آخرین اخبار

3. مهر 1395 - 11:14   |   کد مطلب: 6269
تاوانِ 15 ماه آوارگی یک بیوه‌‌زن را چه کسی پس می‌دهد؟
"عزیزه‌ای" بی‌پناه در روستایی بی‌قانون/ مسئولینِ خانه خراب کُن!
عزیزه اسدی 6 ماه خانه‌اش را تَرک کرد تا به دادِ فرزند سرطانی‌اش در تهران برسد، اما وقتی بازگشت کاشانه‌ای را ندید و بعد از 15 ماه شَب گردی به هیچ رسید.

به گزارش پایگاه خبری شهرستان کهگیلویه،  شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، نامش عزیزه است و در روستای خونیق از توابع بخش مرکزی شهرستان اهر، روزگاری را با فراز و نشیب‌های فراوان پشت سرگذاشته تا در دهه‌‌های پایانی عمرش زندگی آسوده‌ای را تجربه کند، اما گویا ناملایمتی‌ و بی‌مهری‌ این زمانه خیال دِل کندن از او را ندارد.

عزیزه‌ی قصه‌ی ما 15 ماهی می‌شود که خانه‌ی خود را از دست داده و در شب‌های اهر ساعاتی را در چادر به صبح می‌رساند؛ یک روز میهمان خانه‌ی خواهر ناتنی خود می‌شود و در یومی دیگر تنهایی را به مصدع اوقات شدن برای سایرین ترجیح می‌دهد. عزیزه بعد از درگذشت یارِ جوانی‌اش تنها مانده اما هیچ‌گاه سربار دیگران نشده و با کار کردن در روستا برای خود شرافت خریده است.

عزیزه اسدی آخرین‌بار در سال 93 خونیق را به مقصد تهران ترک کرد تا پیگیر کارهای فرزندی باشد که مبتلا به بیماری سرطان بود؛ چند ماهی را کنارِ پسر خویش سپری نمود و سرانجام در سوگِ جگر پاره‌اش نشست؛ بعد از 6 ماه که به خانه برگشت سرپناهی را نیافت و در پس‌کوچه‌های خونیق به دنبال آشیانه‌ای بود که توسط مسئولین خراب شده بود.

چندی پیش مَردی با نام «جمال‌الدین طهماسبی» همراه پیرزنی سالخورده وارد تحریریه خبر آناج شد و نالان از بلاهایی که بر سرِ «عزیزه» آمده، اسنادی را که گواهی بر پایمال گشتن حق یک «مظلوم» بود، نمایان ساخت.

جمال‌الدین که خود را همسر خواهرناتنیِ عزیزه معرفی می‌کرد با اشاره به تخریب خانه‌ی خواهرزنش در نوزدهم اردیبهشت ماه سال 94، عنوان کرد: سرپناه این بیوه‌زن را در غیاب وی، بدون ارسال هیچ‌گونه اخطاریه و ابلاغیه‌ای خراب کردند و تنها کاری که از دست اهالی بر می‌آمد، اطلاع‌رسانی به وی و آگاه ساختن عزیزه، از مصیبت‌هایی بود که یکی پس از دیگری بر سَرش می‌آمد.

وی بیان داشت: به نام اجرای طرح هادی خانه‌ی عزیزه را با خاک یکسان کردند اما بعد از گذشت بیش از 15 ماه تاکنون حق‌وحقوق وی را پرداخت نکرده‌اند؛ فرماندار اهر مدعی است خانه مخروبه بوده و از آنجایی که ساکنی نداشته، به منظور ساماندهی معابر و مسیرگشایی، آن را تخریب نموده‌اند اما واقعیت چیز دیگری است.

طهماسبی با بیان اینکه بعد از زلزله ارسباران، حتی یکی از آجرهای خانه‌ عزیزه تکان نخورده بود، خاطرنشان کرد: بخش شمالی خانه‌‌ی ویران شده متعلق به یک شخص متمکن می‌باشد و از آنجایی که با تخریب سرپناه عزیزه، خانه‌ی او به خیابان اصلی می‌رسد، مسئولین از پرداخت حقوق خواهر زنم سرباز زده‌اند و دهیاری و شورا گفته است: «زمین باقیمانده را به آن شخص بفروش و در جایِ دیگری خانه بساز»؛ آیا این عدالت است؟

وی ادامه داد: طبق قانون در اجرای طرح هادی باید رضایت مالک اخذ گردد و مبلغی در ازای تصرف زمین به او پرداخت شود؛ دهیاری هیچکدام از مراحل قانونی را طی نکرده و اکنون از پرداخت پول آن 100 متر زمین آمیخته به خیابان، خودداری می‌نماید؛ این درحالیست که دهیار هنگام جدول‌کشی قسم یاد کرده بود برای عزیزه خانه خواهد ساخت و اکنون همان آدم به این زن گفته است من کمیته امداد نیستم!

پیگیر کارهای عزیزه‌ی فاقد سرپرست، توضیح داد: در روستای خونیق قانونی نیست و مسئولین بعد از پیگیری‌های متعدد صریحاً اعلام کرده‌اند: «کاری از دستِ ما بر نمی‌آید»؛ دهیار، بخشدار را مسئول می‌داند و بخشدار عنوان می‌کند، دهیار آن را خراب کرده است! فرماندار نیز نامه "مساعدت شود" می‌نویسد و در این میان هیچ شخصی پاسخگو نمی‌باشد.

وی ابراز کرد: تنها درآمد عزیزه 45 هزارتومان یارانه و 40 هزار تومان مستمری کمیته امداد است، با این شرایط بنیاد مسکن به جای پرداخت حقوق وی و ساخت خانه‌ای جدید، به ارائه‌ی وام بسنده می‌کند؛ آیا این زن توانِ بازپرداخت تسهیلات را دارد؟

طهماسبی با بیان بسیج سازندگی سپاه عاشورا و قشر دانشجویی برای ساخت خانه اعلام آمادگی کرده‌اند، یادآور شد: مسئولین سپاه آمدند و گفتند هر زمانی دولت‌مردان مصالح ساختمانی را در محل زمین مهیا ساختند، ما نیز می‌آییم و خانه را بنا می‌کنیم؛ اما فرمانداری، بنیاد مسکن، شورا، دهیاری و کمیته امداد حاضر به ارائه‌ی مصالح مورد نیاز نیستند.

وی افزود: در سطح روستا خانه‌های زیادی در مسیر طرح هادی قرار دارند اما هیچ‌کسی تاکنون آن‌ها را تخریب نکرده و زورِ مسئولین تنها به این بیوه‌زن رسیده است؛ آخرین‌بار دهیاری و شورا اتمام حجت کرد و گفت: «اگر حق‌وحقوق این زن را پرداخت کنیم دیگر نمی‌توانیم سرمان را در روستا بالا نگه داریم و همه از ما طلبکار می‌شوند»

آنطور که از دردِدل‌های عزیزه و اظهارات تلخ آن مَرد برمی‌آید، دولت‌مردان به قدری سرگرم فعالیت‌های انتخاباتی و برنامه‌های مناسبتی بوده‌اند که یادشان رفته است در کیلومترها آن‌ طرف‌تر از اهر، بانویی استمداد می‌طلبد و سقفی نیست تا محافظ او باشد.

همان‌هایی که مدام در تریبون‌ها و جلسات از مَنش علی و پیغمبر اسلام سخن می‌گویند و اذعان می‌نمایند «هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد می‌کند: مسلمانان به فریادم برسید و او کمک نکند، دیگر مسلمان نیست» در برابر ضجه و شیون‌های عزیزه پنبه در گوش فرو کرده‌اند و نمی‌خواهند ناله‌های یک بیوه‌زن را استماع کنند. 

شایسته است مسئولینی که مدام شعار خدمتگزاری می‌دهند و از تدبیر سخن می‌گویند فکری به حال آن پیرزنی کنند که در روز روشن حقش پایمال گشته و از آنجایی که فریادهایش به جایی نمی‌رسد، بعد از 15 ماه نتوانسته است صاحب خانه‌ای شود؛ شما که آشیانه‌ساز نیستید، حداقل پایِ تبعات کلبه‌ای که ویران کردید باشید!

انتهای پیام/م

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک