آخرین اخبار

12. بهمن 1393 - 22:19   |   کد مطلب: 280
سیر تاریخی تقسیمات کشوری و انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد:
انتخابات"کهگیلویه"در دوران مشروطیت + اسناد تاریخی
آنچه پیش روی شما عزیزان قرار دارد بخش اول از این سلسله مباحث است که در روزهای آینده بخش های دیگری از آن مستند به اسناد تاریخی و با ذکر منابع موثق تقدیم می گردد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه، به نقل از عصردنا - سید ابوالحسن حسینی نیک : این پایگاه اطلاع رسانی  قصد دارد در سلسله یاداشت هایی به موضوع انتخابات کهگیلویه و بویراحمد در گذر تاریخ بپردازدآنچه پیش روی شما عزیزان قرار دارد بخش اول از این سلسله مباحث است که در روزهای آینده بخش های دیگری از آن مستند به اسناد تاریخی و با ذکر منابع موثق تقدیم می گردد.

امید است دوستان عزیز با ارائه رهنمودهای لازم ما را در این مسیر همراهی نمایند.

****
مجلس وزارت که برای اولین بار در افکار قائم مقام فراهانی رسوخ کرد و تلاش های نافرجام امیرکبیر برای ایجاد کنسطی طوسیونConstitution) سرانجام با رشادت­ها و دلاوری­های مجاهدان مشروطه و روشنفکران ایرانی در زمان سلطنت مظفرالدین شاه به بار نشست.

ایجاد نظامی قانونمند بر اساس تفکیک قوا، بنیان گذاری ارتشی قوی،ساماندهی نظام اداری و اقتصادی، برقراری یک نظام حقوقی مدون، و گسترش نظام آموزشی جدید از جمله آرمان های متفکران عصر مشروطه بود. یکی از مهم ترین راهکارهای انجام اصلاحات فوق، تشکیل مجلس بود تا با وضع قوانین، را برای اجرای اصلاحات هموار سازد. اما این نهاد مقدس، به تدریج، به مکانی فرمایشی در راستای دسیسه بازیهای پادشاهان پهلوی تبدیل گردید.

انتخابات انجام گرفته در منطقه کهگیلویه و بویراحمد و آراء نمایندگان این حوزها مبین این تغییرات از عصر مشروطه تا پایان دوران پهلوی است.

در این مقاله، سعی خواهد شد برای روشن شدن هر چه بیشتر این موضوع به چگونگی شکل گیری سیر تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد بعد از اسلام در نقشه سیاسی کشور و همچنین با توجه به آراء منتخبان نمایندگی ادوار مختلف مجالس قانون گذاری و نیز میزان حضور مردم در انتخابات صورت گرفته در این حوزه ها، به بررسی صحت این انتخابات در سه دوره مشروطیت، پهلوی اول و پهلوی دوم پرداخته شود.

 
پیشنه تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد بعد از اسلام

اسناد تاریخی نشان می­دهد که منطقه کهگیلویه و بویراحمد حتی قبل از هخامنشیان سکنه بومی داشته و به طور مشحص از زمان هخامنشیان محل سکونت اقوام آریایی بوده است و ایل جاکی در این مقطع زمانی يعني قرن ششم هجري به آنها پیوسته­ اند به طوریکه امروزه عمده جمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد ( به استثنای سادات ساکن در استان) از نسل ایل جاکی محسوب می شود. حتی در زمان سلوکیان و اشکانیان، خلوص و اصالت آنان محفوظ مانده و منابع موجود حکایت از تغییرات چشمگیری در بافت جمعیتی آن نمی کنند. این ترکیب جمعیتی به طور عمده در دوره ساسانیان نیز محفوظ ماند و اگر کوچ و مهاجرتی اتفاق افتاده باشد در حدی نبوده که بر ترکیب سکنه اصلی اثر بگذارد.[1]

سرانجام از سال 12 هجری به تدریج حمله مسلمین به ایران آغاز شد و ساسانیان مغلوب آنان شدند و امپراتوری پهناور ایران به دست مسلمانان افتاد. در اوایل دوره اسلامی تمام منطقه فارس به چهار بخش تقسیم شد و هر بخش را تحت اختیار یک فرمانروای عرب قرار دادند که یکی از این چهار بخش، منطقه کهگیلویه به مرکزیت ارجان[2] بود.

 به هر حال قدیمی ترین اثری که در آن نامی از این منطقه رفته، المسالک و الممالک نوشته ابن خرداد است که در قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است. که ابن خرداد، زموم (رموم) فارس را چهار تا ذکر و اولین آنها را به نام زم حسن بن جیلویه یا بازنجان معرفی می کند.[3]

همچنین،  ریاست مردم کهگیلویه در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری به عهده فردی به نام روزبه بود که او را پادشاه این منطقه (پادشاه زمیگان) نیز می خواندند.[4] با این تفاسیر، حداقل تا سال 346 ه.ق خاندان گیلویه بر نواحی کهگیلویه حکومت می کردند. اما از قرن سوم هجری به بعد است که محدوده وسیعی از مملکت ایران، شامل استان های لرستان،، ایلام، چهار محال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و بخش های ار استان فار س و خوزستان، تحت عنوان بلاد اللور (لرستان) شناخته شد و در سال 300 هجری در اختیار دو برادر به نامهای بدر و منصور قرار گرفت.[5]

منطقه­ ای که استان چهار محال و بختیاری و استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی را در بر می گرفت در اختیار برادر بزرگتر یعنی بدر قرار گرفت و به همین جهت در قرون بعدی به نام منطقه « لر بزرگ» معروف گردید.[6]

اما، در قرن ششم هجری که اتابکان لر بر منطقه لر بزرگ حاکم شدند، مملکت فارس نیز به پنج کوره تقسیم شده بود. قسمت عمده این سرزمین که امروزه استان کهگیلویه و بویراحمد را تشکیل می دهد در این مقطع تاریخی جزء «شاپور خره» محسوب می شد و تقریبا به استثنای بخشی از منطقه بهمئی گرمسیر، بقیه مناطق استان جزء کوره مذکور به حساب می آمدند.[7]

از این رو، پیش از تاسیس سلسله صفویه، منطقه ای به عنوان ارجان شناخته می شد و به دو منطقه پشتکوه (کهگیلویه) و زیر کوه تقسیم می شد. از تقسیمات کشوری در اوایل دوران صفوی یعنی دوران شاه اسماعیل اطلاع زیادی در دست نیست، بنابراین، از وضعیت سیاسی منطقه کهگیلویه هم در این مقطع  آگاهی چندانی نداریم، اما می دانیم که از دوران شاه طهماسب اول (از 984-930) مملکت به 13 ایالت مهم تقسیم و ایالت ارجان[8] که قبلا ضمیمه فارس بود، مجزا شد و به عنوان ایالت کهگیلویه رسما به صورت حاکم نشینی مستقل در آمد و یکی از ایالت های مهم کشور را تشکیل داد. به همین مناسبت بخشی از ایل افشار که یکی از ایلات تشکیل دهنده قزلباش بود به ایالت کهگیلویه منتقل شد و سران این ایل تا 1005ه .ق زمام امور کهگیلویه را در دست گرفتند و بر آن حکومت کردند. [9]

به هر حال کهگیلویه در دوره صفویان ایالتی مستقل و داری قدرت بود. ایل های مهمی که امروز در استان کهگیلویه و بویر احمد وجود دارند شامل: بویر احمد، بابویی، چرام، طیبی، بهمئی، دشمن زیاری و ...می باشد. مردم هیچ کدام از این ایلات از سرگذشت و تحولات تاریخی ایل خود در دوره های پیشین، اطلاعات مستند و مدونی ندارند. بنابراین تاریخ روشن و مستند این ایلات تقریبا از اواسط دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه شروع می شود و ترکیب ایلی منطقه کهگیلویه در دوره قاجاریه تا حدود زیادی تا به امروز ثابت مانده است. تنها استثنا در این موضوع، افول ایل نویی و گسترش ایل بویر احمد است.

 بر این اساس، در دوره قاجاریه ، جغرافیای تاریخی کهگیلویه تغییری نکرد و مرزهای جغرافیایی آن تقریبا با دوره زندیه تفاوتی نداشت. تغییری که در این دوره به چشم می خورد در زمینه نام گذاری مناطق است. تا قبل از دوره قاجاریه، استان کنونی کهگیلویه و بویر احمد که منطقه بهبهان هم جزو آن به شمار می رفت، به دو قسمت پشت کوه و زیر کوه تقسیم می شد. منطقه زیر کوه شامل ناحیه بهبهان و ناحیه لیراو بود و منطقه پشت کوه شامل سه ناحیه تل خسروی، رون و بلاد شاپور می شد. اما از اواخر دوره قاجاریه به تدریج به نام ایلات ساکن در آنها شناخته شدند و منطقه پشت کوه به نواحی متعددی چون چرام، طیبی، نویی، دشمن زیاری و بویراحمد تقسیم و مشهور گشت.[10]

 
تقسیمات کشوری و تاسیس استان کهگیلویه و بویراحمد

در اوایل دوره قاجاریه، ایران از نظر تقسیمات اداری و حکومتی به پنج حکمرانی و دوازده حکومت نشین مستقل تقسیم گردید، مشتمل بر:

1. حکمرانی مستقل آذربایجان؛ با شهرهایی همچون آذربایجان، همدان و زنجان؛

2. حکمرانی ایالت های مستقل کردستان، کرمانشاهان و سر حدین عراق؛

3- حکمرانی فارس، شامل فارس و بنادر، جزایر، بهبهان، کهگیلویه، بختیاری و خوزستان،

4. حکمرانی کرمان و بلوچستان.

در تقسیمات کشوری ایران، مصوب 16 ابانماه 1316 ه.ش کشور به شش استان و پنجاه شهرستان به نام های استان غرب، شمال غرب، شمال، جنوب، شمال شرق و مکران تقسیم شد و شهرستان بهبهان و کهگیلویه با بخش­های بهبهان، بلاد شاپور، زیدون، دیلم ، بابوئی، بویراحمد، دشمن زیاری، طیبی ، بهمئی در این تقسیمات در شمار شهرستان های استان غرب قرار گرفت.[11] در اصلاح قانون تقسیمات کشوری مصوب نوزدهم دی ماه 1316 کشور ایران مطابق نقشه به ده استان و چهل و نه شهرستان تقسیم گردید و شهرستان بهبهان و کهگیلویه در عداد شهرستان های استان هفتم به مرکزیت شیراز قرار می گیرد.

بعد از چندی، هئیت وزیران در جلسه مورخ 23/10/1337 (در اهواز) بر طبق پیشنهاد وزارت کشور تصویب نمودند که بخش کهگیلویه از شهرستان بهبهان، منتزع و طبق تقسیمات کشور به شهرستان تبدیل گردد. با تصویب هیئت وزیران مورخ 15/8/1338 مرکز شهرستان کهگیلویه در قریه چرام تعیین شد و به شش بخش تقسیم گردید:

1. بخش حومه؛ دارای شهرستان های چرام، دهدشت و بویراحمد گرمسیری با مجموع 79 قریه،

2. بخش لوداب، دارای دهستان­های طیبی سرحدی، طیبی گرمسیری و دشمن زیاری با مجموع 143 قریه.

3. بخش بهمئی، دارای دهستان صیدون با 57 قریه؛

4. بخش باشت؛ دارای دهستان باشت با 39 قریه؛

5. بخش لوداب، داری قسمتی از دهستان دروهان، ذیلایی و تامرادی با 92 قریه؛

6. بخش گچساران؛ نیز از شهرستان بهبهان، منتزع و ضمیمه شهرستان جدید التاسیس کهگیلویه گردید. در این مصوبه، بخش تل خسرو و قسمتی از دهستان­های دروهان و بخش­های سرود و دشت روم از شهرستان کهگیلویه جدا و ضمیمه شیراز شد.

همچنین با تصویب هئت وزیران در جلسه مورخ 23/10/1340 مقررشد که شهرستان ممسنی از شهرستان کازرون، منتزع و خود به شهرستان تبدیل گردد و دهستان بویراحمد سردسیر به همراه دهستان سی سخت، ضمیمه این شهرستان جدیدالتاسیس شود.

سرانجام با تصویب هئیت وزیران در جلسه مورخ 22/4/1342 و به موجب نامه ای به شماره 6696 به تاریخ 24/4/1342 منطقه کهگیلویه و بویراحمد سردسیر و گرمسیر تبدیل به فرمانداری کل بویراحمدی و کهگیلویه گردید و مرکز کل بویراحمدی و کهگیلویه، شهرستان یاسوج قرار گرفت و شهرستان های آن بدین شرح تعیین گردید.

1. شهرستان بویراحمد سردسیر که از استان فارس منتزع گردید؛

2. بخش های حومه: شامل تل خسرو، جلیل بابکان و دشت روم؛

3. بخش دروهان، شامل سی سخت و لوداب؛

4. کهگیلویه که به طور کامل از استان خوزستان منتزع گردید، به همراه بخش های تابعه آن از جمله باشت، گچساران، بهمئی و لنده.

و در نهایت در نامه ای به شماره 53966 و به تاریخ 6/10/55 و با تصویب هئیت وزیران در جلسه مورخ 6/10/1355 فرمانداری کل کهگیلویه و بویراحمد به استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل گردید.[12]

نگاهی به سابقه تاریخی ومفاهیم انتخابات در ایران

سابقه و دیرینه انتخاباتی ایران به ۹۷ سال پیش بر می گردد. از آن مقطع به این سو ما عمدتاْ شاهد دو دوره متفاوت انتخاباتی با قوانین و دستاوردهای مختلف بوده ایم که می توان آن را به انتخابات قبل از انقلاب و انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقسیم کرد. اولین شکل انتخابات و تشکیل مجلس در ایران به زمان بعد از مشروطیت بر می گردد.

فرمان مشروطیت در تاریخ ۱۴ جمادی الثانی سال ۱۳۲۴ هجری قمری از طرف مظفرالدین شاه قاجار صادر شد و اولین مجلس موقتی که طبق این فرمان باید” نظامنامه انتخابات” را تهیه نماید، در تاریخ ۲۶ مرداد ماه سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در عمارت نظام تشکیل شد.

اولین قانون انتخابات در تاریخ ۱۸ شهریور۱۲۸۵ هجری شمسی بوسیله میرزا حسن خان منیرالملک، مرتضی قلیجان، صنیع الدوله، مخبرالسلطنه، مخبرالملک، موتمن الملک و محتشم السلطنه تهیه و تدوین گردید و بلافاصله پس از رسمیت یافتن متمم قانون اساسی، به تصویب مجلس رسید و اولین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۷ مهر ۱۲۸۵ هجری شمسی افتتاح شد. به موجب مقررات این نظامنامه طول نمایندگی دو سال و تعداد نمایندگان ۱۵۶ نفر بودند که ۶۰ نفر از تهران و ۹۶ نفر از سایر شهرستانها انتخاب می شدند. البته در دوره یکم انتخاب صنفی بوده و همه طبقات مردم در آن شرکت نداشتند.

از نکات قابل ذکر اولین نظامنامه انتخاباتی شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان به شرح زیر بوده است:

- سن انتخاب کنندگان کمتر از ۲۵ سال نباشد.

-  ملاکین و فلاحین باید صاحب ملکی باشند که هزار تومان قیمت داشته و در غیر این صورت از انتخاب کردن محروم بودند.

- زنان از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم بودند.[13]

دومین قانون انتخابات موسوم به انتخابات دو درجه در تاریخ ۱۰ تیر ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی تهیه و تدوین گردید. در این قانون، انتخابات از صنفی به دو درجه ای اصلاح و زمینه بیشتری برای مشارکت مردم فراهم گردید. زیرا در این قانون قید اختصاص انتخاب کننده به طبقات معین از بین رفت و به همه طبقات به غیر از بانوان حق شرکت در انتخابات داده شد لیکن محدودیت هایی برای بی سوادها و افراد غیر متمکن قایل شدند. بدین معنی که به موجب بند ۴ از ماده ۴ قانون مذکور انتخاب کنندگان باید لااقل ۲۵۰ تومان علاقه ملکی داشته و یا پرداختی مالیات آنها کمتر از ۱۰ تومان نباشد و یا ۵۰ تومان عایدی سالانه داشته و یا تحصیلکرده باشند. ضمناْ تعداد نمایندگان از ۱۵۶ نفر در دوره اول به تعداد ۱۲۰ نفر تقلیل یافت و مطابق جدول نظامنامه انتخابات تمام ایران به ۳۰ حوزه عمومی تقسیم شد و سن رأی دهندگان نیز از ۲۵ سال به ۲۰ سال تقلیل یافت.

سومین قانون انتخابات در جلسه مورخ 29/7/1290 هجری شمسی به تصویب مجلس دوم رسید. مجلس دوم پس از ۳ سال فترت بر اساس این قانون در تاریخ 14/9/۱۲۹۳ هجری شمسی تشکیل گردید. البته این مجلس به علت شروع جنگ جهانی اول بیش از یک سال دوام نیافت و در تاریخ 22/8/1294 تعطیل شد. به موجب قانون سوم، مأخذتمول ملغی و انتخابات عمومی و یک درجه ای گردید. عده نمایندگان ۱۳۶ نفر و مقرر شد انتخاب کنندگان بایستی در حوزه انتخابیه خود متوطن و یا لااقل شش ماه قبل ازتاریخ انتخابات در آن حوزه اقامت داشته باشند.[14]

بنابراین در دوران فرمانروایی سلسله قاجار، ایالت ارجان اهمیت دو چندان یافت و بعد از به ثمر نشستن انقلاب مشروطیت ایران و به تبع آن، تشکیل مجلس شورای ملی، شهر بهبهان به همراه شهرهای کهگیلویه و بویر احمد، دارای حوزه انتخابه گردید و از دوره سوم مجلس قانون گذاری تا پایان دوره بیست و چهارم آن به جز در دو دوره، در دیگر ادوار مجلس، در مجلس شورای ملی صاحب نماینده شد.

در اینجا به منظور تکمیل مباحث، ضروری دانستیم که اجمالا به موضوع انتخابات و حوزه نمایندگی استان کهگیلویه و بویراحمد قبل و بعد از انقلاب اسلامی اشاره کنیم. بنابراین، انتخابات قبل از انقلاب اسلامی به سه دوره مشروطیت، پهلوی اول و پهلوی دوم تقسیم شده است که عبارتند از:

 1.مشروطیت و انتخابات کهگیلویه

پس از به ثمر نشستن انقلاب مشروطه و با تشکیل مجلس اول، همانطوری که اشاره شد تدوین کنندگان نطام نامه انتخابات، معتقد بودند که روستائیان، کشاورزان، ایلات و خرده مالکانی که کمتر از هزار تومان ملک داشته باشند، افرادی جاهل، بی سواد، بی تجربه از لحاظ فعالیت سیاسی، بی ثبات، فریب خور و تابع احساسات هستند، به همین دلیل به درستی نمی توانند تصمیمات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بگیرند.

همچنین اعتقاد داشتند اینان گروهی هستند که به شدت تحت نفوذ اشراف، خان ها، اعیان، روسای قبایل، حکام محلی و مالکان عمده قرار میگیرند و به جای اینکه در جهت منافع ملی قدم بردارند، در جهت منافع گروه های مذکور تصمیم گیری می کنند و در پی گنجاندن بند چهارم در ماده دوم نظام نامه اول انتخابات مجلس شورای ملی که حق شرکت در انتخابات را منوط بر داشتن حداقل 1000 تومان املاک قرار داده بود، حدود 80درصد جمعیت ایران که روستایی بودند، از سهیم بودن در توزیع قدرت سیاسی کنار گذاشته شدند.[15]

اما از همان آغازدوره اول مجلس شورای ملی، ایلات، خواهان داشتن نماینده بودند . بنابراین سعی شد با دادن حق رای به ایلات و اختصاص یافتن کرسی های از مجلس برای نمایندگان ایلات و عشایر، از این طریق به ایشان در توزیع قدرت سیاسی، سهمی داده شود و انگیزه و عطش و قدرت طلبی، نظامی گری، شجاعت و دلاوری آنها نهادینه شود و در یک مسیر درست و معقول قرار بگیرد. همچنین به علت کوچ ایلات و نبود راههای مواصلاتی مناسب، دسترسی آنها بسیار سخت بود. لذا از این طریق می خواستند که از رای دادن و نماینده داشتن ایشان اطمینان حاصل گردد. شاید علت دیگر آن بود که از آن طریق تا حدودی از یاغی گری، راهزنی، غارت و چپاولی که به دست ایلات انجام می گرفت، کاسته و از آنها در فرایند توسعه سیاسی و مدنی شدن استفاده کنند.

از آنجایی که اکثر قریب به اتفاق مردم این مناطق( کهگیلویه و حومه) به زندگی ایلیاتی و کوچ نشینی مشغول و از این راه امرار معاش می کردند و از سوی دیگر به علت کم سوادی و بی اطلاعی مردم این ناحیه از اوضاع کشور و صعب العبور بودن راههای ارتباطی با مرکز همچنین به علت فقر مالی که بر اکثر مرم این مناطق حکفرما بود. ساکنان این مناطق اکثرا نه از مشروطه و نه از مجلس و جایگاه آن در کشور هیچ اطلاعی نداشتند.

با توجه به اینکه در نظام نامه انتخابات مجلس شورای اسلامی، تدوین کنندگان نظام نامه، دوره اول مجلس را طبقاتی در نظر گرفته بودند، عده خاصی توانایی آن را داشتند که در این مجلس حضور یابند و از سوی دیگر در این دوره برای اکثریت ایلات و عشایر نیز سهمیه در نظر گرفته نشده بود و در دوره دوم مجلس قانون گذاری نیز که­ برای رای دهندگان و منتخبان، شرایط خاصی اتخاذ شده بود، در این حوزه انتخاباتی صورت نگرفت.

بر این اساس، منطقه کهگیلویه به مرکزیت بهبهان، که از نظر تقسیمات کشوری و حوزه انتخابات جزو منطقه فارس محسوب می شد، عملا در دوره­های اول و دوم نماینده ای در مجلس شورای ملی نداشت. زیرا همانطوری که در مطالب فوق­الذکر اشاره شد اصولا انتخابات در این منطقه انجام نگرفت.

 

*** اعتبار نامه سید امان الله بهبهانی ( دوره سوم مجلس شورای ملی )

 اما در دوره سوم مجلس سید امان الله بهبهانی به نمایندگی کهگیلویه و بهبهان وارد مجلس گردید یعنی در این دوره برای اولین بار انتخابات برگزار گردید که تنها 245 رای به صندوق ها ریخته شد ونماینده منتخب با 164 رای حائز اکثریت آرا شد. در دوره چهارم، محمد جواد خان سردار اقبال بختیاری نمایندگی منطقه کهگیلویه و بهبهان را به عهده داشت یعنی میتوان گفت با آگاهی مردم در انتخابات به تدریج جمعیت بیشتری (2659 نفر) به نسبت دوره قبلی در انتخابات شرکت کردند.[16]

 

 

 در دوره پنجم هم منطقه کهگیلویه و بهبهان نماینده ای در مجلس نداشت.البته­ برخی از منابع میرزا حسن خان مشارالملک را نماینده دوره پنجم منطقه کهگیلویه و بهبهان دانسته اند به طوریکه آراء ماخوذه شده در این دوره را حدودا 4000 رای تخمین زدند ، ولی قید کرده اند که مشارالیه قبل از ورود به مجلس استعفا داده است. در هر صورت، منطقه کهگیلویه در مجلس پنجم نماینده ای نداشت.[17]

 

از این رو، در این سه دوره از انتخابات، سید امان الله بهبهانی، سردار اقبال بختباری، از این حوزه با آرائی به ترتیب در حدود 66 درصد و 64 درصد آراء به مجلس شورای ملی راه یافتند و از آراء کسب شده توسط محمدحسین مشارالملک اطلاع خاصی وجود ندارد.

همچنین از میان این نمایندگان تنها سید امان الله بهبهانی ساکن این منطقه بود . لازم به ذکر است که از عملکرد این نمایندگان در مجالس قانون گذاری اطلاع خاصی در دست نیست و تنها به این نکته میتوان اشاره داشت که سید امان الله بهبهانی به مدت ده ماه و دو روز در مجلس حضور داشته است.

 

دوره

نام­ نماینده­ و تحصیلات

تعداد آراء ماخوذه

کل آراء

تاریخ انتخابات

حوزه انتخابیه

سوم

سیدامان­ الله بهبهانی­ دارای تحصیلات­ متعارف از اصناف و مالک

164

245

24رمضان1332 ه.ق.

بهبهان­ و کهگیلویه

چهارم

سردار­اقبال بختیاری، مالک

1722

2659

جمادی الثانی 1339ه.ق

بهبهان­و کهگیلویه

پنجم

حسن­ خان مشارالملک دارای­تحصیلات  متوسطه،کارمند دولت ،مالک و در دوره اول نماینده تهران.

از آراء ایشان و تاریخ ­انتخابات اطلاعی در دست نیست

بهبهان ­و کهگیلویه

 

جدول شماره 1: آراء نمایندگان در دوره­های مختلف انتخابات مجلس شورای ملی در زمان مشروطه

 

بنابراین، مشروطیت در 5 دوره مجالس مذکور در منطقه کهگیلویه نمودی نداشت،. زیرا از مجموع 5 دوره ، در3 دوره آن نماینده ای نداشت و در 2 دوره دیگر هم، اولا افراد غیر بومی بودند و ثانیا، مردم در انتخاب آنان نقش نداشتند.زیرا عملا افراد مزبور را متنفذان بهبهان و اقلیتی از مردم ساکن شهر که وابسته به آن متنفذان بودند انتخاب می کردند. البته با سران ایلات کهگیلویه کم و بیش، به نسبت میزان قدرت و اهمیت سیاسی شان، در مورد انتخاب نماینده مشورت  می شد. این وضع تا دوره بیستم مجلس شورای ملی که حوزه انتخابیه کهگیلویه از حوزه بهبهان منفک شد، ادامه داشت و در قسمت های بعدی به این مطالب اشاره خواهیم کرد.

 

پایان بخش اول **** ادامه دارد .............

 

توضیحات عکس اصلی (نقشه ) : استان هفتم از ترکیب شهرهای آباده ، شیراز ، لار ، فسا ، بوشهر ، کهگیلویه و بهبهان در سال 1316 تشکیل شده است .

 

 

 

[1] .تقوی مقدم، سید مصطفی، تاریخ سیاسی کهگیلویه، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،1377، ص41.

[2] .شهرستان بهبهان نیز که یکی از مهمترین شهرهای ایران در روزگار دولت ساسانی بود و از مراکز مهم ضرب سکه به شمار می رفت، بعد از حمله اعراب به ایران دستخوش تغییر فراوان گردید و نام اصلی آن از اره کان به ارجان تغییر یافت و اهمیت اقتصادی خود را در گذر زمان از دست داد.

[3] .اصطخری، ابواسحق ابراهیم،مسالک و ممالک، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1368، ص102.

[4] .همان، ص 126.

[5] .مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران، امیر کبیر، 1364، ص583.

[6] .تقوی مقدم، همان، ص34.

[7] .ابن البلخی، فارسنامه، به کوشش گای لیستررانج و نیکلسون، تهران ، دنیای کتاب، 1363، ص 121.

 

[9] . مستوفی، ، همان، ص566.

[10] .تقوی مقدم، همان ص99.

[11] .محرمی، نعمت الله،حسن مهربان؛مجموعه قوانین و مصوبات تقسیم کشوری، ج1، تهران ؛ انتشارات گوهرشاد، 1388، ص31.

[12]. جمشیدیان، سجاد،نمایندگان بهبهان در مجلس شورای ملی، اسناد تنها ستان یسال اول، شماره دوم، 1390،ص71.

[13] .سائلی کرده، مجید، سیر تحول قوانین انتخاباتی مجلس در ایران، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1388، ص113.

[14] .همان،118.

[15] .همان،ص115.

[16] .جمشیدیان، همان، ص73.

- تقوی مقدم ، همان، ص302.[17]

 

 

انتهای پیام: و/آ

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک