آخرین اخبار

6. شهريور 1395 - 11:18   |   کد مطلب: 5830
دولت یازدهم در ماه‌های پایانی خود تازه در حال بررسی مشکلات بنگاه‌هاست که چگونه می‌تواند مشکلات بنگاه‌ها را حل کند. این در حالی است که این تحقیقات باید در ابتدای دولت و در زمانی اتفاق می‌افتاد که هنوز کابینه تشکیل نشده بود. اگر در آن مقطع زمانی این تحقیقات انجام می‌شد در طول سه سال گذشته دولت مجبور می‌شد برای آن راه‌حل پیدا کند.

به گزارش کهگیلویه، شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حسین راغفر مصاحبه ای را با روزنامه آرمان انجام داده که مشروح آن به شرح زیر آمده است:

در صورتی که آقای روحانی به ریاست‌جمهوری برسند چه اقدامات تکمیلی‌ای باید انجام دهند؟

بخشی از مشکلات کنونی اقتصاد ایران مربوط به دولت گذشته است و به همین دلیل هر کس در سال۹۶ به ریاست‌جمهوری برسد با چالش‌های امروزی مواجه خواهد شد. به نظر من مشکلات باقیمانده از دولت گذشته به اندازه‌ای عمیق ونهادینه شده است که تا ۲۵ سال آینده همه دولت‌ها را با خود درگیر خواهد کرد. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی ظرفیت‌های اقتصادی و سیاسی کشور مانند ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته نیست. اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به دلیل وجود بحران‌ها، تحریم‌های بین‌المللی و فرسایش‌های اجتماعی ضعیف و کم رمق شده است. در نتیجه رئیس‌جمهور بعدی ایران، هر کسی که می‌خواهد باشد، با مشکلات جدی‌تری در زمینه اقتصادی روبه رو خواهد بود. بدون شک در شرایط کنونی اغلب مشکلات سیاسی و اجتماعی کشور در گرو حل شدن مشکلات اقتصادی است و تا زمانی که مشکلات اقتصادی به صورت منطقی حل نشود، نمی‌توان نسبت به حل مشکلات سایر بخش‌ها امیدوار بود. در آینده سالانه حدود یک میلیون نفر وارد بازار کار می‌شوند که ۸۴۰ هزارنفر از این افراد تحصیلکرده هستند و باید براساس تحصیلاتشان برای آنها شغل در نظر گرفت. در نتیجه اگر شغل مناسب برای این افراد وجود نداشته باشد جامعه با مشکلات جدی اجتماعی و سیاسی مواجه خواهد شد. به همین دلیل صرف نظر از اینکه چه دولتی در سال۹۶ روی کار می‌آید، باید برای بحران جدی بیکاری یک راه‌حل مناسب و کاربردی در نظر گرفته شود. مشکل بزرگ دولت آینده گرفتار آمدن مساله تولید کشور در چنبره بحران‌های کهنه و قدیمی است. مهم‌ترین این بحران‌ها سلطه سرمایه تجاری و مالی براقتصاد کشور است. البته این مساله مختص به زمان کنونی نیست و از دوران قاجار تاکنون در اقتصاد ایران وجود داشته است. در نتیجه بخش‌هایی از سرمایه‌های اقتصادی که باید صرف رونق تولید اقتصادی کشور شود صرف خرید زمین، سکه، ارز، مسکن و مستغلات و دلالی در این زمینه می‌شود. از سوی دیگر بخش بزرگی از سرمایه اقتصادی ما صرف خرید کالاهای مصرفی لوکس و وارداتی می‌شود. به همین دلیل خدمات اقتصادی کشور به جای اینکه در خدمت رونق تولید داخلی باشد در اختیار کالاهای وارداتی و دلال بازی است. نکته دیگر اینکه هر دولتی که در سال۹۶ در کشور مستقر شود باید فضای کسب و کار را اصلاح کند.

چرا تیم اقتصادی دولت آقای روحانی در اغلب اوقات تحت سیطره تیم سیاسی قرار داشته است؟آیا بیش از حد سیاسی‌بودن کابینه روی تصمیمات تیم اقتصادی دولت تاثیر منفی نگذاشت؟

سایه سیاست بر سر اقتصاد یک مساله جهانشمول است که در اغلب دولت‌ها و در جوامع مختلف وجود دارد. با این وجود شدت و ضعف این مساله در دولت‌های مختلف متفاوت است. در برخی از دولت‌ها این وضعیت شدت دارد و دربرخی از دولت‌ها شکل ملایم‌تر و خفیف‌تری پیدا می‌کند. سیاستمداران معمولا با توجه به مصلحت عمومی و کلی جامعه تصمیم می‌گیرند و پیامدهای تصمیمات اقتصادی را از نظر سیاسی و امنیتی در نظر می‌گیرند. با این وجود دولت آقای روحانی با مشکلات بسیار جدی در این زمینه روبه‌رو بوده است. در شرایط کنونی در حدود۵۰ درصد از اقتصاد کشور در اختیار جریان محافظه‌کار ایران قرار دارد که اغلب رسانه‌ها و سایر امکانات کشور را در اختیار دارد. نکته قابل تامل در این زمینه این است که این جریان از انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور در سال۹۲ راضی نبود و ترجیح می‌داد شخص دیگری مدیریت اجرایی کشور را به دست بگیرد. به همین دلیل به چشم یک رقیب به آقای روحانی نگاه می‌کنند و حاضر نیستند دست از انحصار خود در اقتصاد بردارند. از سوی دیگر جریان محافظه‌کار تلاش می‌کند فسادها و بحران‌های اقتصادی که در دولت احمدی‌نژاد رخ داده را به شکل‌های مختلف پنهان کند یا اینکه مسئولیت آن را به گردن دولت آقای روحانی بیندازد. این در حالی است که کشور در شرایطی نیست که بتواند شرایط بازسازی را برای دولت آینده فراهم کند. بدون شک تخریب دولت کنونی با توجه به چشم‌اندازی که از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و همچنین تحولات جهانی وجود دارد به بدتر شدن وضعیت دولت بعدی منجر خواهد شد. به همین دلیل مخالفت با دولت آقای روحانی یک اقدام ضد منافع ملی است که توسط برخی افراد خواسته یا ناخواسته در حال انجام شدن است. با تمام این اوصاف نمی‌توان به انفعالی بودن سیاست‌های اقتصادی دولت نیز بی‌توجه بود. دولت یازدهم در ماه‌های پایانی خود تازه در حال بررسی مشکلات بنگاه‌هاست که چگونه می‌تواند مشکلات بنگاه‌ها را حل کند. این در حالی است که این تحقیقات باید در ابتدای دولت و در زمانی اتفاق می‌افتاد که هنوز کابینه تشکیل نشده بود. اگر در آن مقطع زمانی این تحقیقات انجام می‌شد در طول سه سال گذشته دولت مجبور می‌شد برای آن راه‌حل پیدا کند. متاسفانه دولت آقای روحانی تنها نگاه خوشبینانه به ظرفیت‌های برجام داشت که این ظرفیت‌ها هم محقق نشد و هم بخشی از آن توسط گروه‌های صاحبان قدرت‌های انحصاری در کشور مصادره شد. در نتیجه میوه برجام که می‌توانست برای کشور فواید بسیاری داشته باشد در نهایت نصیب صاحبان انحصاری سرمایه در کشور شد.

رقبای آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ روی کدام نقاط ضعف اقتصادی دولت یازدهم تاکید خواهند کرد؟کدام نقطه ضعف دولت می‌تواند برگ برنده رقبای انتخاباتی آقای روحانی شود؟

مهم‌ترین چالش آقای روحانی در انتخابات آینده که یکی از دغدغه‌های اصلی خانواده‌های جامعه نیز است مساله اشتغال است. بیکاری یکی از مهم‌ترین بحران‌های اقتصادی و اجتماعی دو دهه اخیر ایران است که دولت‌های مختلف را درگیر خود کرده است. این در حالی است که دولت آقای روحانی نیز مانند دیگر دولت‌ها در حل مشکل بیکاری توفیق چندانی به دست نیاورد و موفق نشد به مطالبات مردم در این زمینه به طور کامل جامه عمل بپوشاند. چالش دوم آقای روحانی در انتخابات آینده که ممکن است مورد توجه رقبای انتخاباتی ایشان قرار بگیرد وضعیت مسکن در جامعه است. در گذشته بخش‌هایی از هزینه کشور صرف ساختن مسکن در بیابان‌های اطراف شهرهای بزرگ شد و بخش دیگری از آن صرف ساختن مسکن‌های لوکس و گران قیمت شد که هر دو نیز بحران مسکن را در جامعه تشدید کردند. چالش سوم آقای روحانی در انتخابات نابرابری‌های فاحش اجتماعی و اقتصادی است که در جامعه به وجود آمده و روز به روز نیز در حال عمیق‌تر و گسترده شدن است. به نظر من این مساله از ابعاد مختلف می‌تواند وضعیت آقای روحانی را در انتخابات به خطر بیندازد.

به نظر شما در حالی که برخی از مهم‌ترین وعده‌های اقتصادی آقای روحانی در سه سال گذشته محقق نشده ایشان با چه شعارهایی وارد رقابت‌های انتخاباتی خواهند شد؟

بدون شک آقای روحانی نیز مانند سایر رقبای انتخاباتی به دغدغه‌های و نیازهای مردم توجه خواهد کرد و شعارهای خود را براین اساس تنظیم خواهد کرد. شاید مهم‌ترین شعاری که آقای روحانی در انتخابات۹۶ از آن استفاده خواهد کرد مساله اشتغال و رفع بیکاری در جامعه باشد. در شرایط کنونی بیکاری در جامعه به بسیاری از بحران‌های دیگر اجتماعی مانند تاخیر در ازدواج جوانان، طلاق، اعتیاد و بزهکاری دامن زده است. بدون شک ریشه بسیاری از نابسامانی‌های جامعه را باید در مساله بیکاری جست‌وجو کرد. در نتیجه تا زمانی که مسئولان موفق نشوند برای بحران بیکاری یک راه‌حل منطقی و علمی پیدا کنند بحران‌های اجتماعی در جامعه تشدید خواهد شد. از سوی دیگر مساله «اشتغال» مهم‌ترین راه‌حل برای عبور از رکود و کاهش‌دهنده تورم است.

آیا عدم تحقق بخشی از وعده‌های اقتصادی آقای روحانی در دولت اول خود پایگاه رای ایشان را برای انتخابات آینده به خطر نینداخته است؟

این مساله در سرنوشت انتخابات آینده بی‌تاثیر نیست. بدون شک ثمرات اقتصادی دولت یازدهم برای مردم چندان ملموس نبوده است این مساله می‌تواند در پایگاه رای آقای روحانی تاثیرگذار باشد. با این وجود مردم باید این نکته را در نظر داشته باشند که بسیاری از نابسامانی‌های اقتصادی کشور به دولت گذشته باز می‌شود و ریشه بحران‌های اجتماعی و اقتصادی را باید در عملکرد دولت گذشته جست‌وجو کرد. در شرایط کنونی عاقلانه‌ترین کار این است که دولت کاستی‌ها و نقصان‌های خود را بپذیرد و تلاش کند برای این کمبود‌ها راه‌حل مناسب ارائه دهد. دولت باید نگاه خود را از بنگاه‌های بزرگ به سمت بنگاه‌های کاربر که اشتغال بیشتری تولید می‌کند تغییر دهد و تلاش کند به صورت همزمان هم تولید داخلی و هم اشتغال را تقویت کند. بدون شک در انتخابات آینده شعارهایی مانند اینکه طی صد روز مشکلات اقتصادی کشور را می‌توان حل کرد مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت. این در حالی است که این شعارها از طرف هر شخصی که عنوان شود نمی‌تواند مورد توجه مردم قرار بگیرد.

حافظه تاریخی جامعه ایران نشان می‌دهد در زمان‌هایی که تصمیم‌گیری برای مردم بین دو یا چند گزینه انتخاباتی مشکل می‌شود ساده‌ترین گزینه یعنی پوپولیسم را انتخاب می‌کنند. این در حالی است که برخی از کاندیداهای احتمالی انتخابات آینده با رویکرد پوپولیستی یا شبه‌پوپولیستی وارد عرصه انتخابات خواهند شد. به نظر شما خطر پوپولیسم تا چه اندازه برای آقای روحانی جدی است؟

در شرایط کنونی جناح محافظه‌کار ایران گزینه جدی برای رقابت با آقای روحانی در اختیار ندارد و این مساله می‌تواند یک اتفاق مثبت برای آقای روحانی قلمداد شود. با این وجود نکته مهم در این زمینه این است که چه کسانی و با چه برنامه‌هایی پا به عرصه رقابت‌های انتخاباتی خواهند گذاشت و در این مسیر از چه شعارهایی استفاده خواهند کرد. بدون شک در مقاطعی که بحران‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه تشدید شده خطر پوپولیسم بیش از هر زمان دیگری است. به همین دلیل برخی از رقبای آقای روحانی تلاش می‌کنند با شعارهای تهی و دهان پر کن رای طبقات آسیب خورده جامعه را به سود خود تغییر دهند. به نظر من ماه‌های آینده تا پایان دولت یازدهم سرنوشت انتخابات بعدی را مشخص خواهد کرد. اگر آقای روحانی در ماه‌های باقیمانده موفق شود تغییرات و تحولات جدیدی را در عرصه اقتصادی و در راستای مطالبات مردم ساماندهی کند می‌تواند به موفقیت در انتخابات ریاست‌جمهوری وشکست رقبای انتخاباتی خود امیدوار باشد.

آیا ظهور پوپولیسم در مقطع کنونی به شکل سنتی خواهد بود یا اینکه با چهره‌ای جدید پا به عرصه رقابت‌های انتخاباتی خواهد گذاشت؟

در شرایط کنونی جامعه با بحران‌های جدیدی در زمینه اقتصادی و اجتماعی مواجه شده است. در نتیجه خطر ظهور و بروز پوپولیسم در چنین شرایطی بیش از گذشته است. با این وجود نباید انتظار داشت پوپولیسم دوباره از رویکرد گذشته خود استفاده کند و با همان شعارهای گذشته وارد رقابت‌های انتخاباتی شود. بدون شک در انتخابات آینده پوپولیسم با شکل و رویکرد جدیدی ظهور می‌کند که ممکن است مختصات آن برای افکار عمومی تا حدودی ناشناخته باشد. در نتیجه خطر بروز پوپولیسم به شکل جدیدش به‌شدت آقای روحانی را تهدید می‌کند. نکته دیگر اینکه در سال۸۴ که آقای احمدی‌نژاد با رویکردهای پوپولیستی وارد رقابت‌های انتخاباتی شد اغلب شعارهای ایشان برای مردم ناشناخته بود و مردم نمی‌توانستند سرانجام شعارهای ایشان را پیش بینی کنند. این در حالی است که در مقطع کنونی یک بار پوپولیسم آن هم در نوع افراطی تجربه شده و مردم به خوبی با مختصات فکری و سرانجام آن آشنا هستند. در نتیجه احتمال بسیاری کمی وجود دارد که مردم به صورت آگاهانه دوباره از پوپولیسم حمایت کنند. در شرایط کنونی مردم و تحصیلکردگان جامعه با پرسش‌های بسیار جدی در زمینه حمایت از پوپولیسم مواجه شده‌اند. با تمام این اوصاف ماه‌های آینده برای آقای روحانی بسیار سرنوشت‌ساز خواهد بود. بدون شک آقای روحانی به جای اینکه نگاه خود را به بیرون و رقبای انتخاباتی خود معطوف کند باید به عملکرد درونی دولت توجه کند و کارآیی و توانایی اقتصادی دولت را بالا ببرد.

آیا آقای روحانی برای شعارهای جدیدی که در سال۹۶ مطرح خواهد کرد تیم اقتصادی خود را نیز متناسب با شعارهای مطرح شده تغییر خواهد داد؟

نکته قابل تامل در دولت آقای روحانی این است که اغلب اعضای تیم اقتصادی دولت که به صورت مستقیم یا مشاوره‌ای در دولت حضور دارند در بخش خصوصی نیز فعالیت می‌کنند. در نتیجه منافع اغلب اعضای دولت بین بخش خصوصی و دولتی دچار تعارض شده است. در اغلب کشورهای جهان هنگامی که چنین اتفاقی در یک دولت رخ می‌دهد زمینه‌های فساد به وجود می‌آید و دولت با چالش ناکارآمدی مواجه می‌شود. نمی‌توان شرایطی را در نظر گرفت که یک نفر در سیاست‌گذاری عمومی کشور تاثیرگذار باشد و در عین حال در بخش خصوصی نیز دارای منافع و نفوذ باشد. متاسفانه دولت آقای روحانی دچار این چالش مهم شده و به همین دلیل باید برای این مشکل یک راه‌حل منطقی و علمی پیدا کند. نکته دیگر اینکه کابینه آقای روحانی نیاز به افراد جوان‌تری دارد تا از انرژی و پتانسیل بیشتری در زمینه‌های مختلف برخوردار باشند. به همین دلیل جوان شدن اعضای کابینه آینده ایشان نیز یکی از ضرورت‌های اساسی دولت آینده ایشان است.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک