را به فرصت تبدیل کردند اما نمی توان از آثار این تحریم ها به راحتی گذشت.

تحریم‌ها فقط به فروش نفت، تجهیزات و امکانات خلاصه نشد بلکه این تحریم‌ها، تجهیزات پزشکی و دارویی ایران را هدف قرار داد و تاثیرات منفی آن در زندگی بسیاری از بیماران صعب‌العلاج و سرطانی سایه افکند.

سیاست‌ها تحریمی آمریکا علیه ملت ایران از اردیبهشت ۹۷ به صورت جدی‌تری پیگیری شد. اوج این تحریم‌ها در قالب ممانعت از ورود دارو‌های بیماران خاص به ایران بود که در نتیجه این اقدام غیرانسانی «مرگ تدریجی 1000 بیمار تحریمی» کلید خورد و ازقربانیان این تحریم‌ها می‌توان به بیماران تالاسمی اشاره کرد،  همچنین به دلیل این تحریم‌ها ۱۵ نفر از بیماران مبتلا به ای‌بی در کشور فقط به‌خاطر نبود پانسمان مپیلکس جان خود را از دست داده‌اند تا بیماران ام‌پی‌اس، بیماران سرطانی نیز در این لیست کشنده تحریمی قرار بگیرند.

اگر مروری بر اقدامات  کشور فرانسه و انگلیسی در رابطه با تحریم ها و خباثت های آنها در حوزه بهداشت و سلامت داشته باشیم بدون شک با یک سرچ ساده به خون های آلوده به ایدز ،بیماران هموفیلی ، کشتار تقریبا 40% از جمعیت ایران براثر قحطی بی‌سابقه درطول سال‌های 1917 تا1919 میلادی، تجهیز شیمایی رژیم بعث عراق که باعث شد هزاران نفر از مردم ایران به انواع بیماری‌های شیمیایی مبتلا شوند خواهیم رسید که با اقدامات غیر انسانی خود در زمینه بهداشت و سلامت، بسیاری از مردم را به کام مرگ فرستاد.

آمریکایی ها و اروپایی ها به این نتیجه رسیده اند که تحریم ذیل کارزار فشار حداکثری آنچنان نتوانسته به ایران آسیب وارد کند بنابراین به سراغ سناریوی تشویش و دلسوزی رفته اند که این روزها با اسم رمز مهسا، نیکا، اوین، اسرا، دختر ایلامی، سقوط اشنویه بارها خبر های آن را خوانده و گوش داده ایم تا با استفاده از تاکتیک های رسانه ای آشوب و اغتشاش را در ایران اجرایی کنند.

این روزها و همزمان با اغتشاشات به بهانه فوت مهسا امینی دختر کرد که توسط ایالات متحده آمریکا، انگلیس ، اتحادیه اروپا  ،گروهک های تروریستی پ ک ک و کومله  سناریوی آن طراحی شده شاهد حمایت های مداخله جویانه حقوق بشری این کشور ها هستیم که با اعتراف برخی از آشوبگران سرنخ آنها به سرویس های اطلاعتی خودشان می رسد تا با همکاری رسانه ای و بوق های تبلیغاتی محرکی برای برخی از جوانان و نوجوانان بی خبر از همجا باشد.

به سراغ یکی از کارشناسان فضای مجازی و رسانه ای می رویم تا بخشی از سناریو های رسانه ای ایجاد شده در این مدت را بشناسیم و اطلاعاتی را در این زمینه بدست بیاوریم.

محمودی محمدی در ابتدای صحبتهایش به تکنیک های عملیات روانی در سطح راهبردی آمریکا و انگلیس و رسانه های فارسی زبان ماهوارای اشاره کرد و گفت: تکنیک های دروغ بزرگ، دشمن سازی، اسطوره سازی ، القاء، انسانیت زدایی از نهادها ، برجسته سازی و بزرگنمایی در کنار تفرقه افکنی و تکرار بخشی از روش هایی بوده که این کشور ها با رسانه هایشان در مدت تقریبا 4 هفته گذشته بعد از فوت مهسا امینی بکار برده تا با این روش ها و تحت تاثیر این مدل خبرها مردم را وادار به ورود به کف خیابان کند.

او می گوید همه این عملیات های دشمن در سطح راهبردی بوده و در سطح تاکتیکی با استفاده از روش های خبری تحریک، حذف بخشی از سند اصلی، جهت دار کردن خبرها، ارائه اطلاعات گزینش شده، چینش خبری، استفاده از خبر های تایید نشده ، پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت توسط مخاطب و فوریت بخشیدن ساختگی به خبر توانسته هدایت ذهن ها را در دست گرفته تا با پول پاشی سرویس های اطلاعاتی، ورود نفرات گمارده ، تحریم های خاص و کشته سازی کشور را به آشوب و اغتشاش بکشاند.

این کارشناس حوزه رسانه و فضای مجازی تاکید کرد: بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال به شکلی ویژه عهده دار تامین خوراک تبلیغاتی برای رسانه های مخالف خارجی شده و در ایران هدایت آشوبگران را برعهده گرفته تا سناریوهای طراحی شده توسط دشمن یعنی عملیات رسانه ای، تحریم و کشاندن مردم به خیابان در جمهوری اسلامی ایران  برای فروپاشی به سر منزل برسد.

وی با اشاره به اینکه مردم باید با خود بیندیشند وقتی آمریکا بیماران سرطانی را تحریم می کند چگونه است که دلسوز مردم و حقوق بشر می شود گفت: بدون شک این روزهای پر حادثه همچون فتنه های گذشته تمام می شود اما نباید فراموش کرد که طرح صیانت از فضای مجازی و ضرورت داشتن سواد رسانه ای موضوعاتی بود که در این فتنه دشمن بر آن موج سواری کرد.

محمدی در رابطه با تاکتیک تفرقه افکنی که از حربه های رسانه ای این روزها بر علیه ایران است گفت: یادداشت نویس روزنامه صهیونیستی معاریوپیشتر در یاداشتی آورده بود، "ایران کشوری چند قومیتی است و اکنون وقت آن فرا رسیده تا با استفاده از قومیت های مختلف در ایران ساختار این کشور را متزلزل کنیم"، موضوعی که این روزها در پمپاژ های خبری بر علیه جمهوری اسلامی به خوبی دیده می شود.

او در پایان تایید کرد: دشمن بر علیه جمهوری اسلامی ایران از تکنیک تفرقه افکنی و شکاف بین حاکمیت و مردم استفاده می کند  تا با ایجاد بی اعتمادی نسبت به مسئولان و پرهیز از بر انگیخته شدن عرق ملی مردم اثر بخشی بیشتری بر آشوب ها داشته باشد و بدون شک این سناریو ها زمینه سازی برای یک برنامه بزرگ است که در حوزه فعالیت من نبوده و مسئولان و مردم باید به آن توجه داشته باشند چرا که غارت هدف اصلی دلسوزی های این گرگ های در پوست میش است.

در روز های آینده با تشریح چرایی آشوب ها در ایران گزارش های بیشتری از روند این سناریوی طراحی شده بر علیه جمهوری اسلامی ایران را با نیروی رسانه پیش روی شما باز خواهیم کرد، ادامه این گزارش به زودی منتشر می شود.

انتهای پیام/